آفتابنیوز : برای حرف دل گاهی تردید میکنیم. مینویسیم تا حال و هوایمان دگرگون شود. در یک لحظه رونقی از حس و حال، ما را به ضیافت شعر دعوت می کند. حسی که تو را به آغوش دنیای پرتلاطم ذهن میکشاند تا دمی "با خود به سر بردن" را به آرامشی ناب فراخواند. زیباترین وجه این حس و حال تنها در دوران کودکی رخ میدهد. اندیشه معصومانه کودکی است که اسرار ناگفتهها را با زبان شعر میسراید. در بازی با کلمات، مست میشود تا در شعر سرودن، دلبستگی به واژهها چیده شود.
شعر ذیل از علی عرفانی با عنوان " مأوای دل" است که آفتاب نیوز منتشر میکند.
****************
مأوای دل
ای کـــاش در کنــــــارم، زیبــــایِ بیدلی بود در اوج خلــــــوت مــن، آرامــش دلــــــی بود
ایکاش وقت و بیوقت، چشمم نظاره میکرد آن مهـــــر، کیـن دلـم را، مأوا و منـــزلی بود
تــا کـــی کنـــم صبـــوری، در فــرقتِ نگـــارم کو در جــوار جسـمم، همـــواره مَحـولی بود
ای صـــــاحب طبیـعت، بنــــما نظر به حـــالم تا کِی به دل همـاره، غمباره، واصِلـــــی بود
درجمع و بیکسی من، چشمم بسوییار است با خود بگـویم ایـن حـال، اما چه حاصــلی بود
عمـــرم به ســرعت باد، در ورطه تمـام است در آرزوی وصــل ات، چشمم به ساحلی بود
شکـــر خــدا بگــویم در ایـــن زمــان حاضــــر اینهـــم نبــود اکنـــون، انــدوهِ فاضــلــی بود
از دوری ات نیـــابـــــد بهــبــــود، حـــال زارم با بــودنت کنــارم، من را چه خـوش، دلی بود
علی عرفانی اول اردیبهشت 97