کد خبر: ۵۳۴۴۴۹
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۹

الو! زودفود؟ یه بازیکن برای استقلال می‌خواستم!

آفتاب‌‌نیوز :
یکی از دلایلی که مدیرای استقلال فصل قبل شفر رو به دالیچ ترجیح دادن رنگ موهای شفر بود. چرا؟ چون ما از رو تغییر رنگ موهاش نتونیم تشخیص بدیم چقدر سختی می‌کشه. مدیرای استقلال پول مالیات شفر رو از قراردادش کم کردن ولی ندادن به اداره مالیات. خب آدم احساس می‌کنه مهدی طارمی با "ماسک افتخاری" داره استقلال رو مدیریت می‌کنه. یعنی اگه زبون آلمانی سخت شفر خوب نبود بازم بعید بود افتخاری کاری واسه خروجش بکنه.

بعد از مثلث برمودا خطرناک‌ترین مثلث جهان همین ترکیب مدیریت استقلاله (افتخاری، توفیقی و زمانی). یکیشون از زودفود بازیکن پیدا می‌کنه، اون یکی می‌گه از یه جا دیگه سفارش بده، سومی هم خودش مدیر استقلاله‌ها، بعد میاد از مدیرای استقلال انتقاد می‌کنه؛ داداش داری اشتباه می‌زنی. یعنی وضعیت جذب بازیکن تو استقلال به قدری وخیمه که یه بازیکن تو تمرین استقلال گل زده، شفر گفته ایول این کیه؟ کاش تو تیم ما بود. بهش گفتن آقا خیالت راحت دیشب باهاش بستیم.

حالا ما توجه شما رو به گزارش مخفیانه خبرنگارمون از جلسه شبانه توفیقی با یکی از بازیکنا جلب می‌کنیم:

بازیکن (با چشمای نیمه باز): آقای توفیقی نمی‌شد یکم زودتر جلسه بذاریم؟ ساعت دو نصفه شبه.

توفیقی: نه شبا کلاسش بیشتره. قراردادت اوکیه، فقط یه سوال، سرما خوردگی که نداری؟

بازیکن: نه فقط رباطم ...

توفیقی: حساسیت فصلی چی؟

بازیکن: نه اونم ندارم، فقط بگم رباطم ...

توفیقی: خوابت چی؟ خوابت خوبه؟

بازیکن: آره خوبه فقط من رباطم مشکل داره.

توفیقی: واسه رباطت یه تعمیرکار خوب سراغ دارم. خدارو شکر که خودت سالمی. اینجا رو امضا کن.

بازیکن: پزشک نمیاد؟ تست پزشکی ندارید؟

توفیقی: ما از این سوسول بازیا نداریم، بازیکن باید غیرت داشته باشه؛ فقط فردا خانوم بهداشت میاد سر تمرین؛ ناخوناتو بگیر، موهاتم بزن. می‌تونی بری.

(کت و شلوارش را برای جلسه بعدی عوض می‌کند)

نیم ساعت بعد - دفتر باشگاه

یک نوجوان ۱۶ ساله را با صورت خونی و دست و پای بسته پیش توفیقی می‌آورند.

نوجوان: اینجا کجاست؟ منو کجا آوردید؟

توفیقی: بچه‌ها دیدنت تو کوچتون فوتبال بازی می‌کردی!

نوجوان: بله ولی به شما چه ربطی داره؟

توفیقی: لباستم که آبیه!

آقا این چرت و پرتا چیه می‌گید؟ ولم کنید برم!

توفیقی: ما امسال می‌خوایم جوونگرایی کنیم.

نوجوان: باشه آقا! دمتونم گرم ولی با من چی کار دارید؟

توفیقی: حرف نزن اینجا رو امضا کن.

( به عکاس می‌گوید دست و پای پسر را باز کند تا با او عکس بگیرد)

خدا به استقلال و تیمش رحم کنه، از ما گفتن بود.

منبع: ایسنا
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین