آفتابنیوز : محمدجواد لاریجانی در برنامه "دست خط " شبکه پنج سیما از ماجرای مزرعه معروفش در ورامین و چگونگی رسیدگی قضایی به آن می گوید. او همچنین در این برنامه درباره رابطهاش با ناطق نوری و ولایتی صحبت میکند.
در صحبتهای خودتان هم به اقای ناطق اشاره کردید و هم به رقیب انتخاباتی سال 76 ایشان که شما در تیم آقای ناطق بودید. فکر میکردید بعد از 20 سال این دو رقیب به نوعی خیلی به هم نزدیک شوند؟
البته من معتقد نیستم آقای ناطق به آقای خاتمی از لحاظ سیاسی نزدیک شدهاند. به آقای ناطق در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سابق توهین شد و این توهین ایشان را زخمی کرد. ایشان انتظار نداشت آدمی که در انقلاب بود و فداکاری داشته این طور به او توهین شود و شاید از امثال ما هم گلهمند بود که چرا در میدان نیامدیم و دفاع نکردیم؛ ایشان دفاع نیاز داشت.
یعنی گله ایشان وارد است؟
خیر. گله در اینجا وارد است که نباید به ایشان توهین میشد. چون معرکه دیگری وارد شده بود و فتنه 88 و مسائل بعدش بود، ما فکر میکردیم مسئله اصلی نباید به شخص باشد. باید مدیرانمان را قدرشناسی کنیم. یک ویژگی آقای ناطق دارد و در زمان مجلس داشتند و الان هم دارند، ایشان به مشورت خیلی اهمیت میدهند. هیچ ابایی ندارند، ما جوان بودیم و نظر میدادیم، هیچ ابایی ندارند که این نکته خوبی است و بدهید من نگاه کنم و بخوانم. یکی از کسانی که گزارشات مرکز پژوهشها را خوب میخواند، خود آقای ناطق بود.
این که این دو نفر به هم نزدیک شدند را قبول ندارید.
خیر؛ آقای ناطق پای کار انقلاب است. ممکن است برخی مواضع ایشان را من قبول نداشته باشم که میدانید.
اخیراً با هم ملاقاتی نداشتید؟
بله؛ ملاقات هم میکنیم اما نه زیاد. تنبلی از من است.
باید به لواسان بروید.
جای خوبی است و حوزه علمیهای که درست کردند، رفته ام و خیلی به ایشان علاقه هم دارم. سجایای اخلاقی آقای ناطق بالا است. افراد را نباید صفر و صد نگاه کنیم.
ماجرای اختلاف شما با آقای دکتر ولایتی در وزارت امور خارجه چه بود؟ این اختلاف همچنان ادامه دارد؟
من به آقای دکتر ولایتی بسیار احترام میگذارم. یک شخصیت دوستداشتنی است و در کار انقلاب بوده و مورد اعتماد حضرت امام (ره) و مورد اعتماد مقام معظم رهبری بوده است. ژانر کاری ما با هم فرق دارد. من طور دیگری نگاه میکنم. مثلاً من دیپلماسی صوری را علاقه ندارم؛ یعنی خیلی از بحثهای دیپلماسی و رفتوآمد و خوش و بش کردنها با این که ضروری است، در حد 20 درصد اهمیت میدهم.
من دیپلماسی تعاملی را که در آن چیزی را باید بماسونیم، قبول دارم. حتی برای مذاکره و صحبت با سفیری که به ایران میآیند از قبل باید گزارشات را بخوانم و یادداشت تهیه کنم که این آدم میاید، من میخواهم چه چیزی از او بفهمم و چه چیزی به او منتقل کنم.
این سوال ایجاد میشود که با هم از لحاظ روشی مخالف هستید چطور قطعنامه 598 را کنار هم جلو بردید؟
آقای ولایتی تا تصویب آن، پای این قطعنامه نبوده است، علاقه هم نداشت و مخالفت هم داشت، ولی تصویب این را خود حضرت امام (ره) مصلحت میدید. قطعنامه 598 یک تجربه است و 100 درصد توفیق نیست، ولی تجربهای است که خواستههای امام را داشت.
امام (ره) در امر تعیین مسئول آغاز جنگ بسیار دقت داشت. ایشان تاکید داشت که باید در تاریخ ثبت شود که این تجاوز از طرف عراق صورت گرفته و ما ملت متجاوزی نیستیم. در جایی هم فرمودند این از مسئله خسارت جنگ هم بالاتر است ولی خیلی قضیه بالا و پائین داشت. نحوه ختم جنگ مسائل زیادی دارد و من نمیخواهم فداکاریهایی که نیروهای مسلح ما انجام دادند خدشهدار شود.
نیروهای مسلح ما، چه سپا، چه بسیج و نیروهای ارتش در جنگ کارستان کردند. یک زمانی مذاکرات 598 شروع شد که بالغ بر هزار کیلومتر مربع عراق ما در بودیم. خوشبختانه جنگ طوری ختم شد که چه ما و چه ملت عراق دچار یک گرفتاری دائم نشدیم؛ سرزمین هایی که صدام از ما گرفته بود را پس گرفتیم و حقوق ما استیفا شد.
مزرعه معروف شما هم داستانی دارد.
مزرعه من معروفترین مزرعه جهان است و به برکت رئیسجمهور سابق و بحثهایی که شده است. من دو الی سه کلیپ دیدم که من و تو و صدای آمریکا پخش میکردند، دوست داشتم مزرعه من باشد ولی معلوم شد در سومالی و جاهای مختلف است.
این مزرعه را چه کسی خریداری کرده است؟
تقریباً برای 27 سال پیش است. من در کار کشاورزی خودم فنّان هستم و این طور نیست که از تهران و تلفنی اقدام میکنم. بیلم گلی است.
یعنی بیل میزنید؟
در فیلد هستم. عمدتاً تولید گندم میکنم. این کار برای من چنان روحیهدار است که وقتی احساس میکنم این گندم نان میشود و مردم این را می خورند کیف میکنم. هر چند از نظر اقتصادی صرف نمیکند ولی این خیلی مزه دارد.
این چیزهایی که درآوردند برای شما که این زمین را چطور گرفتید...
این را از مردم خریدیم. دهی که داشتیم 150 سال پیش خیلی آباد بود. آرام آرام متروکه شد و رها کردند. پائینترین نقطه است، دشت ورامین از بالا تا پائین مرغوب از بین میرود. ما در ته دشت ورامین هستیم. چون ارزان بود و میشد خریداری کردیم و بعد مناقشاتی ایجاد شد. ما همیشه گفتیم همه را بررسی کنید و هر چقدر برای هر کسی هست بردارد؛ ما شاکی خصوصی نداریم.
این تصویری که دوستان پخش کردند برای چند سال پیش بود؟
نمیدانم ولی فکر کنم برای 25-20 سال پیش است.
فکر میکنم تقریباً 20 سال پیش است و صحبتهایی که به درد امروز میخورد.
نگران بودم چیزی را پخش کنید که الان بگویم عوض کردم. من ابایی ندارم و حرف مرد باید حق باشد.
تقریباً مواضع همان مواضع است.
بله.
فکر کنم سال دیگر مرداد ماه دوره آیتالله آملی لاریجانی تمام میشود. البته توقع این است که شما از عملکرد اخوی خود دفاع کنید. از ده سال عملکرد ایشان راضی بودید؟ چون خیلیها نقد دارند.
نقد که خوب است. من میخواهم بگویم با قوه قضائیه از زمان مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی تاکنون همکاری دارم. حضرت آیتالله شیخ صادق آملی نوآوریهای زیادی در داخل این قوه ایجاد کردند، تحویل گرفتند و با اضافات خوبی به رئیس بعدی تحویل میدهند، لذا من بسیار امیدوار به رشد معقول قوه قضائیه هستم.
نوآوریهای ایشان خیلی ارزشمند است. یکی در سیستم قوانین و تنقیح قوانین است که اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و خود اجرای قانون مجازات اسلامی که تنقیحاتی دارد و باید به آنجا برود. تحولاتی که در سیستم تصمیمگیری داخل قوه پیدا شد. مبارزه با فسادهای سنگین بیسابقه بود. همه میگفتند قوه قضائیه گردنکلفتها را نزدیک نمیشوم؛ ایشان مرز را برداشتند.
گفتند هر کسی در سیستم حکومتی ما تخلف کند، برادر رئیسجمهور و برادر رئیس قوه باشد، باید با قانون روبرو شود.
چون مرتبط با این پروندههای کلان بود، خواستم بپرسم؛ اینکه مثلاً به قوه قضائیه این انتقاد وارد است که طرف را آن لحظه که باید محاکمه میکرد، نمیکند. مثلاً رئیس دولت آن زمان میگفت این خط قرمز من است و آن زمان رها میکند و وقتی دولت کنار میرود، این اتفاق رخ میدهد. این انتقاد وارد است.
برخی از پروندهها ماهیتاً طول میکشد. من منکر این نیستم که برخی از مصلحتاندیشیها لازمهاش این است که پرونده را در زمان خاصی باز کنیم ولی جریان داشت. اینها کارهای آسانی نیست؛ ضمناً مفهوم مصلحت در فقه اسلامی و نظام حکومت ما برای همین است، ما نظام عقلگرا داریم.
بعد از قوه قضائیه فکر کردند، چه کاری میخواهند انجام دهند؟
اولین چیز مورد علاقه ایشان حوزه علمیه است. یعنی گمشده ایشان و آن چه در فراق آن میسوزند، طلابی است که ایشان تربیت کردند و طلابی است که باید پرورش بدهند. یک موسوعه عظیمی ایشان در علم اصول دارند مینویسند که شاید 40-30 جلد شود و تعدادی چاپ شده است. کارهای بزرگی ایشان در پیش دارند.
منبع: خبرآنلاین