انتقاد شدید کروبی از شورای نگهبان
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
حضرت‌آيت‌ا... مشكينی رياست محترم مجلس خبرگان
هيات رئيسه و نمايندگان گرامی مجلس خبرگان رهبری دامت تاييداتهم
با سلام و آرزوی توفیق خدمت به نظام جمهوری اسلامی به استحضار می‌رساند هر از چند گاهی انگیزه خیرخواهی و نیت دلسوزی برای صلاح و اصلاح امور مسلمین سبب شده برای بقای نظام جمهوری اسلامی و دفاع از حقوق مردم نكاتی را به استحضار برسانم و حتی عدم پاسخگویی را به معنای بی‌توجهی تفسیر نكنم و با اعتقاد به اثرگذاری و ماندگاری اینگونه نامه‌نگاری‌ها از ادامه بیان حق چشم‌پوشی نكنم و به وظیفه شرعی «النصیحه لائمه المسلمین» ادامه دهم.
در آخرین نامه خطاب به جنابعالی یادآور شده بودم كه شأن و جایگاه رفیع مجلس خبرگان كه معماری رأس هرم نظام و امور ولایت را از انتخاب تا نظارت و كارآمدی و سلامت و اقتدار را عهده‌دار است ایجاب می‌كند كه انتخابات این مجلس در كمال عدالت، سلامت و آزادی برگزار شود و با توجه به تجارب گذشته تاكید كرده بودم واگذاری امر مهم ارزیابی صلاحیت‌ها قابل تفویض به چند نفر فقیه شورای نگهبان نیست و بهتر آن است كه برای این كار از فقهای معظم و مراجع محترم تقلید بهره گرفته شود چرا كه متاسفانه تدبیر واگذاری این امور به فقهای شورای نگهبان جامع‌الاطراف نیست.
به این منظور پیشنهاد شده بود كه بهتر است حتی در صورت اصرار بر این تدبیر مجلس محترم خبرگان كه ناظر عالی‌ترین شئون كشور است بر شئون خود نیز دقت كند و مانع از خدشه در اعتبار و مشروعیت خویش شود.
حال كه كمتر از سه ماه از آن مكاتبه می‌گذرد ملاحظه می‌فرمایید كه بسیاری از بزرگان و موجهین كه هم از نظر شرایط عمومی و هم از جهت صلاحیت‌های علمی و شرایط اجتهاد و مقبولیت اجتماعی در حد بالایی قرار دارند از هراس پرده‌دری در این صحنه حاضر نشدند و با آنان كه در این عرصه ظاهر شدند چگونه رفتار شده است. من وجدان بیدار شما و ملت ایران را در خصوص تصمیم فقهای محترم شورای نگهبان در رد صلاحیت حجت‌الاسلام و المسلمین جناب آقای دكتر محمدرضا عباسی‌فرد نماینده مردم خوزستان و عضو هیات‌رئیسه دوره كنونی مجلس خبرگان به عنوان نمونه به داوری دعوت می‌كنم و از آنچه بر تدبیر و عدالت و آزادی و قانون و مملكت می‌رود به خداوند متعال پناه می‌برم.
در اینجا لازم می‌دانم با وجود شناختی كه شما و مسوولان نظام از جناب آقای عباسی‌فرد دارید شمه‌ای از سوابق خدمات ایشان را بیان كنم و بپرسم كه «این تذهبون». چه می‌كنید و كجا می‌روید؟ و چه كسی مسوول این همه بی‌انصافی و بی‌عدالتی است؟
دكتر عباسی‌فرد از معدود مسوولان و مدیرانی است كه به لحاظ شخصیت ذاتی و توانایی علمی و ظرفیت‌های بالای اجرایی و اجتماعی سابقه و تجربه مدیریتی قوای سه‌گانه در سطح ملی را دارد. در دوره‌های اول و دوم نماینده مجلس شورای اسلامی بوده و یك دهه در قوه قضاییه به عنوان رئیس كل دیوان عدالت اداری كشور و معاون اجرایی قوه قضاییه و سخنگوی آن خدمت كرده‌اند و نزدیك به 12 سال عضو حقوقدان شورای نگهبان بوده‌اند و گذشته از سمت مشاورت ریاست جمهوری اسلامی دو جایگاه ایشان در عضویت شورای نگهبان و نمایندگی مجلس خبرگان و عضویت در هیات‌رئیسه آن مایه تامل و تدبر در ارزیابی تصمیم اخیر فقهای شورای نگهبان است. جنابعالی به عنوان رئیس مجلس خبرگان از جایگاه و اثرگذاری آقای عباسی‌فرد در این مجلس و كمیسیون‌ها و هیات‌رئیسه بهتر از هر كس دیگری خبر دارید و در كنار این مسوولیت‌ها كه الحق همه جا درخشان و در جهت اهداف عالیه نظام بوده، تایید صریح و روشنی از مقام معظم رهبری دامت بركاته را در اعلان‌ها و پوسترهای تبلیغاتی وی در انتخابات میاندوره‌ای مجلس شورای اسلامی از حوزه شهرستان‌بروجرد و انتخابات میاندوره‌ای مجلس خبرگان در استان بوشهر متذكر می‌شوم كه رهبری فرموده بودند: «من آقای عباسی‌فرد را فردی صالح و لایق می‌دانم.» اكنون چه شده كه با این سوابق كه خصوصا مردم لرستان و عشایر غیور آن از نزدیك آن را لمس كرده‌اند و به او عشق می‌ورزند صلاحیت جناب آقای عباسی‌فرد به استناد چند شبنامه و گزارش مجعول و كلی‌گویی‌های شبیه كف‌بینی رد می‌شود؟
آیا فقهای شورای نگهبان به آنچه در ذهن مردم نقش می‌بندد اندیشیده‌اند؟ مردم می‌پرسند كه چگونه است كه فردی چون آقای عباسی‌فرد كه روز و روزگاری قانونگذار بوده روزی در دیوان عدالت اداری حكم میان مردم و دولت بوده و نیز در مقام قضا مرجع تشخیص اعمال غیرقانونی شده و زمانی در شورای نگهبان قدرت رد و وتوی مصوبات مجلس را در تطبیق با قانون اساسی داشته و به بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات از مجلس تا ریاست‌جمهوری می‌پرداخته و به تایید و ابطال و تشخیص قانون و غیر قانون سرگرم بوده است، اكنون خود فاقد صلاحیت شده است و به یك‌باره همه این صلاحیت‌ها را از كف داده است؟ چه كسی باید پاسخ دهد كه آن همه قدرت و اقتدار و علو درجه از روی سهو و خطا بوده یا این بی‌مهری و جفا به علت تمرد و نافرمانی است؟
بر اساس آنچه آمد علت رد صلاحیت‌آقای عباسی‌فرد از دو حالت خارج نیست:
اول: وی همه صلاحیت‌های گذشته (از جمله صلاحیت عضویت در خبرگان رهبری) را از دست داده است و در نتیجه همه آنچه در این سال‌ها بر قلم قدرت او رفته در معرض تردید قرار می‌گیرد و به دلیل جایگاه وی در همه قوا و همه نهادهای مهم نظام (دولت، مجلس، قوه قضاییه، شورای نگهبان و خبرگان رهبری) حداقل بسیاری از اقدامات این قوا و نهادها در معرض بدگمانی قرار می‌گیرد.
دوم: جناب آقای عباسی‌فرد مجازات خروج از چارچوب و سلیقه‌های حاكم و بیرون رفتن از آن و استقلال خویش را می‌پردازد بدون آنكه صلاحیت‌های گذشته وی مورد تردید قرار گیرد. همچنان كه در شبنامه‌ها ناجوانمردانه این گناه بزرگ را به وی نسبت داده بودند كه چرا قصد ثبت‌نام در لرستان را دارند و اطلاع داریم كه بعضی از دست‌اندركاران نظارت استان هم در دفاع از منافع خود و نامزدشان در تنازع بقایی سیاسی به قصد قربت و برای رضای خدا چه گزارش‌های نادرستی به تهران فرستاده‌اند و چه پرونده‌سازی‌هایی كرده‌اند و این همه نه در محضر عدل الهی كه در محضر فقهای محترم شورای نگهبان صورت گرفته است و آن عزیزان كه از نسبت خانوادگی نزدیك مسوول نظارت بر انتخابات استان لرستان با نامزد رقیب اطلاع داشتند، نه تنها نسبت به اینگونه گزارش‌های نادرست واكنش نشان ندادند بلكه آنها را وحی منزل قلمداد كردند.
من و بسیاری از مردم می‌خواهیم بدانیم از سیزده داوطلب نمایندگی استان لرستان در خبرگان جز دو نفر كاندیداهای جامعتین چند نفر برای رقابت در این انتخابات تایید شده‌اند؟ چگونه است هنگامی كه آقای عباسی‌فرد در بوشهر و خوزستان نامزد می‌شود به دلیل آنكه رقیبی ندارد تأیید می‌شود ولی هنگامی كه در انتخابات خبرگان استان لرستان كه رقیب اصلی پسر عموی رئیس‌هیأت نظارت بر انتخابات در آن استان است، فاقد صلاحیت معرفی می‌شود؟ پاسخ این یك بام و دو هوا با چه كسی است؟ اگر این بی‌عدالتی آشكار را نادیده بگیریم و بر فرض اول استوار باشیم كه آقای عباسی‌فرد فاقد صلاحیت است چه كسی و چه نهادهایی زیرسوال می‌روند؟
تاكنون دست‌كم دو نفر از اعضای شورای نگهبان به وسیله خود آن شورا سلب صلاحیت شده‌اند. مرحوم زواره‌ای در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته و آقای عباسی‌فرد در انتخابات پیش‌روی مجلس خبرگان. آیا مردم حق ندارند بپرسند كه از كجا معلوم كه بقیه اعضای شورای نگهبان هم فاقد صلاحیت برای انتخاب شدن نباشند و اگر چنین باشند چه حقی دارند كه درباره انتخاب مردم قضاوت و داوری كنند؟
شاید آقای جنتی از آنچه دیروز با رد صلاحیت حدود نیمی از داوطلبان مجلس شورای اسلامی در انتخابات مجلس هفتم انجام دادند و در میان آنان حدود هشتاد نماینده مجلس وجود داشت و نیز رد صلاحیت افرادی چون مرحوم زواره‌ای كه تا قبل از ثبت‌نام قائم‌مقام دبیر شورای نگهبان (یعنی شخص آقای جنتی) بودند و نیز امروز با سلب صلاحیت آقای عباسی‌فرد تشفی پیدا كرده و احساس آرامش كنند اما آرامش ایشان برهم خواهد خورد؛ هنگامی كه مردم بگویند اعضای شورای نگهبان حتی صلاحیت خود را قبول ندارند و یكدیگر را قربانی می‌كنند یا دیگر اعضای شورای نگهبان هم فاقد صلاحیتند. گناه این داوری‌های نادرست و نیز تفتین مغرضین در پخش این قضاوت‌ها برعهده كیست؟ آیا جز اعضای شورای نگهبان كسی پاسخگوی این بی‌عدالتی و بی‌انصافی در حقوق مردم و منافع نظام است؟
البته در همه جای دنیا مرسوم است كه مسوولان عزل شوند اما عزل مسوولان باید شفاف و روشن با ادله و بینه باشد و گفته شود به دلیل چه تخلفی صلاحیت فردی برای كسب حقوق شهروندی از او سلب شده است. همان خواسته‌ای كه مرحوم زواره‌ای و آقای عباسی‌فرد بارها از مسوولان شورای نگهبان طلب كرده‌اند و اعلام كرده‌اند كه شورای نگهبان باید دلایل رد صلاحیت ایشان را نه براساس شبنامه‌ها كه بر مبنای مدارك و اسناد با مردم در میان بگذارد.
جناب آقای مشكینی
از جنابعالی و همكارانتان در مجلس خبرگان رهبری می‌خواهم كه در دفاع از حقوق مردم و یكی از همكاران صدیق خود نسبت به مهار وضعیتی كه هر از چند گاهی در هر انتخابات، نظام و جامعه را تا مرز بحران پیش ببرد اقدام كنید و از تبعات این اقدامات به خصوص تبعات سیاسی و دینی آن در بی‌اعتمادی مردم به نظام و علما جلوگیری كنید.
چنین انتخاباتی نمی‌تواند ضامن جمهوریت و اسلامیت نظام سیاسی ایران باشد. به نام شرع مقدس و قانون اساسی برای سلامت و صحت انتخابات مجلس خبرگان رهبری (كه مشروعیت بخش مهم‌ترین اركان نظام است) تلاش كنید تا ما نیز بتوانیم با شكل‌دهی رقابتی سالم در انتخاباتی آزاد نقش خود در استحكام پایه‌های جمهوری اسلامی را با شركت در انتخابات ایفا كنیم. انتخاباتی كه زیبنده نظام جمهوری اسلامی باشد.
