آفتابنیوز : ریچارد هاس در مقالهای که در فایننشیال تایمز به چاپ رسیده به بررسی چالشهای پیشروی آمریکا برای تسلط کامل بر منطقه خاورمیانه پرداخته است. وی مینویسد: پس از فروپاشی شوروی آمریکا از آزادی عمل و نفوذ بیسابقهای در خاورمیانه برخوردار شد. اما اکنون با گذشت کمتر از دو دهه چه چیزی باعث پایان بخشیدن به این آزادی شده است. از نظر هاس در صدر دلایل این مساله باید حمله به عراق و نتایج حاصل از اشغال این کشور را قرار داد.
شکست مذاکرات صلح خاورمیانه، ناتوانی کشورهای سنتی عرب برای مقابله با اسلامگرایی رادیکال، جهانی سازی که باعث شده افراطگراها به راحتی به تسلیحات و بودجه لازم دست پیدا کنند از جمله عوامل دیگری است که باعث شده آمریکا نتواند به اهداف سلطه جویانهاش در خاورمیانه دست یابد.
در عین حال آمریکا در آینده نیز بیش از هر کشور خارجی در خاورمیانه صاحب نفوذ خواهد بود اما قطعا این نفوذ رو به کاهش خواهد بود. نفوذ واشنگتن بوسیله بازیگران خارجی دیگر نظیر اتحادیه اروپا، چین و روسیه به چالش کشیده خواهد شد. البته مهمتر از این مساله موقعیت دولتهای داخلی و گروههای رادیکال در خاورمیانه است.
به نظر رئیس شورای امنیت ملی آمریکا ایران یکی از دو دولت قدرتمند در خاورمیانه خواهد بود. ایران یک قدرت با سابقه طولانی است که قصد دارد تصور موجود از خود در منطقه را بهبود ببخشد.
اسرائیل قدرت منطقهای دیگری خواهد بود اما قطعا پس از بحران اخیر در لبنان، اسرائیل موضع ضعیفتری خواهد داشت. ضمن آنکه هیچ پروسه صلحی برای آینده اختلاف اعراب و اسرائیل پیشبینی نمیشود و فلسطینیها حاضر به مصالحه نخواهد بود.
عراق برای مدتها کشوری آشفته باقی خواهند ماند، با دولتی ضعیف و خشونتهای فرقهای. در بدترین حالت نیز عراق دچار جنگ داخلی خواهد شد که ممکن است این مساله به همسایگانش نیز سرایت کند. قیمت نفتنیز همچنان بالا خواهد ماند. موسسات منطقهای به عملکرد ضعیف خود ادامه خواهند داد. بنا به پیشبینی ریچاردهاس در آینده نیز باید منتظر ظهور گروههای شبه نظامی در خاورمیانه بود. گسترش تروریسم و افزایش تنش میان گروههای شیعه و سنی نیز از جمله پیشبینیهای دیگر این کارشناس مسائل سیاسی در مورد آینده خاورمیانه است.
اما راهکارهای پیشنهادی نویسنده مقاله نیز قابل توجه است. اجتناب از اتکا به استفاده از نیروهای نظامی یکی از گزینههای جانشین برای آمریکاست. نیروی نظامی برای از بین بردن شبه نظامیان سازمان یافته و تروریستهای مسلحی که از سوی مردم پذیرفته شده اند و حاضرند برای آن کشته شوند موثر نیست. از این رو نمیتوان به گزینه استفاده از حمله نظامی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران نیز اعتماد کرد.
بعلاوه تنها توجه کمّی به دمکراسی نمیتواند به آرام کردن منطقه کمک کند. ایجاد دمکراسی کار سادهای نیست و بهتر است برای این منظور به اصلاح مدارس، تشویق آزاد سازی اقتصادی، ترغیب دولتهای عرب و مسلمان برای عدم حمایت از تروریستها و توجه به نارضایتی مردان و زنان جوان از اقدامات تروریستی، پرداخته شود.
راهکار دیگر استفاده از دیپلماسی برای حل مسائل خاورمیانه است. به این منظور میتوان به ایجاد اجتماعات منطقهای متشکل از همسایگان عراق برای کمک به حل مشکلات این کشور فکر کرد. برای رسیدن به این مرحله نیز آمریکا باید به انزوای دیپلماتیک ایران و سوریه که تاکنون نیز نتیجهای به همراه نداشته پایان ببخشد. این گزینه میتواند در مورد حل اختلافات اعراب ـ اسرائیل نیز مفید باشد. درنهایت باید تلاش شود شرایطی ایجاد شود که دیپلماسی به شکلی کارآمدتر در منطقه عمل کند.
نویسنده در پایان خاطرنشان میکند که انجام این اقدامات به آسانی صورت نمیگیرد و خاورمیانه در چندین دهه آینده منطقهای آشفته باقی خواهد ماند.