آفتابنیوز : باران كوثری بازیگر خلاق و بااستعداد سینمای ایران است. خلاق و بااستعداد از این جهت كه وقتی كارنامه بازی او را زیر و رو میكنید كمتر نقشی از او پیدا میكنید كه شبیه هم باشد. این نكته به انتخابهای این بازیگر هم برمیگردد. اغلب كاراكترهایی كه او خلق كرده با هوشمندی خاص انتخاب شده و این فرصت را به او داده كه تواناییاش را به خوبی به منصه ظهور برساند.
به تنوع بازیهای او نگاهی بیندازیم: نقش گوهر در فیلم «جامهدران»، ستاره در «عصبانی نیستم»، محدثه در فیلم «كوچه بینام»، شیرین «دایره زنگی»، سمیره «روز سوم»، میگل «گیلانه» و نقطه اوج همه بازیهای او سارا در فیلم «خونبازی» و.... از نوعی توانایی خاص در او حكایت دارد كه فرضیه آقازاده بودن او در سینما را رد میكند كه اگر به واسطه رانت در سینما حضور پیدا میكرد نباید این همه نبوغ را از او شاهد میبودیم.
باران كوثری سوای از وجه بازیگری، فعال اجتماعی هم هست و در هر برههای نسبت به مشكلات موجود در جامعه موضعگیریهای خاص میكند كه بعضا پیامد منفی برایش به همراه دارد اما با این وجود كوتاه هم نمیآید و مسیری را كه انتخاب كرده با سماجت ادامه میدهد. به عنوان نمونه او به جای اینكه در صفحات مجازی از جدیدترین عكسهای خود رونمایی كند، از مشكلات مردم جامعه حرف میزند.
اما فیلم «عرق سرد» با بازی او در نقش «افروز اردستانی» این روزها در سینماها نمایش داده میشود؛ فیلمی كه ماجرای سفر بازیكن زن تیم ملی فوتسال به خارج از كشور را دستمایه ساخت قرار میدهد كه به جهت حضور در مسابقات فوتسال در كشور مالزی با عدم اجازه همسرش مواجه شده و ممنوعالخروج میشود.
به بهانه نمایش این فیلم در سینماها با باران كوثری گفتوگویی انجام دادیم كه از نظر میگذرانید:
خانم كوثری به نظر میرسد به بعضی فیلمهایتان نوعی دلبستگی خاص دارید؟
قطعا همینطور است كه میگویید.
و فیلم «عرق سرد» نظیر «سد معبر»، «لانتوری»، «عصبانی نیستم» از آن مدل فیلمهایی است كه حضور و نقشآفرینی در آن باعث خوشحالی شماست.
دقیقا...
مختصات و ویژگی فیلم «عرق سرد» برایتان چه بود؟
در جواب پرسش اول شما باید بگویم من همه فیلمهای كارنامهام را دوست دارم، اما یك تعداد از فیلمهایی كه كاركردم علاوه بر اینكه دوستشان دارم احترام ویژهای هم برایشان قائلم. جدا از اینكه خودم در این نوع فیلمها بازی كردم، خیلی خوشحالم كه اساسا فیلمهایی نظیر «سد معبر»، «عصبانی نیستم»، «خون بازی» برای سینمای ایران ساخته میشود... فیلم «عرق سرد» برای من این حس و حال خوب را دارد. مهمترین ویژگی فیلم «عرق سرد» جدا از اینكه احترام ویژهای برای این فیلم قائلم و موضوعی كه در این فیلم مطرح میشود دغدغه من است؛ به نقشی برمیگردد كه در این فیلم بازی كردم. به نظر من كاراكتر افروز نقش ویژهای است.
كه جای پرداخت برای یك بازیگر دارد.
دقیقا. در مصاحبههای اخیرم گفتم؛ هر بازیگری آرزویش است كه چنین نقشهایی به او پیشنهاد شود و بازی كند. خب وقتی چنین شاهنقشی آنهم در فیلمنامهای كه من خیلی دوستش دارم و به حرفی كه در فیلم میزنم اعتقاد هم دارم به من پیشنهاد میشود، علاقه من به این فیلم دوچندان میشود.
ازآنجاییكه «عرق سرد» دومین فیلم سهیل بیرقی در كارنامهاش به حساب می آید، وسواسی برای چگونگی همكاری با ایشان نداشتید؟ و اینكه قرار است چه كسانی در گروه با شما پشتصحنه و مقابل دوربین همكاری داشته باشند، حساس نبودید؟ در این راستا پیشنهاد هم مطرح میكردیدكه چه كسانی با گروه همكاری كنند؟
قطعا در كارم وسواس دارم؛ اما هیچوقت در انتخاب افراد پشتصحنه دخالت نمیكنم. اگر از من سوالی شود قطعا پیشنهادم را مطرح میكنم؛ اما در مورد انتخاب بازیگران، سهیل بیرقی از آن دست كارگردانانی است كه در حین نگارش به بازیگرانی كه بتوانند جای شخصیتها بازی كنند فكر میكند.
به این معنی كه وقتی فیلمنامه را مینوشتند همه بازیگرها را انتخاب كرده بودند و از ابتدا نقش «افروز» را برای شما نوشته بودند؟
بله. من قطعا در طول كار حساسیتهایی دارم. اما این وسواس را بیشتر روی نحوه بازی خودم متمركز میكنم و ارتباطی كه با كارگردان باید داشته باشم؛ اما خوشبختانه وقتی با كارگردان نكتهسنجی چون سهیل بیرقی كار میكنم كه خودش چشم ناظری بیش از دقت من است و از زاویهای بازتر كار مرا كنترل میكند و زیرنظر دارد این اطمینان خاطر را در طول كار دارم و خودم را در اختیار كارگردان قرار میدهم و با خیال راحت روی بازیام تمركز میكنم.
در هنگام بازی پیشنهاد مطرح میكردید؟ چون از حال و هوای فیلم اینگونه به نظر میرسد كه فضا برای بداههپردازی باز بود.
ببینید! ما دو ماه قبل از فیلمبرداری تمرین و دورخوانی داشتیم. در طول تمرینات همه ما بازیگران پیشنهاد یا نظری اگر داشتیم با سهیل بیرقی مطرح میكردیم. بداهه هم اگر پیش میآمد زمان تمرین شكل میگرفت سهیل تمام نكات را یادداشت میكرد. به همین جهت با فیلمنامهای كامل كه نظرات جمع در آن لحاظ شده بود سر صحنه رفتیم. خیر، در طول فیلمبرداری بههیچوجه بداهه نداشتیم و میزانسنها و نوع بازیها از قبل آماده بود.
با فوتسالیستهای خاصی برای ارایه نقشها مشورت داشتید؟ اینطور كه مطرح میشود دو ماه تمرین سختی را پشت سر گذاشتید.
دو مربی بدنسازی داشتم. خانمها طنین نراقی و پریا نوروزی. خانم آزیتا حجازی به من خیلی در این فیلم لطف داشتند و من توانستم در جام رمضان بازی كنم.
برای صحنههای ابتدایی فیلم و راه یافتن به فینال طراحی خاصی داشتید؟
بله این صحنهها توسط خانم شهرزاد مظفر كه سرمربی تیم ملی بودند طراحی شد و ما مطابق با صحنههای طراحیشده ایشان بازی كردیم.
همه میدانند باران كوثری سوای از بازیگری، یك كاراكتر ورزشی دارد؛ به این معنی كه فوتبال را دنبال میكند و از آنجاییكه پدر شما هم در عرصه ورزش سابقه فعالیت دارند و با این بخش آشنایی كامل دارند اما این سوال به وجود آمده بود اگر شخصیت اصلی فیلم به جای «افروز فوتسالیست»، بسكتبالیست یا خانمی كه در رشته تنیس یا دو و میدانی بود بازهم قبول میكردید؟
به نظر من سوای از كاراكتر ورزشی كه افروز دارد یكسری ویژگی و خصوصیات پررنگتری هم این نقش دارد كه اهمیت بهمراتب بیشتری برای من دارد.
به نكته درستی اشاره كردید. از آنجایی كه داستان این فیلم مساله مربوط به زنان را به چالش میكشد خیلیها معتقدند این فیلم فمینیستی است و در احقاق حقوق زنان مانیفست صادر میكند. موافقید؟
اگر احقاق اولیهترین و انسانیترین حقوق زنان فمینیستی است، من از اینكه بگویم این فیلم فمینیستی است ابایی ندارم. جدای از زن و مرد بودن شخصیت اصلی فیلم، افروز یك آدم است و برای كارش، برای آنچه تلاش كرده و زحمتكشیده میخواهد از كشور خارج شود و این حقش است كه از مملكت خارج شود. اما اجازهاش دست شخص دیگری است كه همسرش است. این فیلم پیش از هر چیز نگاه انسانی دارد تا فمینیستی. اگر انسانی بودن، فمینیست تلقی میشود من ابایی از آن ندارم.
گفته میشود داستان فیلم «عرق سرد» بر مبنای شخصیتهای واقعی شكلگرفته. هراسی نداشتید كه جای «نیلوفر اردلان» بخواهید بازی كنید و این تشابه صورت بگیرد؟
این فیلم بههیچعنوان راجع به داستان زندگی نیلوفر اردلان نیست. موضوع این فیلم برای هركسی میتواند اتفاق بیفتد و داستان زندگی خیلی از آدمها باشد. خانم نیلوفر اردلان كسی است كه موضوع زندگیاش همگانی شده و به گوش همه رسیده. خیر؛ این داستان ربطی به زندگی ایشان ندارد.
حرف شما متین؛ ولی شواهد چیز دیگری میگوید. مخاطب بهمحض اینكه فیلم را میبیند ارجاع به این قضیه میدهد.
مخاطبان ما اگر راجع به زندگی بقیه آدمها هم میفهمیدند ، به شخص یا اشخاص خاصی فكر نمیكردند.
جدال بین زن و شوهر«افروز و یاسر» و لجبازی بین آنها حس و فضای خوبی بر فیلم حاكم كرده، طوری كه لحظهای ریتم فیلم كند نمیشود.
به نظر من سهیل بیرقی روابط و ریتم را خیلی خوب میشناسد و سوای از فیلمنامه و نوع كارگردانی مناسب، فیلم «عرق سرد» مدیون تدوین خوب بهرام دهقانی هم هست.
به عنوان بازیگر وقتی شخصیت «افروز اردستانی» را بازی میكردید چه حسی در شما ایجاد میكرد؟
معتقدم اگر بازیگر به كاراكتر نگاه از بیرون داشته باشد این مساله اصلا خوب نیست و این برای نقش خطرناك است؛ من هیچوقت از بیرون به كاراكترهایی كه بازی میكنم نگاه نمیكنم. اما اگر جای افروز بودم بهجای اینكه دلم برای خودم بسوزد سعی میكردم عصبانی شوم و حقم را از همسرم بگیرم.
صحنههایی در فیلم بود كه برای مخاطب به یاسر (همسر افروز) حق میداد و با او همراه میشد. موافقید؟
یكی از ویژگیهای فیلم «عرق سرد» این است كه قهرمانش خاكستری است. قهرمان یك انسان است با تمام ضعفهایی كه انسان دارد غرور بیشازحد، ترس از عكسالعمل یاسر برای طلاق و... همه از خصوصیات افروز است كه از او قهرمانی خاكستری میسازد و درنهایت لحظههایی را شكل میدهد كه به مرد داستان هم حق دهیم. ولی آن چیزی كه برای من اهمیت دارد اینكه مرد حق ندارد جلوی موفقیت زنش را بگیرد و اجازه ندهد او از كشور خارج شود.
خانم كوثری شما برای تلویزیون یك سریال ماندگار بازی كردید (صاحبدلان) كه بعد از گذشت سالها كمتر جایگزینی برای آن پیداشده، پدر شما از برنامهسازان و مجریان باسابقه تلویزیون است. جای تعجب دارد كه تلویزیون روی اسم شما خط قرمز میكشد...
تلویزیون اسم مرا خط نمیزند. من هستم كه دلم نمیخواهد با تلویزیون كاركنم.
به شما پیشنهادشده كه قبول نكنید؟
بله و نمیپذیرم.
شاید به همین دلیل و از سر لجبازی كه با شما دارند تبلیغات فیلمهایتان را پخش نمیكنند؟
خیر به دلیل مواضع من در سال 88 به اینطرف تلویزیون مرا ممنوعالتصویر كرد؛ البته برای من اهمیتی ندارد اما بحث تبلیغات كاملا فرق میكند. تلویزیون با این كارش حق تهیهكنندهها را ضایع میكند. مسوولان باید بدانند تلویزیون جایگاهی نیست كه بخواهد قدرتنمایی كند وقتی بر اساس نظرات و سلایق خودش این حق را قائل میشود كه به تعدادی از فیلمها تیزر اختصاص دهد و بعضی از فیلمها را از تبلیغات محروم كند این یعنی حق تهیهكنندهها ضایع میشود.
از طرفی حوزه هنری هم بعضی فیلمها را تحریم كرده كه خیلیها معتقدند حوزه با این كار به معرفی و تبلیغ فیلمها بیشتر كمك میكند.
واقعا میگویم كه تحریم آنها به فروش فیلم كمك نمیكند اما متاسفانه از قدرت برخوردار است و سالنهای بزرگ سراسر كشور را در اختیار دارد و این سالنها را از فیلمها دریغ میكند. قطعا تحریم و عدم پخش یكسری فیلمها، باعث آسیب رسیدن به فیلمها میشود و فیلمها در زمان پخش صدمه میبیند اما به لحاظ اعتباری به نفع یك فیلم است كه توسط حوزه هنری تحریم شود.
برخی از فیلمسازها معتقد بودند كه حوزه هنری محلی شده برای اكران فیلمهای غیرارزشمند و سخیفی كه بازگشت مالی خوبی دارند.
به نظر من كسی حق ندارد خودش را قیم مردم بداند و تصمیم بگیرد كه مردم چه فیلمی را ببینند و چه فیلمی را نبینند. ولی برفرض اینكه حوزه هنری به صلاح مردم فكر میكند و یكسری فیلمها را پخش نمیكند، دقیقا باید بگویم كه خط قرمز حوزه ابتذال و مسائل اخلاقی نیست بلكه ابتذال از نظر حوزه به فیلمهایی مربوط میشود كه نقد اجتماعی میكنند. حوزه هنری فیلمهایی را كه جامعه را نقد میكنند نشان نمیدهد. تجربه نشان داده كه حوزه هنری فیلمهای كمدی مبتذل را بهخوبی و در تعداد سانسهای بالا پخش میكند.
اما «عرق سرد» بهخوبی توسط مردم به یكدیگر توصیه میشود و دهانبهدهان فیلم را تبلیغ میكنند.
خیلی كامنتهای خوبی از مردم دریافت كردم. بله خدا را شكر ارتباط مردم با فیلم خوب است و فروش هم این مطلب را ثابت میكند.
منبع: روزنامه اعتماد