آفتابنیوز : حشمت مهاجرانی تائید کرده که شب قبل از بازی ایران و اسکاتلند در جام جهانی ۱۹۷۸، سرمربی و مربی تیم ملی انگلستان به اردوی تیم ایران آمده بودند و به ایران تاکتیک تیم رقیب را لو داده بودند. این که ایران برای مهار آرچی گمیل به یک بازیکن نیاز دارد که کثیف فوتبال بازی کنند. آن وقت تصمیم می گیرند در کادرفنی ایران که ایرج داناییفرد مامور مهار آرچی شود.
ایرج در آن بازی ناگهان در ترکیب تیم ملی ایران بازی کرده و این چیزی نیست که قابل کتمان باشد اما این قدر خوب بازی می کند که دعوت می شود به تیم منتخب جهان و برای بازی در ام ال اس پیشنهاد خوبی میگیرد و از ایران میرود اما این داستان پلیسی واقعا رخ داده؟ آیا سرمربی وقت انگلستان، گرین وود این قدر از نرسیدن به جام جهانی و رسیدن اسکاتلندیها شاکی بوده که تاکتیک این تیم را به ایران لو بدهد؟
پیشتر اصغر شرفی در مصاحبههای مختلفی درباره بازیهای جام جهانی حرف زده است. او در یکی از این گفتوگوها به خبرآنلاین گفته بود: «من بارها در آن مدت بازیهای اسکاتلند را دیدم. برای تماشای بازیهای امثال دالگلیش، آرچی گمیل و گوردون مک کویین به انگلستان رفتم و بازیهایشان را تماشا کردم. باید فکری به حال این بازیکنان بزرگ میکردیم و تقریبا از دل همین رفت و برگشتها ما به بازی دادن ایرج در آن بازی رسیدیم.»
ولی هیچ وقت درباره شب مسابقه و هتل تیم ملی و جاسوس انگلیسی که راه تیم رقیب را به آنها یاد داده باشد حرفی زده نشده بود. این افشاگری حشمت مهاجرانی اما میتوانست چه معنایی داشته باشد؟
آیا این افسانه واقعیت دارد. یا این که برای ایجاد رمزآلودی بعد از فوت ایرج، چنین مسئلهای در رسانهها رو شده است؟ چه کسانی آن روز نزدیک تیم ملی بودهاند؟ از میانشان، شاید یک روزنامهنگار که مدیر اجرایی تیم ملی بوده بتواند مثل همیشه صریح سخن بگوید. ابوالفضل جلالی آن کارشناس و شاهد عینی میتوانسته باشد که به خبرآنلاین میگوید: «من الان ادعا را دیدم. راستش را بخواهید با قدرت به شما می گویم نه. شاید حالا که ایرج فوت شده حشمت خان و دیگران دارند یک مقدار مسئله را راز آلود می کنند. آن شب در هتل سرمربی تیم ملی انگلستان و دستیارش حضور نداشتند. البته لابی هتل شلوغ بود. کلی هم انگلیسی آنجا بودند اما سرمربی انگلیس بین شان نبود.»
او البته ادامه میدهد: «تازه فکر کنید ایرج کلا ۱۶۰ سانتی متر قدش بوده و خیلی ریزنقش و تکنیکی. چه کسی میآید او را پیشنهاد بدهد برای مهار آرچی گمیل؟ این حرف را من باور نمیکنم. اگر قرار بود کسی بخواهد آن یکی را بگیرد، باید آرچی گمیل، ایرج را میگرفت. راستش من خیلی این داستانسازیها را دوست ندارم و نمیپسندم. تاکید میکنم آنجا در لابی هتل ما قبل از بازی خبری از گرین وود نبود!»
اما این تنها بخشی از خاطره است. راوی اصلی خود حشمت مهاجرانی است. او اول می پرسد تا بداند دیگران چه گفتهاند و بعد تکرار میکند: «من هم این صحبت پخش شده را درباره بازی ایران و اسکاتلند شنیدهام. راستش من هم مثل آقای جلالی تائید میکنم که سرمربی و مربی انگلستان به هتل تیم ملی ایران نیامدند. این را تردید نکنید.»
منبع: خبرآنلاین