آفتابنیوز : ساعت ۱۴بعدازظهر روز دوشنبه وحیدمرادی، شرور معروف تهران که اردیبهشتماه امسال یکی از دوستانش را در مهمانی در حوالی ولنجک به قتل رسانده بود در زندان رجاییشهر به قتل رسید. زندانبانان زندان رجاییشهر پس از اعلام درگیری خونین با جسد او در انتهای سالن شماره یک زندان روبهرو شدند که با اصابت ضربات متعدد چاقو به کام مرگ رفته بود.
با اعلام این خبر قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در رأس اکیپی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی و قاضی دشتبان، بازپرس ویژه قتل در محل به تحقیق پرداختند.
نخستین بررسیها نشان داد مقتول با اصابت پنجضربه چاقو به سینه و شکم به قتل رسیده و ضربه کشنده هم به قلبش اصابت کرده است. از سوی دیگر تیم جنایی دریافتند وحید همراه تعدادی از زندانیان پس از خوردن ناهار برای هواخوری به داخل حیاط میرود و دقایقی مانده به ساعت۱۴ با دو زندانی دیگر به نامهای سعید و عباس داخل حیاط درگیر میشود. همچنین مشخص شد لحظاتی بعد این درگیری در داخل یکی از سالنها ادامه پیدا میکند که در جریان آن وحید با ضربات یکی از عاملان نزاع به قتل میرسد.
بررسی دوربینهای زندان در حالی که تحقیقات ابتدایی حکایت از این داشت وحید در نزاع دستجمعی به قتل رسیده است مأموران برای شناسایی عامل یا عاملان قتل دوربینهای مداربسته را بررسی کردند.
فیلم دوربینها نشان داد سعید و عباس داخل حیاط با مقتول درگیر میشوند و سعید پس از وارد کردن ضربهای با چاقوی دستساز به وحید همراه عباس به داخل سالن شماره یک فرار میکند. وحید که در این درگیری زخم کوچکی برداشته بود آنها را تعقیب میکند و لحظاتی بعد همراه تعدادی از دوستانش برای درگیری به سالن شماره یک میآید. بدین ترتیب نزاع دستجمعی که بیش از ۱۵زندانی در آن شرکت داشتند آغاز میشود و همگی در حالی که مسلح به سلاح سرد یا آب جوش و روغن داغ هستند شروع به کتککاری میکنند. از سوی دیگر دوربین نشان داد سعید و عباس همراه زندانی دیگری با وحید در حال کتککاری هستند که ثانیههایی بعد وحید در انتهای سالن شماره یک خونین نقش بر زمین میشود و به قتل میرسد.
بدین ترتیب مأموران سعید و عباس را به عنوان مظنونان حادثه قتل وحید مرادی بازداشت کردند.
متهم به قتل، سابقه ۲ قتل دیگر هم دارد در گام بعدی مأموران سوابق دو متهم را بررسی کردند که مشخص شد سعید علاوه بر این درگیری مرگبار، دو قتل دیگر هم سالهای پیش مرتکب شده است. اولین قتل را وی در سال۸۸ در یک نزاع دستجمعی رقم میزند، اما پس از چند سال زندانی با پرداخت دیه از اولیایدم رضایت میگیرد و از زندان آزاد میشود. متهم پس از آزادی در تاریخ ۱۳بهمنسال ۹۵ در منطقه بیسیم هنگام قدرتنمایی با تعداد از اراذل با اسلحه ساچمهزنی مرد۴۷سالهای به نام علی را به قتل میرساند که پس از دستگیری راهی زندانرجایی شهر میشود تا اینکه در این درگیری به عنوان متهم اصلی قتل در زندان بازداشت میشود. همچنین مأموران دریافتند سعید علاوه بر درگیریهای مرگبار در یک سرقت مسلحانه از طلافروشی در شهرستان لاهیجان استان گیلان هم دست داشته است.
بررسی سوابق عباس هم نشان داد وی در سال۸۵ یکی از بستگانش را به خاطر اختلاف خانوادگی به قتل رسانده و راهی زندان شده است.
متهمان قتل را انکار کردند ظهر دیروز دو متهم از زندان رجاییشهر برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند.
دو متهم مقابل قاضی شهریاری با اعتراف به درگیری با مقتول، قتل را انکار کردند. سعید متهم ردیف اول مدعی شد که هنگام درگیری با وحید چاقوی دستسازی همراه داشته است، اما او ضربات مرگبار را نزده است. دو متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
گفتوگو با متهمان سعید در حالی که یکی از دستانش در این حادثه زخمی و باند پیچی شده بود با خونسردی به سؤالهای خبرنگار ما پاسخ داد و مدعی شد که مرتکب قتل نشده است و چنانچه مأموران با مدرک ثابت کنند که او قتل را انجام داده است به گردن میگیرد.
مقتول را میشناختی؟
نه، اما میدانستم که شرور معروفی است.
چرا او را به قتل رساندی؟
من وحید را به قتل نرساندم.
درگیری با او را قبول داری؟
بله.
چرا درگیر شدی؟
او از روزی که به زندان آمده بود برای همه خط و نشان میکشید. وحید در سالن شماره۳ بود و ما هم در سالن شماره یک بودیم. او میگفت: من عقاب ایران هستم و همه باید به من احترام بگذارند. همیشه برای زندانیهای سالن شماره یک گندهلاتی میکرد. انتظار داشت همه ما از او اطاعت کنیم و به او احترام بگذاریم، اما ما قبول نمیکردیم و برای خودمان کسی بودیم.
فقط به خاطر همین حرفها؟
نه، او همیشه کری میخواند و با تعدادی از دوستان و نوچههای داخل زندانش با دوستان من در سالن شماره یک درگیر میشد.
درباره روز حادثه توضیح بده؟
روز حادثه من به خاطر پرونده قتل سال۹۵ به اداره آگاهی منتقل شدم و دوباره مورد بازجویی قرار گرفتم. ساعت یکبعدازظهر به زندان منتقل شدم که در حیاط زندان دوباره با وحید روبهرو شدم و با هم درگیر شدیم. پس از این من و عباس به داخل سالن رفتیم که مشاهده کردیم او همراه ۵۰ نفر از دوستانش در حالی که بعضی از آنها چاقو و بعضی هم آبجوش و روغن داغ همراه داشتند برای درگیری به سالن شماره یک آمدند و شروع به فحاشی کردند. من همراه حدود ۶۰نفر از دوستانم با آنها درگیر شدیم که وحید با چاقو به قتل رسید.
با چاقوی چه کسی به قتل رسید؟
نمیدانم.
مأموران پیراهن خونی شما را کشف کردند که مشخص میشود شما قتل انجام دادی؟
پیراهنم در درگیری خونی شد.
فیلم دوربینهای مداربسته نشان میدهد که شما ضربات مرگبار را زدهاید؟
قبول ندارم. اگر واقعیت دارد فیلم را به من نشان بدهند و با مدرک ثابت کنند من قبول میکنم که وحید را به قتل رساندهام در صورتی که من مطمئن هستم او را نکشتهام.
شما خودت را معرفی کن؟
عباس هستم و از سال۸۵ به جرم Crime قتل یکی از بستگانم در زندان هستم.
چهشد که شما با وحید درگیر شدی؟
او میخواست در زندان برای ما گندهلاتی کند. همیشه میگفت: من عقاب ایران هستم. میگفت: شیرها بالا هستند و کفتارها در پایین و ما را تحقیر میکرد به همین خاطر از روز اول که به زندان آمده بود با ما درگیری داشت.
شما هم با چاقو به او ضربه زدی؟
نه.
حرف آخر؟
من مدتی قبل از اولیایدم رضایت گرفتم و قرار بود به زودی از زندان آزاد شوم، اما دوباره مرتکب اشتباه شدم و در این درگیری مرگبار شرکت کردم.
رکنا
نه شیش جیب پاشونه
نه سر کوچه ن
خخخ
الان کرم زیر خاک
امسال این آدمها هر چه زودتر برن زیر خاک برای ما ایرانیا بهتره