آفتابنیوز : 
افزايش رابطه ميان مسكو و پكن در 18 ماه گذشته واقعه مهمي در جغرافياي سياسي جهان بوده كه عملا ناديده گرفته شده است. اين دو كشور توافق كردند كه در سال 2005 تمرين نظامي مشترك داشته باشند و هر دو به اين موضوع اشاره كرده اند كه روابط آنها به ميزان بسيار بالايي رسيده است. هم چنين رشد روابط تجاري نظامي ميان دو كشور چشمگير بوده است، چنانكه چين بزرگترين خريدار تجهيزات نظامي از روسيه است. مي گويند كه چين در سال 2004 بيش از دو ميليارد دلار صرف معاملات نظامي با روسيه كرده است كه شامل ناو و زيردريايي، سيستم هاي موشكي و هواپيما مي شود.
به گفته رئيس نيروهاي مسلح روسيه، مجموعه صنعت دفاعي اين كشور براي چين كار مي كند و آخرين مدل هاي تجهيزات نظامي را در اختيار اين كشور قرار مي دهد در صورتي كه خود از آنها برخوردار نيست.
با اين حال روابط اين دو منحصر به معاملات نظامي نيست بلكه در پنج سال گذشته روابط غيرنظامي هم با نرخ سالانه اي معادل 20 درصد رشد پيدا كرده است و اين دو كشور قصد دارند ميزان اين گونه معاملات را از 20 ميليارد دلار در سال 2004 به 60 ميليارد در سال 2010 برسانند. يكي از بخش هاي معاملات تجاري آنها صادرات انرژي روسيه به چين است.
ميزان حمل و نقل و نفت روسيه به چين حدود 10 ميليون تن در سال 2005 است و تا سال آينده به 15 ميليون افزايش خواهد يافت.
تمامي اين حمل و نقل ها از طريق خطوط آهن صورت مي گيرد و روسيه مدت ها به اين فكر بود كه حدود 10 سال نفت خود را از طريق لوله به چين بفرستد. در اواخر سال 2004 مقامات روس اعلام كردند كه اين لوله ها تنها تا بندر ناخودكا پيش خواهند رفت و ژاپن هم بلافاصله پيشنهاد تأمين مالي اين پروژه را به روسيه داد كه هزينه اي حدود 10 ميليارد دلار داشت. به اين ترتيب علاوه بر تأمين هزينه پروژه، كل خطوط در روسيه قرار داشت و در نتيجه مسكو قادر به كنترل كامل جريان نفت بود. بسياري از تحليلگران تصميم مسكو را ضربه اي به روابط اين كشور با چين مي دانند. اين خطوط لوله گرچه از چين گذر نمي كنند، ولي حدود 40 مايل از مرز چين و روسيه را در بر مي گيرند.
پكن و مسكو و رابطه با تهران در مارس 2004، شركت ملي نفت چين قراردادي 25 ساله براي واردات 110 ميليون تن گاز طبيعي با ايران منعقد كرد. پس از آن شركت هاي ديگر هم به چنين قراردادهايي روي آوردند و علاوه بر گاز، واردات نفت خام ايران را هم شامل شدند.
اين معاملات عظيم شامل سرمايه گذاري چين در تحقيقات انرژي، توليد و امور زيربنايي گاز طبيعي مي شوند. اين سرمايه گذاري ها در طول 25 سال به بيش از 100 ميليارد دلار خواهند رسيد. در اواخر سال 2004 چين اولين بازار صادرات نفتي ايران شد و شركت هاي نفتي آن در بخش انرژي ايران سرمايه گذاري كردند. اين در حالي است كه اين موضوع با تحريم هاي آمريكا عليه ايران و ليبي تناقض دارد.
ناديده گرفتن قوانين آمريكا براي چين ناآشنا نيست. چين هم مانند مسكو از اواسط دهه 80 فناوري موشكي و موشك هاي پيشرفته در اختيار ايران قرار داده و در پيشبرد صنعت موشك بالستيك ايران همكاري كرده است. اين همكاري ها شامل موشك هاي شهاب 3 و شهاب 4 با برد 2000 كيلومتر مي شوند.
در اواخر سال 2004، پاول، وزير امور خارجه پيشين آمريكا اعلام كرد كه ايران اين موشك ها را براي حمل كلاهك هسته اي توليد مي كند. بنابر تحريم هاي آمريكا هر كشوري كه به ايران در تلاش هايش براي دستيابي به سلاح هاي كشتار جمعي و سيستم موشكي كمك كند، مورد تحريم هاي آمريكا قرار خواهد گرفت. در چند سال گذشته هم اين تحريم بر چند شركت روس و چيني اعمال شد.
با اين وجود سرعت دستيابي و توسعه موشكي در ايران بيشتر شد و اين موضوع تأثير بر معاملات اين چنيني نداشت. روابط ايران و روسيه نيز همانند روابط چين - روسيه و نيز ايران - چين، پيشرفت قابل ملاحظه اي در طول 18 ماه گذشته داشت. روسيه علاوه بر معاملات تسليحاتي، شديدا در گسترش صنعت انرژي هسته اي ايران فعاليت دارد.
پس از مداخلات مكرر آمريكا، ايران و روسيه نهايتا قراردادي براي حمل سوخت هسته اي به نيروگاه بوشهر امضا كردند. نگراني آمريكا هم از بابت استفاده از سوخت مصرف شده هسته اي در بوشهر بود. چرا كه اين سوخت را مي توان با بازيافت توليد پلوتونيوم مورد استفاده در سلاح هسته اي به كار برد. به اين ترتيب براي متقاعد كردن واشنگتن از عدم استفاده از اين مواد، مسكو متعهد شد كه تمامي سوخت مصرف شده در بوشهر به روسيه بازگردانده شود.
با اين حال آمريكا هم چنان معتقد است كه شروع فعاليت بوشهر پيشرفت برنامه هسته اي تهران را تسريع مي كند. اين در حالي است كه آمريكا مدركي مبني بر اين موضوع نداشته و باز هم اصرار دارد كه ايران سلاح هاي هسته اي اش را با كمك روسيه گسترش مي دهد.
اتحادي استراتژيك علاوه بر معاملات، سرمايه گذاري و توسعه اقتصادي، اتحاد ايران - چين - روسيه به سياست هاي خارجي هم مرتبط مي شود. هر سه كشور مواضع سياسي مشابهي در مورد تايوان و چچن دارند. چين و ايران كاملاً از جنگ دولت روسيه در برابر جدايي طلبان چچن حمايت مي كنند. روسيه و ايران هم با سياست چين يكپارچه موافق هستند.
در مقابل، روسيه و چين نيز از برنامه هسته اي ايران حمايت مي كنند به طوري كه روسيه اعلام كرده كه از قطعنامه شوراي امنيت در مورد برنامه ايران يا اعمال تحريم هاي اقتصادي عليه اين كشور حمايت نخواهد كرد.
در ماه فوريه پوتين اظهار داشت كه مطمئن است ايران در پي دستيابي به سلاح هاي هسته اي نيست و پيش از ملاقات با بوش قصد ديدار از ايران را داشت.
پكن هم مانند روسيه با تصميم شوراي امنيت مخالف است و آن را علنا اعلام كرده است. از اين رو مخالفت پكن و مسكو از اهميت فوق العاده اي برخوردار است زيرا هر دو كشور حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل دارند.
حمايت از برنامه هسته اي تهران نشان مي دهد كه اين سه كشور مي خواهند با يك جانبه گرايي و سلطه طلبي جهاني آمريكا مخالفت كنند. با اين كار حضور آمريكا در آسيا، آسياي مركزي و خاورميانه كمتر خواهد شد و حكومت ايران هم از آن بهره خواهد برد.
بيانيه مشترك چين و روسيه در اكتبر 2004 نشانگر اين بود كه اين دو كشور از ديپلماسي يكجانبه دولت بوش بيزارند. دو هفته پس از انتشار اين بيانيه و درست پيش از انتخابات رياست جمهوري آمريكا، چين بار ديگر موضع خود را در برابر آمريكا اعلام كرد. چاينا ديلي در اين باره نوشت كه كنترل آمريكا بر اوضاع آسيا بيشتر شده و حاكي از اين است كه مبارزه اين كشور با تروريسم از حد دفاع از كشور خود خارج شده است. موضوع عراق سبب شد كه دنياي اسلام و كشورهاي عرب خود را هدف اصلي آمريكا بدانند.
به نظر چين و روسيه برنامه اصلاحات دموكراتيك آمريكا، شيوه اي است كه اولويت اين قدرت برتر را بر برخورد نظامي قرار مي دهد. اتحاد سه كشور ايران - چين - روسيه در واقع واكنش پكن و مسكو به اهداف جهاني بوش است. از اين رو ايران هم بخش اصلي سياست خارجي بوش به شمار مي آيد و دليل آنكه چين و روسيه روابط اقتصادي و ديپلماتيك خود را با ايران افزايش داده اند نيز همين موضوع است. دقيقا به همين دليل است كه هر دو كشور اكنون به شكل فزاينده اي از لحاظ هسته اي ايران را تأمين مي کنند.