کد خبر: ۵۵۲۸۲۵
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۵
برای اولین بار منتشر شد

تحلیل ۴۵ سال پیش رهبری درباره مراسم اربعین

خط حزب‌الله برای اولین بار، تحلیل ۴۵ سال پیش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره مراسم اربعین با عنوان «میعاد در سرزمین خاطره‌ها» را منتشر کرد.
آفتاب‌‌نیوز :
 45 سال پیش، یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروزین شکل نگرفته بود، رهبر انقلاب در تاریخ 24 /12 /1352(روز جمعه 20صفر سال 1394 هجری قمری) در جریان سلسله جلساتی در مسجد امام حسن(ع) مشهد که به خواندن و تفسیر خطب نهج‌البلاغه اختصاص داشت، به‌مناسبت تقارن با شب اربعین حسینی(ع)، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه می‌دهند.

این روزها که مصادف است با ایام اربعین سیدالشهداء(ع) و اجتماع میلیون‌ها  انسان‌(اعم از مسلمان و غیرمسلمان) در کربلا، خط حزب‌الله برای اولین بار، متن کامل بخش مربوط به اربعین  این سخنرانی را منتشر کرد. از نکات جالب توجه آن است که رهبر انقلاب در انتهای سخنرانی خود، به این موضوع اشاره می‌کنند که «اگر امروز هم بتوانند شیعیان، آن سرزمین پاک و مقدّس را یک چنین میعادی قرار بدهند، البتّه بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و هم دنباله‌گیری از راهی است که ائمّه‏‌ی هدی (ع) به ما ارائه دادند.» متن آن سخنرانی به این شرح است:

«... می‌دانید یکی از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمی‌دانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کرده‌ام، واقعش هم این است که احتمال می‌دهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان می‌شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می‌گویم باشد، مؤید فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین».

       عیب مهمی که جمع شیعیان داشتند

شیعه یک جمع متفرّقی بود؛ یک جامعه‏‌ای بود که در یک جا و در یک مکان زندگی نمی‌کرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند -اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرّق و در این اجزای متشتّت در جریان است؛ مثل دانه‏‌های تسبیح، یک رشته و یک نخ، همه‏‌ اینها را به هم وصل می‌کرد. آن رشته چه بود؟ رشته‌‏ اطاعت و فرمان‌بَری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام؛ همه‏‌ این رشته‌‏ها به آنجا متّصل می‌شد؛ قلبی بود که به همه‏‌ی اعضا فرمان می‌داد؛ و به این ترتیب، تشیع یک سازمان و یک تشکیلات بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانی که از حال همه باخبر بودند. اطاعت و فرمان‌بَری آنها به‌حساب، فریاد زدنشان از روی دستور، سکوتشان برطبق نقشه، همه چیزشان با حساب.

فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را می‌دیدند، امّا یک کنگره‌‏ جهانی لازم بود برای شیعیانِ روزگار ائمّه (ع). این کنگره‌‏ جهانی را معین کردند، وقتش را هم معین کردند؛ گفتند در این موعدِ معین، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز اربعین است؛ و جای شرکت، سرزمین کربلا است؛ چون روح شیعه روح کربلائی است، روح عاشورائی است؛ در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است؛ شیعه هرجا که هست دنباله‌‏روِ عاشورای حسین است. این است که می‏بینیم همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک ناشی است؛ اینها شعله‏‌هایی بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالی‏‌مقدار سرکشیده؛ به جان‌ها و روح‌ها زده؛ انسان‌ها را به گلوله‌‏های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.

    چرا ائمه بر اشک بر امام حسین(ع) تأکید می‌کردند؟

اوّلین نهضتی که بعد از عاشورای حسینی از طرف شیعیان به وجود آمد، نهضت توّابین بود. اینها آمدند در آن مرقد پاک دور هم جمع شدند -کتب تواریخ اینها را نوشته‌‏اند- مبلغ زیادی اشک ریختند. بعضی خیال می‌کنند این گریه وسیله‌‏ عقده‌‏گشایی است؛ بله، گریه وسیله‌‏ عقده‌‏گشایی است، درصورتی‌که با فکر همراه نباشد. اگر گریه را و اشک ریختن را فقط احساسات هدایت بکند، همین است که گفته‌اند، امّا اگر فکر و اندیشه به انسان اشکی بدهد و چشم انسان قطره‏‌ اشکی بچکاند، این مثل همان آب کبابی است که آتش را تیزتر و تندتر می‌کند؛ این عقده نیست، سلاح است؛ لذاست که گریه جزو کارهای معمولی شیعیان صدر اوّل است که همه‌‏ آنها در راه ستیزه‌‏گری بودند
   همه‏ آنها در راه عاشورا قدم برمی‌داشتند. امام جعفر صادق(ع)اهل گریه است؛ امام رضا (ع) اهل گریه است؛ شعرا را وادار می‌کنند و می‌گویند این قصائد بلند را بگویید، بروید گروه‏ها را به یاد گذشته‏ تشیع بگریانید که با این گریه، آتش‌شان مشتعل‌تر و برافروخته‏ تر بشود.

توّابین آمدند اینجا مبالغ زیادی گریه کردند؛ هرچه بخواهید. گمانم گفته‏ام یک شبانه‏‌روز یا دو شبانه‏‌روز -نوشته‌اند در تواریخ، بنده یادم رفته- اتّصالاً اشک [ریختند]؛ بعد از این گریه‏‌ها بود که دست به دست هم دادند، تصمیم گرفتند که بروند تا جانشان را در راه خدا بدهند و تا کشته نشده‌اند، دست از جنگ برندارند و از این جنگ زنده برنگردند؛ همین هم شد. مردمان بزرگی؛ سلیمان‌بن‌صرد خزاعی -صحابی امیرالمؤمنین، حواری امام حسن- و امثال اینها رفتند و آنجا جان دادند و کشته شدند؛ [شروعش] از کربلا بود؛ ببینید چه این حقیقت جلوه‏دار و جلوه‏گری بوده در آن روزگار! در ذهن مردم ما امروز البتّه، این حقیقت به آن زیبایی و به آن شکوهمندی باقی نمانده؛ جور دیگر است.

    اربعین یعنی میعاد شیعیان در کنگره‏ جهانی

بنابراین، مسئله‏ اربعین یک مسئله‏ مهمّی است. اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره‏ی بین‏‌المللی، جهانی، در یک سرزمینی که خود آن سرزمین خاطره‏‌انگیز است؛ سرزمین خاطره‏‌ها است؛ خاطره‏‌های باشکوه، خاطره‏ های عظیم؛ سرزمین شهدا، مزار کشته‏‌شدگان راه خدا. اینجا جمع بشوند پیروان تشیع، و دست برادری و پیمان وفاداریِ هرچه بیشتر ببندند. این اربعین است.

غیر از توّابین باز هم سراغ داریم کسانی که آمدند آنجا و از آنجا مایه گرفتند... و البتّه شنیده‌‏اید که جابربن‌عبداللّه‏ انصاری هم آمد. به نظر من این بزرگوار سوّمین کسی است که به زیارت قبر حسین‌‏بن‏‌علی (ع) آمده است؛ سوّمین جمعی که به زیارت آمدند، جمع جابر است و عطیه؛ قبل از او کسانی به زیارت آمده بودند؛ شاید اوّلین کسانی که زیارت کردند این تربت پاک را همان بنی‏اسد بودند که آمدند نعش مقدّس حسین‌‏ب‌ن‏علی (ع) را دفن کردند؛ آن‌ها اوّلین کسانی بودند که این تربت را زیارت کردند؛ و جابر هم آمد به قصد زیارت، با آن تفصیلاتی که شنیده‌اید... اجمالاً، یادآوری خاطره‌‏ی عاشورا و خاطره‏ی آن جهاد و ازخودگذشتگی و فداکاری عظیم، در روز اربعین انجام می‌گرفته؛ و در آن سرزمین. اگر امروز هم بتوانند شیعیان، آن سرزمین پاک و مقدّس را یک چنین میعادی قرار بدهند، البتّه بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و هم دنباله‌گیری از راهی است که ائمّه‌‏ی هدی (ع) به ما ارائه دادند...»


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین