آفتابنیوز : فوتبال ایران نیز مهاجمان بسیار نامداری را به خود دیده است از فوتبالهای زیبا و به یادماندنی ایرج داناییفرد، حسن روشن، غلامحسین مظلومی، همایون بهزادی، کلانی، عبدالعلی چنگیز، کریم باوی گرفته تا اختر، دایی، هاشمیان، موسوی و... همه به نوعی در طول دوران بازیکنی خود نقش قابل تأملی داشتهاند اما فوتبال ایران چند سالی است که دیگر از داشتن گلزن قهار محروم است و فوتبال شناور و انحصارطلبی برخی از مهاجمان باعث شده که فوتبال ایران نتواند باز هم گلزنی مثل پیوس، محمدخانی و امثال آنها را داشته باشد تا پیش از رقابتهای جامجهاني آلمان بهانه بسیاری حضور علی دایی در تيمملي بود که در برخی از موارد هم خلاف گفتهها ثابت نشد و علی دایی متهم قضیه ماند.
علی دایی در طول سالیانی که برای تيمملي بازی کرد با برخی از رفتارها و خودخواهیهای خود و متأسفانه حمایتهای بیدلیلی که انجام شد در تيمملي جایگاهی به دست آورد که هرگز احتمال جداشدنش نبود، اما در این میان مهاجمان دیگری هم بودند که نتوانستند آنچنان که باید و شاید برای دایی رقیبی جدی باشند و درخشش آنها نهایتاً در چند بازی نخست تيمملي بود.
جوی که بر تيمملي در چند سال اخیر راست یا دروغ حاکم بوده است، این بود که برای رسیدن و ماندن در تيمملي باید با دایی همکاری کرد و چه همکاری بهتر از اینکه مطابق میل دایی بازی کرد و پاسها را برای گلزدن به او داد شاید بتوان گفت دایی با استفاده از این راهکار نقش حضور خود را در تيمملي منفی کرد اما این دور از عقل است که بخواهیم تجربه حضور در لیگهای اروپایی و انگیزه، پشتکار و هوش بالای دایی را در گلزنی نادیده بگیریم، وقتی به کارنامه دایی نگاه میکنیم از بسیاری از اتهاماتی که به وی زده شده خجالت میکشیم. فرض مثال که دایی با حمایت برخی از افراد در تيمملي ماندگار شد اما آیا دایی مقابل آث.میلان و چلسی هم با حمایت کسی گل زد؟
دایی سعی کرد اول از راه فوتبال و بعد هم با حمایت هوادارانش ثابت کند که بهترین گلزن ایران است و با هر راهکاری چه درست چه غلط این کار را کرد اما حالا چه؟ آیا هنوز هم دایی مشکل فوتبال ایران است؟!
نه باور کنید در طول این سالها هم دایی مشکل فوتبال ایران نبود. مشکل فوتبال ما این بود که رسیدن به تيمملي تنها هدف بود و در این راه حمایتهای بیدلیل از دایی باعث میشد تا انگیزه رقابت بین مهاجمان وجود نداشته باشد.
نمیتوانیم از تأثیرات حمایتهای بیدلیلی که از حضور دایی شد، بگذریم اما تأکید میکنیم که دایی فقط یک بازیکن بود و با گلزنیهای خود ثابت کرد که بازی کردن حق اوست و این ضعف باشگاههای ما است که نتوانستهاند برای مهاجمان جز رسیدن به تيمملي انگیزه بهتری ایجاد کنند. این ضعف باعث شد تا بسیاری از مهاجمان ما حضور در لیگ متمول امارات را به حضور در لیگهای سخت اما بسیار معتبر اروپایی ترجیح دهند و ثروت را به همه چیز ارجح بدانند.
اگر باشگاههای ما انگیزههای متفاوتی را برای گلزنی ایجاد میکردند، شاید امروز شاهد این موضوع نبودیم که فوتبال ایران در فقر گلزنی باشد به طور مثال اگر در بخش ترانسفر و روابط بینالملل میتوانستیم بازیکنانی را که ذاتاً گلزن هستند به تیمهای مطرح بفرستیم شاید آنها تفاوت چندانی بین خود و مهاجمان تيمملي نمیدیدند!
فدراسیون فوتبال نیز میتواند در این راه بسیار مؤثر باشد به طور مثال این پیشنهاد را از حالا مطرح کنید که در کنار جایزهای که به آقای گل داده میشود به مهاجمانی که با آقای گل لیگ تنها دو گل فاصله داشته باشند نیز جایزه ویژه اهدا میشود و یا مثلاً به تمام کسانی که بیشتر از 12 گل زده باشند، جایزه ویژه اهدا میشود.
البته ایجاد انگیزه برای هافبکها نیز بسیار مهم است و باید برای کسانی که بیشترین پاس گل را ارسال کردهاند نیز تشویق قائل شد.
در لیگ امسال این انگیزه به مهاجمان لیگ برتر داده شد که برای پیدا کردن جانشین دایی تلاش کنند اما کارنامهای که مهاجمان لیگ ارائه دادهاند نه تنها توانایی بالفطره دایی را ثابت کرده بلکه حتی فوتبال ما را از پیدا شدن جانشین رضا عنایتی و سامره نیز ناامید کرد.
اما علی دایی در سایپا تیمی که نمیتوان گفت پاسورهای بسیار کاربلدی هم دارد، بعضاً گل میزند تا حداقل ثابت کند به دور از هیاهوی تيمملي آنقدر توانایی دارد که در لیگ برتر همچنان بهترین گلزن تيمملي باشد.
پرسپوليس، استقلال، پاس، ابومسلم و... هیچکدام نتوانستهاند در لیگ امسال نوید یک تیم هجومی را بدهند.
در ترکیب پرسپوليس حتی یک مهاجم دیده نمیشود و گلزنان این تیم ذاتاً یک مهاجم نیستند، سیاوش اکبرپور هم به روزهای فجری خود رسیده و بیشتر یک تخریبگر خط دفاع حریف است، استقلال اگر یک مهاجم مثل عنایتی را امسال هم داشت شاید سیاوش اکبرپور بهترین گلساز لیگ میشد.
پاس خوب بازی میکند اما عدم گلزنی مهاجمان این تیم به یک مشکل اساسی بدل شده است.
اما حالا این شرایط را با زمانی مقایسه کنید که فرهاد مجیدی، رسول خطیبی، آرش برهانی، علی سامره و رضا عنایتی حضور داشتند. حضور ستارههای گلزن در لیگ امارات باعث شده تا سطح کیفی بازیهای لیگ نزول کند و این جمله که دیگر نام گلزن مهم نیست؛ مهاجمان لیگ را برای فرار از مسؤولیتی که دارند ترغیب کند.
متأسفانه گل زیاد و اختلاف گل تنها در هفتههای پایانی اهمیت دارد و آن هم فقط بین دو تیم بالای جدول و دو تیم انتهای جدول که تفاضل گل تعیینکننده قهرمانی یا سقوط خواهد بود. بهادادن به استعدادهایی که در فوتبال وجود دارد و ریسک استفاده از آنها میتواند نسل جدیدی از مهاجمان را به فوتبال ما معرفی کند.
تيمملي میتواند داییهای بسیاری را به خود ببیند ولی امروز متأسفانه وضعیت خط حمله لیگ نشان میدهد دایی باشد یا نباشد گلزن نداریم.