آفتابنیوز : یك شكست، سه تساوی و چهار برد در هشت هفته میتواند كارنامه خوبی برای یك تیم متوسط باشد، نه پرسپولیس كه قرار بود پس از جدایی پروین با چهرهای (تازه و به اصطلاح با فوتبالی مدرن و بی شباهت به بازی علی اصغری)! به میدان بیاید.
پرسپولیس بعد از داربی با سرعت بیشتر، همان روندی را دنبال كرد كه پیش از آن و در پنج بازی اخیر تا پایان هفته سیزدهم سه تساوی صفر - صفر مقابل مس، فولاد و ملوان یك تساوی دو - دو با فجر سپاسی و فقط یك پیروزی یك بر صفر مقابل صباباتری آن هم در روزی كه اكثر یاران اصلی خود را در اختیار نداشت، به دست آورد. با این حال بار دیگر باید بر این نكته تاكید كرد كه پرسپولیس بخش عمدهای از مشكلات خود را به دلیل نداشتن بازیكن متبحر و زبده متحمل میشود. هر چند كه بعضی خریدهای این تیم بد نبوده است.
در این باره قبلاً مطالب زیادی نوشته ایم و لازم به تكرار مكررات نیست كه این تیم در دفاع میانی و خط حمله به اندازه لازم یار ندارد و بازی دادن به هافبكهای تخصصی در پستهای غیرتخصصی دفاع و حمله یكی از مهمترین دلایل تساویهای پرشمار پرسپولیس است، كه برای این تیم نه جان دفاع كردن باقی گذاشته و نه زورحمله كردن!
نوشتیم كه پرسپولیس بعد از داربی با سرعت بیشتری روند سینوسی خود را طی كرده است؛ روندی كه سكتههای گهگاهی، آن را گاهی با مدارصفردرجه مماس كرده و تساویهای شكستگونه را به بار آورده است. اما چرا تیمی كه در 8 بازی اول (تا داربی بزرگ تهران14 ) گل زده بود، در پنج بازی بعدی فقط 3 گل زده است؟!
9 گل از 14 گل اول را گروهی كه خود را <مثلث قدر> نام گذاشتهاند به ثمر رساندند. بادامكی، كه همان هفته اول به تیم سابق خود در مشهد گل زد به اتفاق معدنچی و نیكبخت هركدام سه گل زده بودند، اما نفت آنها هم بعد از هفته هشتم ته كشید. آیا دست آنان برای رقبا رو شده بود؟ آیا پرسپولیس آنقدردرگیر ساماندهی به خط دفاع در غیاب مدافعان محروم و مصدوم خود بود كه دیگر به حمله فكر نمیكرد، یا باز هم باید به سراغ مسایل مالی و پرداخت نشدن حقوق حقه بازیكنان رفت و گفت... بی مایه فطیراست...گربه در راه رضای خدا موش نمیگیرد!
بی تردید وقتی مجموع این عوامل در كنار هم قرار بگیرد هر تیمی را تضعیف میكند،اما مساله این است كه پرسپولیس از اول هم ضعیف بود. مگر ندیدیم كه روند تیم قیقاج میرود و با چنین راه رفتنی حتماً به در و دیوار برخورد میكند!
پرسپولیس بد بسته شده، با مشكلات داخلی دست به گریبان بود و البته عمو مصطفی هم نتوانست تیم را ازآب و گل بیرون بكشد؛ البته كار دشواری بود اما ناممكن نبود!
پرسپولیس قمست اعظم مشكلات خود را كه بعضی از آن در این فصل لاینحل به نظر میرسد مدیون و مرهون آقای انصاری فرد است كه به تازگی از سوی فدراسیون و به عنوان نماینده به عضویت كمیته تغییر اساسنامه هم در آمده (خدا به خیر كند)!، اما كسان دیگری هم نقش آفرینی كرده اند كه كار به اینجا رسیده.
از ادا اصولها گروه موسوم به قدرت گرفته تا آدمها بیحالی مثل فاطمی و صلاح حسن كه لابد سكونشینی در پرسپولیس برایشان در زمره افتخارات است اما چه كسی باید این قبیل مشكلات را حل كند؟
آیا برای دنیزلی هم حالی نمانده تا با بیحالان مقابله كند؟ پرسپولیس گرفتار كمبود مهاجم است، آنوقت جناب مهرداد اولادی كه در حال حاضر به هیچ ترتیبی امكان انتقالش به آن طرف آب وجود ندارد، در عنفوان جوانی چنان بابت كساد شدن كاسبی مغموم است كه حتی حاضر نیست به قرار دادی كه با پرسپولیس دارد متعهد باشد!
پرسپولیس گرفتار كمبود مهاجم بلند قامت و سرزن است، آن وقت فراز فاطمی و صلاح حسن بر روی نیمكت و سكوچنان فارغ از غم دنیا آرام گرفته اند تا سر برج برسد و چكها وصول شود و برگشت بخورد و روز از نو و روزی از نو!
دنیزلی تا روزی كه در قبال كوچكترین اتفاقات حساس نباشد، همچنان سینوسی بالا و پایین خواهد رفت و معلوم نیست كه آخرین گام این روند پایینترین نقطه آن نباشد.
منبع: جهان فوتبال