کد خبر: ۵۴۱۹۸۸
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۳:۱۱

اعتراض ثالث به چه معناست و چه آثاری دارد؟

اصولاً حکم دادگاه اثر نسبی دارد؛ در مواردی ممکن است حکم دعوایی که میان دو نفر صادر شده باشد، بر حقوق دیگرانی هم که در آن دعوا و شکایت دخالت مستقیم نداشته اند، مؤثر باشد.برای اینکه امکان اشتباه در صدور آرا کمتر شود، در همه‌ی نظام‌های قضایی، راه‌هایی برای شکایت از رأی قاضی پیش‌بینی شده است. اما یکی از این راه‌های اعتراض نهادی به ‌نام اعتراض ثالث است.
آفتاب‌‌نیوز :
قضات هم مانند همه‌ی انسان‌ها در معرض اشتباه و لغزش هستند. علاوه‌بر‌این هیچ‌کس عالم غیب نیست و نمی‌ تواند از واقعیت همه ‌چیز خبر داشته باشد. قاضی با اطلاعاتی که به او داده می‌شود و براساس موازین قانونی اقدام به صدور رأی می‌کند.

این رأی ممکن است علیه اشخاصی صادر شود و حقوقی را از افرادی سلب کند. برای اینکه امکان اشتباه در صدور آرا کمتر شود، در همه‌ی نظام‌های قضایی، راه‌هایی برای شکایت از رأی قاضی پیش‌بینی شده است. اما یکی از این راه‌های اعتراض نهادی به ‌نام اعتراض ثالث است.

راه‌های اعتراض محدود به موارد خاصی هستند که در قانون ذکر شده است تا امکان اصلاح آرای صادره را فراهم کنند و مانع از تضییع حقوق افراد شوند.از بارزترین راه‌های شکایت از آرای صادره‌ی دادگاه‌ها می‌توان به تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی اشاره کرد. تقریباً تمام راه‌های شکایت از رأی به اصحاب دعوا اختصاص دارد؛ یعنی خواهان یا خوانده‌ی دعوا که از رأی صادرشده در دادگاه راضی نیستند. اما اگر شخصی غیر از اصحاب دعوا بخواهد به رأیی که دادگاهی صادر کرده، اعتراض کند، طبق چه سازوکاری می‌تواند این کار را انجام دهد؟ اصلا چنین کاری ممکن است؟

بنا به نظرات حقوقی ایران، نهادی به‌نام «اعتراض ثالث» شکل گرفته است. مطابق با این نهاد حقوقی، اشخاص ثالثی که به رأی دادگاهی اعتراض دارند، می‌توانند از آن رأی شکایت کنند و دادگاه موظف به بررسی شکایت آن‌هاست. البته این امر مانند هر مسئله‌ی حقوقی دیگر در چهارچوب و با شرایط خاصی ممکن است.

اعتراض ثالث به چه معناست؟

اصولاً حکم دادگاه اثر نسبی دارد؛ یعنی تنها بر طرفین و اصحاب دعوا ـ خواهان و خوانده که برای گرفتن حق خود و دفاع از حق خود به دادگاه مراجعه کرده اند ـ اثرگذار است و شامل حال دیگران ـ اشخاص ثالث ـ نمی‌ شود. با وجود این، در مواردی ممکن است حکم دعوایی که میان دو نفر صادر شده باشد، بر حقوق دیگرانی هم که در آن دعوا و شکایت دخالت مستقیم نداشته اند، مؤثر باشد.

به‌عنوان مثال فرض کنید که آقای «الف» علیه آقای «ب» به دادگاه شکایت کرده و ادعا کرده است که مالکیت خانه‌­ای که «ب» در آن ساکن است، به او تعلق دارد. دادگاه هم پرونده را بررسی کرده است و به‌نفع «الف» حکم صادر کرده و خانه را متعلق به «الف» دانسته است. در این میان خانم «ج» که خواهر «الف» است، متوجه می‌شود چنین حکمی صادر شده و ادعا می‌کند که این خانه، ارث پدری او و برادرش بوده و بخشی از خانه‌ی موردنظر به او تعلق دارد. درست است که دادگاه بین «الف» و «ب» داوری کرده است و رأیی که صادر کرده بر این دو نفر تاثیر داشته است، اما در عمل رأی دادگاه بر حقوق «ج» هم اثرگذار بوده است و اکنون «ج» احساس می‌کند که با این رأی صادرشده بخشی از حقوق او پایمال شده است. حال «ج» چه می‌تواند بکند؟

در این حالت «ج» می‌تواند به رأیی که دادگاه صادر کرده، «اعتراض ثالث» کند. اعتراض در اینجا به‌معنای شکایت از رأی صادرشده است. منظور از ثالث هم هر شخصی است که طرف دعوا، خواهان یا خوانده، نباشد.

اعتراض ثالث یکی از راه‌های پیش‌بینی‌شده در قانون آیین دادرسی مدنی ایران برای شکایت از آرای صادره از دادگاه‌هاست. حال باید دید چه کسی و در چه شرایطی می‌تواند از اعتراض ثالث استفاده کند. آیا هر شخصی می‌تواند نسبت به هر رأیی که خوشایند او نیست، اعتراض ثالث کند؟

چه کسی می‌تواند اعتراض ثالث کند؟

برای اینکه درخواست اعتراض ثالث شخصی پذیرفته شود، او (شخص ثالث) باید دارای چند ویژگی باشد؛

معترض باید ثالث باشد؛ همان‌طور که در بالا هم اشاره شد، شخص معترض نباید یکی از اصحاب دعوا باشد که در دادرسی دخالت داشته است. برای اصحاب دعوا راه‌های اعتراض دیگری مانند تجدیدنظرخواهی پیش‌بینی شده است. اعتراض ثالث حقی است که تنها برای اشخاص ثالث شناخته شده است؛ یعنی شخصی که به‌طور مستقیم در دعوا و شکایت حضور و دخالت نداشته است (نه به‌عنوان خواهان و شاکی و نه به‌عنوان خوانده و مشتکی عنه).

معترض باید ذی نفع باشد؛ رأی دادگاه در صورتی می‌تواند مورد اعتراض واقع شود که به حقوق ثالث خللی وارد شده باشد. مانند هر دعوای حقوقی دیگر، فرد در صورتی می‌تواند به دادگاه مراجعه کند که در پرونده، نفعی برای او متصور باشد. وگرنه هر کسی نمی‌تواند نسبت به هر رأیی اعتراض ثالث کند. در مثالی که ذکر شد «ج» نفعی در این اعتراض دارد: مالکیت بخشی از خانه‌ی موردبحث. ممکن است ادعای او درست باشد یا نه و در دادگاه ثابت بشود یا نه، اما به هر حال او در این دعوا، یک نفع احتمالی، چه مادی و چه معنوی، دارد.

مسئله‌ی بعدی که باید به آن اشاره کنیم، این است که نسبت به کدام‌یک از آرای دادگاه‌ها می‌توان اعتراض ثالث کرد؟ همه‌ی آرایِ صادرشده‌ی تمامیِ دادگاه‌ها؟ یا فقط برخی آرای خاص صادره از برخی دادگاه‌ها؟

به کدام دسته از آرای صادرشده می‌توان اعتراض ثالث کرد؟

مطابق ماده‌ی ۴۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی، شخص ثالث می‌تواند به هر رأی صادره از دادگاه‌های عمومی، دادگاه انقلاب و تجدیدنظر اعتراض کند. بنابراین اعتراض ثالث نسبت به همه‌ی آرای صادره از دادگاه‌ها قابل طرح است. این امر حتی در خصوص آرای داوری نیز صادق است و اشخاصی که در تعیین داور شرکت نداشته­‌اند، می‌توانند به رأی داوری به‌عنوان شخص ثالث اعتراض کنند.

نکته‌ی حائز اهمیت در مورد اعتراض ثالث این است که برخلاف سایر روش‌های شکایت از رأی، محدود به مهلت خاصی نیست. بنابراین آرای دادگاه‌ها برای اشخاص ثالثی که خللی به حقوق آن‌ها وارد شده است، بدون محدودیت زمانی خاصی قابل‌اعتراض هستند. همچنین باید توجه داشت که اعتراض ثالث باید به دادگاهی ارائه شود که رأی مورداعتراض را صادر کرده است.

اثر اعتراض ثالث چیست؟

مسئله‌ی مهم دیگری که باید به آن پرداخت، این است که اعتراض ثالث چه آثاری دارد؟ اگر شخص ثالثی به یک رأی دادگاه اعتراض کرد و دادگاه اعتراض او را پذیرفت، یعنی مجدداً پرونده را در دست بررسی قرار داد، آیا این امر به این معناست که حکم صادره دیگر اجرا نمی‌شود؟

در اصطلاح حقوقی گفته می‌شود، اعتراض ثالث بر اجرای حکم، اثر تعلیقی ندارد. به این معنی که اعتراض ثالث باعث نمی‌شود که اجرای رأی دادگاه متوقف شود تا نتیجه‌‌ی اعتراض مشخص گردد. بلکه حکم کماکان اجرا می‌شود تا زمانی که نتیجه‌ی قطعی اعتراض ثالث روشن گردد.

البته اگر دادگاه تشخیص دهد که اجرای حکم ممکن است ضرر و زیان غیرقابل جبرانی برای شخص ثالث ایجاد کند، با دریافت تضمین مناسب از شخص ثالث (مثلاً ضمانت‌­نامه‌ی بانکی یا سند مال غیرمنقول)، اجرای حکم را برای مدت معینی به‌تأخیر می‌اندازد تا تکلیف اعتراض ثالث روشن شود.

درصورتی‌که دادگاه پس از رسیدگی، تشخیص دهد که اعتراض ثالث وارد است، آن قسمت از حکم را که مورداعتراض قرار گرفته نقض می‌کند و اگر مفاد حکم غیرقابل تفکیک باشد، تمام آن را لغو می‌کند.

این مقاله با بهره‌گیری از کتاب آیین دادرسی مدنی (دوره‌ی پیشرفته، جلد دوم، نوشته‌ی دکتر عبدالله شمس) نوشته شده است.

منبع: خبرآنلاین
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین