آفتابنیوز : از اين كه با وقت كم ما را به حضور پذيرفتيد، ممنونيم. ميدانيم كه به خاطر مبارزات انتخاباتي اين روزها مشغله فراواني داريد.
مبارزه آنچنانی نداريم.
منظورم از اين مصاحبه بحثو جدل نيست. بيشتر ميخواهم نظرات جنابعالي را به 25 ميليون خواننده مجله تايم منتقل كنم. سوال اول من اين است كه چرا ميخواهيد براي دومين بار رييس جمهوري ايران شويد ؟ در بيانيه اعلام حضور نامزدي رياست جمهوري گفتيد" نگرانيها و شك و ترديدهايي درباره آينده ايران داريد"، منظورتان چيست؟
حدود 6 ماه از سوي اقشار مختلف بخصوص فرهيختگان و نخبگان كشور فشارهاي زيادي بود كه وارد كارزار انتخابات شوم.
آنها براي درخواست خود ادله زيادي داشتند ولي چون تمايل نداشتم، 6 ماه مقاومت كردم. منطق آنها بر تمايل من غلبه كرد و آمدم.
دليل اصلي تسليم شما در برابر اين تقاضاها چيست؟ چه نگرانيهايي داريد؟
فكر كردم اگر باشم، ميتوانم بهتر از ديگران انسجام داخلي را مراعات كنم. در اين شرايط بايد ميدان كمتري به افراد افراطيداده شودتا حالت اعتدالي به كشور حاكم باشد. نخبگان و فرهيختگاني كه از من دعوت ميكردند، معتقد بودند كه الان نياز كشور به اعتدال خيلي زياد است. فكر ميكردند كه اگر جريان اعتدالي مسئول باشد، با دنيا هم بهتر ميتواند تعامل داشته باشد.
من منطق آنهارا قبول داشتم ولي آرزو داشتم كه كس ديگري اين نقش را ايفا كند. سرانجام پس از مقاومت 6 ماهه به اين نتيجه رسيدم كه بايد بيايم.
وقتي از عناصر افراطي صحبت ميكنيد، آيا منظورتان اصلاح طلبان است كه گاه به آنها افراطي ميگويند يا بنيادگرايان افراطي؟
در هر دو طيف هستند، اما بخش قابل توجه هر دو طيف، انسانهاي معتدلي هستند.
تايم: نگراني شما از تمايلات افراطي چيست؟ مگر ميخواهند چكار كنند؟ فكر ميكنيد جنگ داخلي راه مياندازند؟
هاشمي: نگراني من از چالشهاي غيرلازم داخلي است. در آن صورت مواضع شعاري جاي مواضع عقلاني را ميگيرد. اين افراد نوعاً خوب هستند و با حسن نيت عمل ميكنند ولي اشتباه عمل ميكنند.
ارزيابي شما از رياست جمهوري جناب آقاي خاتمي چيست؟ آقاي خاتمي تقريباً در مسير سياستهاي دوره مسئوليت من پيشرفت كردند. البته با اقتضائات زمان هم همراه بود. شايد اگر من هم ميخواستم ادامه دهم، به همين جاها ميرسيدم.
سخن شما به اين معناست كه ايشان رئيس جمهوري خوبي بودند؟ بله براي آن دوره رييس جمهوري خوبي بودند. بسياري از مردمي كه در ايران با آنها صحبت كردم، در مورد دو دوره رياست جمهوري آقاي خاتمي ابراز ياس و نااميدي ميكردند. به خصوص جوانان بيشتر مايوس بودند كه ايشان آنقدر كه لازم بود از دموكراسي دفاع نكردند.
برخيها از جنابعالي انتقاد داشتند كه شما با صداي بلند از دموكراسي دفاع نميكنيد. آيا شما طرفدار دموكراسي هستيد؟
تحقيقاً طرفدار دموكراسي هستم. ولي فكر ميكنم اين مسير را بايد آرام آرام طي كرد. البته در ايران بعداز انقلاب هميشه دموكراسي واقعي بود.
اگر شما دموكراسي را حاكميت مردم بر سرنوشت خود معنا كنيد - كه همين است- هميشه با راي مردم كار كرديم. ميدانيد كه مبارزه ما فقط با كمك مردم پيروز شد. به سرعت نظام را به راي مردم گذاشتيم و نزديك بهتمام مردم به اين نظام راي دادند. قانون اساسي را با راي قاطع مردم تصويب كرديم . در ايران همه چيز به راي مردم منتهي ميشود.رهبري، رييس جمهوري، مجلس شوراي اسلامي، مجلس خبرگان، شوراهاي محليو با فاصلهايشوراي نگهبان با رايمردم انتخاب ميشوند، تفسيرتان از دموكراسي چيست كه غير از اين عمل شود؟
بنابر اين جناب عالي ميگوييد اين سبك دموكراسي براي ملت ايران كافي است؟
نه، ممكن است مطالباتي باشد كه اتفاقاً در شعارهاي آقاي خاتمي بود و راي جمع كرد. مثلا ايشان گفتند "به جوانان و زنان نقش بيشتري ميدهم" كه شايد نتوانستند به اين وعده خود خوب عملكنند.اين چيزي اضافهبر دموكراسي نيست. ميتواند يكي از ثمرات دموكراسي باشد.
ايران كشور جواني است و جوانان جمعيت كثيري را تشكيل ميدهند و جناب عالي هم گفتيد كه " آينده كشور در دست جوانان است " ولي بسياري از جوانان صبر و حوصله خود را از دست دادند. شما چه چيزي براي آينده جوانان داريد؟ فكر ميكنم بايد براي كساني كه مصداق جوان هستند، امكانات تحصيل را فراهم كنيم، به فكر اشتغال آنها باشيم تا بعداز تحصيل شغل مناسب داشته باشند. اگر ميخواهند ازدواج كنند، مشكل نداشته باشند. اگر نظراتي دارند، براي اظهار آنها مشكل نداشته باشند ، با لياقت خود به مشاغل مهمتر برسند.
در تصميمسازي و تصميمگيري بيشتر حضور داشتهباشند.همين الان، يعني در جواني هم ميتوانند در تصميمسازي موثرباشند ولي اگر ميخواهندجزو مقامات تصميمگير باشند، بايد رشد كنند و به حد مطلوب برسند.
منظورتان چيست؟
مسئوليتهاي بزرگي را بر عهده بگيرند. بتوانند وارد مجلس و دولت شوند و در مديريتهاي بالا قرارگيرند. در همه دنيا بههمين صورت پيشميروند.
با بسياري از دانشجويان جوان صحبت كردم . آنها نگران بسته شدن روزنامهها و دستگيري وبلاگنويسان و دانشجويان هستندكه فعاليت دارند و ابراز عقيده ميكنند. نظر شما در مورد اين نوع اقدامات چيست؟
نظرم اين است كه اگر در حد قانون عملكنند، نبايد به آنان تعرض شود. اگر بخواهند قانون را نقض و برخلاف قانون عمل كنند، طبعا قانون به سراغ آنها ميرود. ممكن است خيلي از مواردي كه اتفاق افتاده، بر اساس قانون باشد و شايد بعضياز موارد نياز به تعقيب نبود.
در مورد حاكميت قانون چه نظري داريد؟ اين مشكلي است كه آقاي خاتمي هم داشتند. بسياري ازدانشجويان ميگويند ممكن است ايران روي كاغذ دموكراسي داشته باشد ولي نهادهايي هستند كه خارج از دامنه قانون عمل ميكنند.
اگر چنين موردي باشد، بايد جلويش را بگيريم و قانون اجرا شود. هيچكس نميتواند بگويد قانون اجرا نشود. اين بديهي است.
ارزيابي شما از عمل قانوني در ايران چگونه است ؟ آيا نقض قوانين زياد بود؟
از هر دو طرف بود. نميتوانيم بگوييم همه مطبوعاتي كه با آن ها برخورد شده، خلاف قانوني نداشتهاند. از آن طرف هم نميتوانيم بگوييم همه احكامي كه صادر شده، برحق بود. در كشور شما هم اين موارد زياد است. اخيرا در اخباري خواندم كه نويسندهاي را كه اسرار "گوانتانامو" را در "نيويورك تايمز" فاش كرده بود، وادار كردند كه حرفش را پس بگيرد و بعد هم از شغلش اخراجش شد.
چه راه حلي براي ترميم حاكميت قانون در ايران وجود دارد؟ فكر مي كنيد در مقايسه با كشورهاي ديگر براي حاكميت قانون مشكلي نداريد؟
راهي است كه همه دنيا ميروند. خود دولت موظف است كه جلوي قانون شكني را بگيرد.
ارزيابي شما درباره سوابق حقوق بشري حكومت ايران چگونه است؟
فكر ميكنم وضع ما از كشورهاي غربي و مشخصاً از كشور شما بهتر است.
چگونه مقايسه ميكنيد؟
مسالهاي مثل " گوانتانامو " در پرونده خود نداريم. مسالهاي مثل "زندان ابوغريب " نداريم كه در دنيا افتضاح شد. سوابق اينكه 50 سال از رژيمي مثل اسرائيل حمايت كنيم تا اين همهظلم به مردم فلسطين بكند، نداريم. هيچ وقت يك گروه تروريستي مثل «منافقين» را با اينكه خودمان اعلام كنيم تروريست هستند ، زير چتر حمايتي خود نميگيريم. با سياهان و سرخپوستان بدرفتاري نميكنيم. بازهم ميخواهيد بيشتر بگويم؟
نه. سوال بعدي من، درباره سياست خارجي و برنامه هستهاي ايران است . با توجه به مذاكراتي كه با اروپا داريد و آمريكا هم از اين مذاكرات حمايت ميكند، آيا آمادهايد در مقابل روابط بهتر و داد و ستد با غرب و آمريكا، برنامه چرخه سوخت هستهاي را براي مدت طولاني متوقف كنيد؟
نه، حاضر به توقف نيستيم . ولي حاضريم به دنيا اعتماد بدهيم كه از فناوري صلحآميز به طرف فناوري نظامي نميرويم. اگر براي دادن اعتماد، زمان و مذاكراتي لازم باشد كه فرصتي ايجادشود تا ديگران مطمئن شوند، آمادگي داريم.
چگونه ميتوانيد اين اعتماد را ايجاد كنيد؟
آنها راهكار پيشنهاد كنند كه چه تضميني ميخواهند، پيشنهاد راه عملي با آنها باشد، ما طبق امضايي كه در آژانس بينالمللي كرديم، بايد خيلي شفاف باشيم و آنها هرجا كه ميخواهند، بيايند و بينند، از هيچ نظارت منطقي دريغ نميكنيم.
آيا شما ايدههاي مبتكرانهاي داريد كه به عنوان رييسجمهوري در جهت اين نوع اعتمادسازي مطرح كنيد؟
همين ايده را كه در جلسات اخير و مذاكرات آقاي دكتر روحانيو سه وزير اروپايي با خاوير سولانا اتفاق افتاده، قبول دارم، اقدامي را كه اروپاييان اخيراً وعده دادند تا در مدت دو ماه طرح زمانبدي شدهاي به ما بدهند، گام مثبتي ميبينم. به تازگي در گزارشها خواندم كه آقاي بوش هم براي اولين بار حرف مثبتي زدند، اگر اين حرفها با واقعيت صحنه هم تطبيق كند، داريم جلو ميرويم.
آقاي بوش چه حرفي زدند؟ گزارشها خواندم كه ايشان گفت، " ايران براي توليد (UF6) كه در اصفهان وجود دارد، مشكلي ندارد" و همچنين گفت:" اگر غنيسازي به حدي نرسد كه نتواند بهسوي نظاميبرود و در حد پايين باشد، قابل قبول است." اين مطلب را در گزارش خواندم و بايد ببينيم چقدر صحت دارد، اگر اين جور فكر كنند به نظرم ميتوانيم به زودي به توافق برسيم.
برخي سوءظن دارند كه ايران در منطقهاي زندگي ميكند كه در اطرافش روسها، اسرائيل و پاكستان سلاح هستهاي دارند و جورج بوش هم ايران را محور شرارت ميداند و ايران بايد از خود دفاع كند، بنابر اين دنبال بهدست آوردن اين نوع سلاح ميرود.
سياست اصليما اين است كه دنيا بهطرف خلع سلاح هستهاي برود كه الان يك قانون بينالمللي است ، دولتهاي هستهاي تخلف ميكنند و اين قانون را اجرا نميكنند، بايد تلاش ما اين باشد كه جهان سوم و كشورهاي فاقد سلاحهاي هستهاي را هماهنگ كنيم تا بر دولتهاي هستهاي فشار بياورند تا سلاحهاي هستهاي خود را منهدم كنند.نمونهاش را در اجلاس اخير (NPT) در نيويورك ديديد. سياست جهان سوم باعثشد كه آمريكا و اروپا نتوانستند كاري بكنند و نشان خوبي از بيداري كشورها و دولتهاست. اگر موفق نشويم، فكر ميكنيم هستهاي سلاحي نيست كه انسانهاي متمدن بكار ببرند، خسارات انسانياش آن قدر زياد است كه هر كس به قيامت معتقد و وجدانش بيدار باشد، اين كار را قبول نميكند.
آيا شما به مذاكرات با سه كشور اروپايي اعتقاد داريد و اگر رييس جمهوري شويد، اين مذاكرات را تمديد ميكنيد؟
تا به حال سوءظن داشتم كه آنها ميخواهند وقت تلف كنند، ولي چون پذيرفتند طرح خود را ظرف دوماه بدهند،آن سوءظن را كم كرد، مذاكرات ميتواند جديتر و موثرتر باشد.
آيا فكر ميكنيد به نفع ايران است كه روي چرخه سوخت اصرار داشته باشد؟ اگر عواقب اين فعاليت تحريم عليه ايران يا ارجاع پرونده به شوراي امنيت باشد،چطور؟ اگر چنينباشد كه به دنبال حق خود باشيد الزاما نميتواند در جهت منافع شما باشد.
دليلي نميبينم به خاطر حق قانوني يك ملت و كشور،دنيا اين پرونده را به شوراي امنيت ببرد، اگر چنين فكري داريد ، بايد دنيا را خيلي ظالم معرفي كنيد و اگر چنين اقدامي كنند، فقط ما ضرر نميكنيم،ديگران هم ضررهاي زيادي خواهند داشت.
نميتوانم بعداز اين سفر طولاني از آمريكا به ايران، راجع به خود آمريكا سووال نكنم ، در سمت سابق سياسي يكي از بستگان خود را به آمريكا فرستاديد تا روابط شما و آمريكا در زمان ريگان عادي شود، داستان مك فارلين و نورث هم هست كه به تهران آمدند، آقاي ريگان انجيل هم براي شما فرستاده بود در زمان كلينتون هم به شركت "كانكو" آمريكا پيشنهاد داديد كه در ايران سرمايهگذاري كند. نظر شما درباره جنگ سرد بين ايران و آمريكا و در كل ديدگاه شما راجع به آمريكا چيست؟
مشكلي با مردم كشور آمريكا نداريم، هر وقت فرصتي پيش آمد كه يك نوع همكاري اتفاق بيفتد، اگر منطقي بود ، كوتاه نيامديم ، پيش و پس از انقلاب هميشه آمريكا شروعكننده مخاصمه بود در قطع رابطه هم پيشقدم شدند. در داستان مك فارلين هم پيشقدم شدند و تعامل محدودي در گرفتن سلاح براي كمك بهآمريكا براي آزادي گروگانهاي آنها در لبنان داشتيم، البته آمدن شخص "مك فارلين" به ايران و سفر برادرزاده من به آمريكا، تصميم ما نبود. هنوز به اين سطح نرسيده بوديم . وقتي هيات آمريكايي ميآمد ، فكر ميكرديم با يك عده تاجر يا حداكثر يك گروه سياسي از نوع اطلاعاتي مواجه هستيم ولي باز هم آمريكاييها بدرفتاري كردند و بازي را بههم زدند.
تايم: برادر زاده شما نماينده جناب عالي بود؟
هاشمي: نه، بعضي از مسوولان سپاه براي اينكه به سلاح برسند، از وي استفاده كردند، آن موقع برادر زادهام در جبهه ميجنگيد.
تايم: ايشان انجيل را از طرف ريگان براي شما آورند؟ هاشمي: نه، انجيل را آقاي ملك فارلين در تهران تحويل ما دادند.
تايم: الان كجاست؟
هاشمي: الان در موزه رياست جمهوري ما در رفسنجان است كه امضاي ريگان را دارد.
تايم: براي اينكه به جنگ سرد بين ايران و آمريكا خاتمه دهيم، به يك آدم سياستمدار نياز داريم آيا چنين سياستمداري هستيد كه بتوانيد اين جنگ سرد را خاتمه دهيد؟
هاشمي: راه عملي را گفتم كه اگر آمريكا عمل كند ، ميتوان اميدوار بود، گفتم:" نبايد آمريكا به خصومت خود با ما ادامه دهد ، اقدامي كند كه نشان از حسن نيت جدي براي همكاري باشد".
تايم: درباره فيلمي كه ميگويند قرار است با حضور شما ساخته شود، توضيح دهيد.
هاشمي: در جريان نيستم، فعلاً در مراحل ابتدايي يك ايده است، اگر سناريويي تهيه شود و تاييد كنم، بايد ببنيم چه ميشود.
تايم: فيلم سابق اين كارگران خيلي جالب بود، چون جنبههاي انسانيتر روحانيت را نشان داد.
هاشمي: اين مسائل ربطي به مصاحبه ما ندارد.
تايم: موجب افتخار اينجانب بود كه اين فرصت را به ما داديد.
هاشمي: شما زحمت كشيديد و آمديد.
تايم: هشت سال بود كه ميخواستم با آقاي خاتمي ملاقات كنم و نتوانستم. اميدوارم در دوره رياست جمهوري شما ملاقاتهايي داشته باشم.
هاشمي: در دوره رياست جمهوري مصاحبههاي زيادي با آمريكاييها داشتم و بازهم ميتوانيم داشته باشيم.