آفتابنیوز : رهبر انقلاب اسلامی در پاسخ به این استفتا گفتهاند: «اگر توان انجام کار محوله را ندارید، از پذیرش آن امتناع کنید.» رهبری انقلاب در ادامه تصریح کردهاند که «اگر اجرت میگیرید، اجیر شدن در کاری که توان انجام آن را ندارید، مشروعیت ندارد.»
احتمالاً نخستین نکتهای که پس از خواندن متن استفتاء به ذهن خواننده میرسد این است که اگر بنا به فتوای عالیترین مقام نظام باشد، باید از پذیرش کاری که توان انجام آن برای فردی وجود ندارد، امتناع شود و نیز حقوقی که از قبل آن مسئولیت به فرد پرداخت شود از لحاظ شرعی غیرقابل قبول است، پس چندان دور از ذهن نیست که بگوییم یافتن مصداقی عملی برای این فتوا را در بخش عمدهای از نهادها، سازمانها و ادارات کشور به سختی میتوان سراغ گرفت.
کافی است نگاهی اجمالی به نتایج عملکرد جمع قابلتوجهی از مسئولان و متصدیان امور در پُست و مقامهای گوناگون انداخت تا دریافت که لااقل آنچه از ظاهر کارنامه این بزرگواران در بخش غیرقابل چشمپوشیای از آن، به ذهن مخاطب میرسد، قرابتِ معنایی پررنگی با مفهوم «ناتوانی» دارد؛ حال علت اصلی این ناتوانی هرچه باشد (از کهولت سن به عنوان احتمالاً شایعترین و پرکاربردترین دلیل گرفته تا تمسک به «امثال و حکم» و سخن از "چوب لای چرخ گذاشتن" به میان آوردن) در نتیجه تفاوتی ایجاد نمیکند.
به گزارش ایسنا، این روزها که سخن از «جوانگرایی»، «کارآیی» و «پرانرژی بودن» به مطلع و ختام سخنان بسیاری از صاحبان امور کشور بدل شده و رسانهها هم به سهم خود در پمپاژ ایندست مفاهیم و کلمات تا سطح تیتر، روتیتر و سوتیترِ گزارشها، یادداشتها و مصاحبههایشان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند، شاید بد نباشد که با بهانه فتوای رهبری هم که شده، مسئولان حکومتی و دولتی، نمایندگان مجلسهای خبرگان و شورای اسلامی، امامان جمعه و سایر دستاندرکاران امور مملکتی که قطع به یقین در مبحث «پیروی از منویات و بیانات رهبری»، هرکدام خود را از دیگری جلوتر میبینند و میدانند، ساعتی با خود خلوت کنند و به مرور عملکردشان در چندین و چند سال «خدمترسانی به مردم و نظام اسلامی» مشغول شوند و با خرج سرانگشتی از وجدان و شرافتشان به داوری آن بنشینند و با چاشنیکردن مقادیری انصاف اگر شرایط خودشان را مصداق بارزی از فتوای رهبری یافتند، در کنار نشستن و کار را به اهلش واگذار کردن، تردید نکنند.