آفتابنیوز : داوود هرمیداسباوند- استاد روابط بینالملل در یادداشتی نوشت: بعد از توافق شش قدرت جهانی با ایران بر سر برنامه هستهای و آغاز توافق برجام، تصور این بود که آثار و تبعات مثبت برجام و گسترش تعاملات خارجی، فضای کشور را مساعد میکند. ایران و ایالات متحده در ماجرای برجام، دو کشور اصلی مذاکرهکننده بودند. فضای مثبت این ارتباط مستقیم و بیواسطه سبب شد چند زندانی میان ایران و آمریکا مبادله شود. پیش از آن در ماجرای ورود ملوانان آمریکایی به آبهای سرزمینی ایران و بازداشت آنها هم، کانال مستقیم تماس میان ظریف و جان کری و البته رفتار منطقی سپاه، باعث شد مسئله ابعاد سیاسی پیدا نکند.
بههرحال در همان زمان تأکید کردم برجام بستر لازم برای ایجاد تغییر در روابط ایران و آمریکا را مهیا میکند، اما حتما برای ایجاد ثبات در روند سیاست خارجی باید به سمت حل مسائل دو کشور حرکت کرد و اگر روابط براساس احترام متقابل، عادی نشود، کوچکترین تغییر در آمریکا میتواند میان دو کشور مسائلی جدی ایجاد کند.
برآورد آمریکا حاکی از این است که امنیت خاورمیانه با مواضع ایران گره خورده است. برجام با وجود کارشکنی مجلس نمایندگان آمریکا، در دوران اوباما میتوانست زمینه همکاری اقتصادی دو کشور را فراهم کند. وزیر نفت ایران از شرکتهای آمریکایی دعوت کرد به ایران بیایند و ازآنجاکه چین و اتحادیه اروپا برای سرمایهگذاریهای اقتصادی در ایران پیشقدم بودند، شرکتهای آمریکایی نیز خواستار رفع محدودیتهای همکاری با ایران بودند و برای مثال بویینگ توانست مجوز اوفک برای تجارت با ایران را دریافت کند. در همان زمان در ایران و آمریکا، لابیها و برخی گروهها مانع جدی بر سر بهبود روابط به شمار میرفتند، اما موج مثبت برجام، بهبود شرایط اقتصادی ایران، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و بهبود گردشگری، میتوانست قویتر از این گروهها عمل کند. برخی گروهها در ایران در کنار لابی اسرائیل و نمایندگان جمهوریخواه مجلسین آمریکا علاقهمند به شکست برجام بهعنوان میراث دموکراتها برای پیروزی خود در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بودند. شاید در آن مقطع میشد با سرعت عمل بیشتری حرکت کرد. میدانیم تصمیمها برای تنشزدایی در رابطه با آمریکا را مقامات ارشد کشور میگیرند و در آن مقطع با نگاه مثبت به این ماجرا نگریسته شد. اگر آثار و تبعات مثبت برجام و گسترش تعاملات خارجی ادامه مییافت، این احتمال جدی وجود داشت که مقامات ارشد تصمیمگیرنده، نگرش خود در بیاعتمادی به آمریکا را تغییر دهند. این امکان وجود داشت ادامه این همکاری در موضوع سوریه دنبال شود، حتی اگر برخی کشورها بهصورت غیرمستقیم دنبال کارشکنی در حل مسئله از طریق گفتوگوی میان ایران و آمریکا شوند، در آن صورت هیچ احتیاجی به حضور روسیه در سوریه و امتیازگیری این کشور از ایران نبود. حتی برجام، رابطه ایران با کشورهای عربی را تغییر داده بود.
در گذر تاریخ هر زمان زمینه برای بهبود روابط میان ایران و آمریکا فراهم شد، برخی کشورهای عربی در نگاه اول نگران شدهاند، اما بهتدریج بهسوی بهبود روابط خود با ایران حرکت کردهاند. خدشه در روابط ایران و غرب، آرزوی عربها و اسرائیل و حتی روسیه و چین است و بهبود روابط ایران و آمریکا در آرایش سیاسی منطقه تأثیر بسزایی خواهد داشت. اجرای برجام و بهبود روابط ایران و آمریکا، موضعگیری عربها و طرح ادعای دخالت ایران در عراق، یمن، سوریه، بحرین و لبنان را تعدیل کرد و ایران و عربستان توافق کردند از ابزار نفت برای تضعیف یکدیگر که تضعیف بازار نفت معنا میشد، پرهیز کنند. انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا، این روند را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. او در مبارزات انتخاباتی خود بارها برجام را بهعنوان برگ برنده دموکراتها به باد انتقاد گرفت. در نزدیک به دو سال گذشته نیز از هر فرصتی برای حمله به ایران بهره گرفته که اوج آن در اعلام خروج از برجام و برقراری دوباره تحریمهای این کشور مشاهده شد. دو روز قبل ترامپ در نشست خبری با نخستوزیر ایتالیا در پاسخ به سؤالی درباره ایران، از مذاکرات بدون پیششرط سخن گفت. به نظر میرسد با توجه به رفتار و عملکرد او و تیم همراهش در کاخ سفید، او خروجی مذاکره با ایران را پیشاپیش یک پیروزی برای آمریکا محاسبه کرده است. او در شرایطی از مذاکره بدون پیششرط سخن گفته که وزیر خارجه تازهواردش چندی قبل 12 شرط برای ایران تعیین کرده بود که با واکنشهای داخلی و خارجی مواجه شد. معمولا تلاش دو طرف مذاکره این است که هیچیک احساس تهدیدشدن از سوی طرف مقابل را نداشته باشد. بههرحال مشکلاتی که بعد از خروج آمریکا از برجام ایجاد شده و فضای روانی ناشی از آن برای اقتصاد ایران، در بسیاری از رسانههای دنیا مورد بحث قرار گرفته است. جهش نرخ دلار و کاهش ارزش ریال، ایرانیان را نگران کرده و فرار سرمایه از ایران را در پی داشته است. فکر میکنم به دو شکل میتوان با مسئله مذاکره با آمریکا مواجه شد...
نخست اینکه دولتمردان به شکل واقعی و نه شعاری، همه مسائل را با مردم مطرح کنند و در ضمن برای ترمیم کابینه یا تغییر روندهای اشتباه، پیشقدم شوند. مسئله دوم، تلاش برای تسریع اعلام موضع از سوی اروپاست. تکلیف چین و روسیه روشن است و آنان همواره در شرایط تهدید، تلاش کردهاند از کارت ایران برای حداکثریکردن منافع اقتصادی و حتی دیپلماتیک خود با غرب بهره بگیرند. نباید روی آنها حساب خاصی کرد، اما اتحادیه اروپا تا حدی این توانایی را دارد. بعد از اجلاس وزرای خارجه ایران و 1+4، اعلام شد اروپا بهدنبال خرید یک میلیون بشکه نفت ایران و همچنین معرفی چند بانک اروپایی برای فعالیتهای مالی و تبادلات بانکی و سرمایهگذاری است. با توجه به اعلامنشدن موضع روشن از سوی اروپاییها، امیدها درباره بسته جبرانی اروپا در ازای ماندن ایران در برجام، کمرنگ شده است.
مشاهده میشود هنوز حتی قبل از اجرائیشدن تحریمهای نفت و پتروشیمی در 13 آبان، کشورهایی نظیر هند، چین، کره جنوبی و ژاپن پیشاپیش از کاهش خرید از ایران و جایگزینکردن سایر کشورها سخن میگویند و روسیه خواهان معاملههای تهاتری با ایران است! با توجه به درگرفتن جنگ تعرفهها میان چین و آمریکا، این کشور تمایل ندارد حجم مبادلات اقتصادی با آمریکا نیز تحت تأثیر تحریمهای ایران قرار بگیرد؛ بنابراین باید تلاش کرد اروپاییها در موضعی قرار بگیرند که در مقابل مواضع ترامپ بایستند. بههرحال تحریمهای آمریکا، تحریمهای یکجانبه مضاعف است و هر شرکت و دولتی آن را رعایت نکند، از داد و ستد تجاری و مالی با آمریکا کنار گذاشته میشود. همین مسئله سبب خواهد شد شرکتهای نامدار و بزرگ اروپا بهدلیل سرمایهگذاریهای مشترک با طرفهای آمریکایی و استفاده از بازار ایالات متحده، از خیر حضور در ایران بگذرند. اروپا اعلام کرده قانون محافظت از سرمایهگذاران اروپایی در ایران را بهروز کرده، اما هنوز بسته جامع این کشور در اختیار ایران قرار نگرفته و زمان در حال گذر است. به نظر میرسد باید با استفاده از حمایت افکار عمومی داخلی و البته تلاش برای رفع نگرانیهای اروپا، اوضاع ایران را سامان داد، سپس به مذاکره در موضع برابر با ایالات متحده اندیشید. در چنین شرایطی است که میتوان منافع ملی ایران را در این مذاکرات تأمین کرد.
منبع: شرق