کد خبر: ۵۶۵۲۷۷
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۷

روایت اسطوره پرسپولیسی از استقلالی‌بودنش

ناصر محمدخانی گفت: با استقلالی‌ها می‌رفتم ورزشگاه، ولی استقلالی نبودم.
آفتاب‌‌نیوز :
 ناصر محمدخانی از چهره‌های دوست‌داشتنی فوتبال ایران است که هنوز قدیمی‌های پرسپولیس از بازی‌های دیدنی او در ترکیب پرسپولیس یاد می‌کنند. محمدخانی هر از گاهی به بهانه‌های مختلف مثل صحبت در مورد پرسپولیس یا تیم ملی سوژه مصاحبه خبرنگاران می‌شود، اما خبرورزشی این بار به مناسبت دیگری به سراغ این پیشکسوت پرسپولیس رفت. محمدخانی اخیراً بار دیگر طعم شیرین پدر شدن را چشیده و خداوند به او فرزندی عطا کرده تا او و همسرش حال و هوای تازه‌ای را تجربه کنند. «والارضا» نام سومین پسر محمدخانی است که ناصر امید زیادی دارد روزی یک فوتبالیست بزرگ شود. در ادامه بخش‌های خواندنی این گفتگو از نظرتان می‌گذرد:

* لباس قرمز به والارضا پوشاندم که از حالا پرسپولیسی باشد. بستگی به انتخاب خودش دارد که چه شماره‌ای را بپوشد. البته باید ببینیم شایستگی‌اش را دارد یا نه و من هم حمایت لازم را از او خواهم کرد. پارتی‌بازی نمی‌کنم و باید خودش با پشتکار و استعداد و تلاشش به هدفش برسد. 

* زمان ما زمین‌ها خاکی بود و آنجا بازی کردیم و یواش‌یواش جذب باشگاه‌ها شدیم و پارتی نداشتیم. در همان زمان‌ها آقای ابوطالب در تیم راه‌آهن بازی مرا پسندید که حافظ طاحونی را فرستاد دنبال من و با راه‌آهن قرارداد بستم.

* ما در همان زمین خاکی که بازی می‌کردیم، چند نفری بودند که تاج یا استقلال را دوست داشتند و گاهی با آن‌ها می‌رفتیم ورزشگاه و بازی‌ها را تماشا می‌کردیم، ولی کلاً پرسپولیس را دوست داشتم و عاشق آقای پروین بودم. اکثر شب جمعه‌ها آقای پروین می‌آمدند حرم شاه‌عبدالعظیم و می‌آمدند نماز و زیارت و من به عشق علی‌آقا زودتر به مغازه کتاب‌فروشی برادرم که اطراف حرم بود، می‌رفتم تا او را ببینم و تا دم ماشین او را دنبال می‌کردم.

* الحمدلله والارضا بچه آرام و ساکتی است. فقط هر گرسنه است، صدایی از او درمی‌آید. تا ساعت ۳ و ۴ صبح بیدار هستیم و نماز صبح که می‌خوانیم، بچه را می‌خوابانیم.

* والارضا یک اسم مذهبی است و به خاطر ارادتی که به امام رضا (ع) دارم، گذاشتم. مجتبی (محرمی) هم این اسم را دوست داشت و پیشنهاد داد و نفس او را شهید نکردیم.

* اولین بار عکس و خبر به دنیا آمدن والارضا را مجتبی محرمی در صفحه شخصی‌اش گذاشت و به من گفت که بیست و هفت، هشت هزار لایک خورده است.

* با وجود اینکه دو تا پسر داشتم، اما فرقی برایم نمی‌کرد که فرزند جدیدم پسر باشد یا دختر و از خدا می‌خواستم بچه سالم باشد و خدا را شکر که یک پسر سالم به ما هدیه داد.

منبع: روزنامه خبرورزشی

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین