از اتحاد آمریکا و اروپا تنها یک جنازه باقی مانده/آمریکا در حال تلو تلو خوردن از بحرانی به بحران دیگر است
آفتابنیوز : سرویس بین الملل- همکاری اروپا با آمریکا زندگی طولانی و پرباری داشت اما به نظر می رسد اروپا آماده است تا این اتحاد را ترک کند و روند آن اکنون آغاز شده است.
به گزاش آفتابنیوز؛ اتحاد یا ائتلاف آتلانتیک برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شده و روند اضمحلال آن از پایان جنگ سرد آغاز شد با این حال زنده ماند؛ آن هم در طول بیش از سه دهه گذشته سبب شد تا ارزشهای لیبرال دوران پس از جنگ حفظ شوند. در حال حاضر اما شریک اصلی این اتحاد یعنی ایالات متحده علاقه خود به ان ارزشها و نظم لیبرالی را از دست داده است. اکنون از این اتحاد تنها یک جنازه باقی مانده است ترامپ اما آخرین انگشت خود را بر تابوت این اتحاد زد زمانی که هفته گذشته تصمیم گرفت امریکا را از برجام خارج کند.
نشریه «فارین پالسی» با انتشار گزارشی به پایان کار اتحاد ترنس اتلانتیک همزمان با ریاست جمهوری ترامپ اشاره کرده و می نویسد: «چه اتفاقی افتاده است؟ آمریکا در حال تلو تلو خوردن از بحرانی به بحران دیگر است اما اروپا با پرسشی حیاتیتر برای موجودیت خود مواجه است.
اروپا در حال اخراج از باغ مورد پشتیبانی نظامی و دیپلماتیک امریکاست و اکنون باید خانهای تازه برای خود بنا کند. دیپلماتهای اروپایی، دیپلماتهای سابق امریکایی و کارشناسانی که اخیرا با «فارین پالسی» صحبت کردهاند بر سر این موضوع اجماع نظر دارند. آنان کمتر مطمئن هستند که اروپا بتواند این وظیفه را به خوبی انجام دهد. در واقع، اروپا زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید مرکزیت ژئواستراتژیک جهانیاش متوقف شد. بحرانهای بشری در دهههای بعدی سبب تقویت ارزشهای مشترک در میان کشورهای غربی شدند با این حال، حادثه یازدهم سپتامبر سبب شد تا توجه آمریکا بیشتر به سوی خاورمیانه معطوف شود. اگرچه اوباما بار دیگر اعتقاد به ارزشهای مشترک و چند فرهنگگرایانه و نهادی که در دوران بوش نقض شده بود را بار دیگر زنده کرد و منافع خود در حوزه پاسیفیک (اقیانوس ارام) و ارتباط با اروپاییها را تقویت کرد. او تمایل داشت از جهان یخزده عرب دور شده و نگاهاش را به سوی آسیا معطوف کند. اوباما میخواست امریکا رو به آینده نگاه کند نه به گذشته. مردم امریکا اما ترجیح میدادند که به وضعیت داخلی آن کشور رسیدگی شود. آنان می خواستند امریکا محور توجه دولت ایالات متحده باشد و به نامزدی رای دادند که این وعده را مطرح کرده بود.
ترامپ کودتایی را علیه وضعیت پس از پایان جنگ جهانی دوم انجام داد. تصمیم او درباره ایران و همچنین وضع تعرفه آلومینیوم و فولاد بر اروپا و عدم پایبندی به معاهده اقلیمی پاریس همگی نشان دادند که ترامپ همچون نوع رویکردش به آسیاییها و لاتینتبارها میخواهد اروپاییها را نیز تحقیر کند. «فرانسوا دلاتره» نماینده فرانسه در سازمان ملل متحد معتقد است که تصمیم ترامپ درباره ایران اوج لحظه نمایش انزواگرایی آمریکا بود. او میگوید ممکن است ریاست جمهوری ترامپ موجب احیای چندجانبه گرایی در عرصه روابط بین الملل شود. او می گوید از ادامه روند خروج امریکا از معاهدات بینالمللی و توافقها میترسد.»
«مارک لئونارد» رییس شورای روابط خارجی اروپا میگوید دیپلماتهای اروپایی پیش از ترامپ در دوران ریاست جمهوری بوش زمانی که آمریکا از مذاکره با ایران خودداری میکرد با تهران مذاکرات را ادامه دادند. اروپا امیدوار بود که تنشها در خاورمیانه را کاهش دهد. لئونارد معتقد است که این موضوع و توافق هستهای منبع غرور و افتخار برای اروپاییها بود. این یک مسئله ساده است؛ از نظر نزدیکی جغرافیایی اروپا با تهدیدات جدی در خاورمیانه مواجه است. اینها تهدیداتی برای امنیت اروپا هستند و نه برای امریکا. موجی از پناهجویان سوری در سال ۲۰۱۵ میلادی راهی کشورهای اروپایی شدند؛ این موضوع سبب تشدید ناآرامی در اروپا شد و به احساسات بیگانهستیزانه و بیگانههراسانه و ارزشهای غیرلیبرالی دامن زد. شاید آمریکا باکی از هرج و مرج بیشتر در منطقه نداشته باشد اما اروپا نمیتواند به سادگی از امریکا پیروی کند. البته شهرت تاریخی اروپاییها در احترام گذاشتن و در نهایت تسلیمشدن در برابر امریکا را در دیدارهای مکرون و مرکل در کاخ سفید دیدیم؛ آنا با هدف تغییر دادن نظر ترامپ نزد او رفتند اما دست خالی کاخ سفید را ترک کردند.
شاید رهبران اروپایی نیازمند مواجه شدن با این شوک بودند. ساعاتی پس از اعلام نظر ترامپ درباره برجام، مکرون، مرکل و می، رهبران اروپایی در بیانیهای مشترک به جهان یادآوری کردند که توافق هستهای یک چارچوب قانونی بینالمللی است و کماکان کشورهای اروپایی به آن پایبند خواهند ماند. رییس شورای اروپایی اعلام کرد که سیاستهای تجاری ایران و اروپا مبتنی بر رویکرد اروپای متحد خواهد بود. البته در صورتی که آمریکا درصدد مجازات شرکتهای اروپاییای که با ایران تجارت میکند باشد وضعیت پیچیدهتر خواهد شد. سفیر آمریکا در آلمان بلافاصله پس از اظهارات ترامپ در توئیتی نوشت که شرکتهای آلمانی که در ایران فعالیت میکند باید فورا فعالیتهای خود را کاهش دهند. این لحظهای سخت برای اروپاست. لئومارد میگوید: «اکنون اروپا باید با امریکا به مثابه یک قدرت متخاصم رفتار کند. ممکن است اروپاییها مجبور به اتخاذ اقدامات متقابل در قبال شرکت های امریکایی شوند. این لحظهای تلخ برای ماست.»
«فارین پالسی» در ادامه مینویسد: «هیچ یک از طرفین انگیزهای برای گسترش شکاف ندارند. با این حال، ترکیبی از تعرفههای سنگین امریکا و تحریمهای آن کشور علیه ایران ممکن است اتحادیه اروپا را تحریک کند تا موانعی را علیه محصولات و خدمات امریکایی در اروپا ایجاد کند که منجر به ایجاد جنگی تجاری بین دو شریک پیشین با یکدیگر میشود».
این نشریه در ادامه می افزاید: «حتی ممکن است اروپاییها درصدد ایجاد استراتژی مستقل نظامی و دیپلماتیک باشند. بحثهایی درباره یک ارتش اروپایی واحد سالهاست که دیگر مطرح نمیشد اما مکرون از وزرای دفاع ده کشور اروپایی برای شرکت در نشست ماه آینده در پاریس برای برنامهریزی درباره آمادهسازی نظامی نیروهای ۱۰۰ هزار نفری اروپایی دعوت کرده است. هر ناظری میتواند حدس بزند که موضع ترامپ سبب تقویت و در دستور کار قرار دادن این برنامه از سوی اروپاییها میشود. بریتانیاییها و آلمانیها نیز بیمیلی اولیه خود را کنار گذاشته و موافق عملیاتی شدن این ایده نظامی هستند. اکنون فرانسه به پایتخت اروپا تبدیل شده است: سپتامبر گذشته، مکرون در سخنرانی خود در سوربن خواستار ادغام بیشتر ارتشهای اروپایی و تشکیل جبهه واحد اقتصادی شد. هدف او ترویج ایده اتحاد اروپایی است. او برای مقابله با یکجانبهگرایی ترامپ گفت که اروپاییها باید سرنوشتشان را به دست خود تعیین کنند. او به کنایه گفت اگر کشوری تعهدات خود را نقض کند، این بدان معنا نیست که ما باید مسیر خود را تغییر دهیم. رهبران اروپایی همگی درک می کنند که قاره اروپا باید ظرفیت های همکاری جمعی خود را بهبود بخشد.»
با این حال، ایده مکرون ممکن است منافع ملی سایر کشورهای اروپایی را به خطر اندازد. واقعا چند کشور هستند که حاضرند منافعشان در مسیر اتحاد اروپایی به خطر افتد؟ مرکل به طور گستردهای با ایدههای مکرون همنظر است با این حال، اکنون او در مسیر تشکیل دولت ائتلافی شکنندهای قرار دارد که آزادی عمل کامل در سیاست داخلی آلمان نخواهد داشت.
«جوزف جانینگ» تحلیگر سیاست آلمان در شورای روابط خارجی اروپایی معتقد است که مکرون باور دارد مرکل پس از مشاهده نوع واکنش ترامپ به موضوع برجام محافظهکاری و احتیاط همیشگی و معمول خود را کنار میگذارد. این تحلیلگر سیاسی اما معتقد است که آلمان حمایت تمام قدی از طرح مکرون نخواهد داشت و به تمرکز خود بر روی مسائل ملایمتری چون سیاستگذاری تکنوکراتیک اتحادیه اروپا که از آن تحت عنوان همکاری ساختاریافته و سازمانی دائمی یاد میشود تمرکز خواهد کرد. او معتقد است در مورد تمایل مکرون به تقویت همکاریهای نظامی و دفاعی فرانسه و آلمان نیز مرکل موضعی محتاطانه دارد. اکنون آلمان تنها ۱.۲ درصد از تولید ناخالص ملی خود را صرف بودجه نظامی می کند که رقم بالایی نیست. این تحلیلگر سیاسی میگوید مرکل پیش از هرگونه تصمیمی به گونهای بیانتها و بسیار زیاد فکر می کند. در این میان امریکا نیز سالهاست که از اروپا خواسته تا هزینههای دفاعی خود را افزایش دهد. با این حال، سیاست خارجی مستقل مسئله دیگری است. اکنون اروپا در مسیر مدنظر خود در مورد تغییرات اقلیمی و ایران حرکت میکند و احتمالا تجارت گام بعدی خواهد بود. از انجایی که ترامپ علاقهای به وارد شدن در مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطینیها و میانجیگری ندارد ممکن است، اروپاییها وسوسه شوند تا خلاء ایجاد شده را پر کرده و جای امریکا را در این باره پر کرده و نقش سنتی آن کشور را ایفا کنند. امریکا همچنین اکنون حساسیت زیادی به موضوعات حقوق بشری از خود نشان نمی دهد در حالی که این مسئله برای اروپاییها کماکان موضوع بااهمیتی محسوب میشود».