کد خبر: ۵۷۰۲۴۱
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۷

ارتباط نامتعارف مرد مشهدی با دوست دوران دبیرستان همسرش / از وقتی که باردار شد همه چیز بهم ریخت

او گفت باردار است و باید رسماً عقد کنیم. او حتی به این هم قانع نبود و مرا تحت فشار قرار داد که همسر نخست ام را طلاق دهم.
آفتاب‌‌نیوز : مردی که با راه دادن یک زن غریبه به زندگی اش همه چیزش را از دست داد، می گوید: پس از حدود یک دهه زندگی آرام با همسر و فرزندم با ورود یک زن خوش خط و خال و هوس رانی من، توفانی در زندگی مان به وجود آمد که بعید می دانم دیگر روی آرامش را ببینم.

همسرم یک روز دوست دوران دبیرستانش را دید و او را به منزل مان آورد. او از بدبختی هایش و زندگی با همسر سابقش گفت و ما نیز با او همدردی کردیم.

از آن به بعد رابطه دوستی او با همسرم شکل گرفت و رفت و آمدهای گاه و بیگاه به خانه مان داشت و کم کم رابطه عادی من با او به یک رابطه صمیمی و بعد عاطفی تبدیل شد. رفته رفته با اظهار علاقه های او عاشق اش شدم و بدون این که همسرم بفهمد با هم ازدواج موقت کردیم. کم کم همسرم به رفتارهای ما شک کرد اما سعی می کرد چیزی نگوید ولی من هر روز بیشتر از گذشته با او بدرفتاری می کردم تا این که کاسه صبرش لبریز شد و با قهر به خانه پدرش رفت.

با قهر او من نه تنها ناراحت نشدم بلکه فرصت را غنیمت شمردم و با همسر صیغه ای ام راحت تر رفت و آمد کردم تا این که گفت از من باردار شده است. او مرا تحت فشار گذاشت که همسرم را طلاق دهم و او را عقد دایم کنم. همسرم وقتی فهمید دست کودک مان را گرفت و بدون گرفتن حقش از زندگی مان بیرون رفت.

با رفتن همسرم، من آن زن را با مهریه بالا به عقد دایم خودم درآوردم و از آن روز بدبختی های من هم شروع شد. او ابتدا مرا قانع کرد خانه را به نام او بزنم و وقتی به هدفش رسید شروع به ناسازگاری کرد.

زمانی که مرا در تله اش انداخت دیگر آن زن سابق نبود و به بهانه های مختلف مدام جار و جنجال به پا می کرد. وقتی به خودم آمدم که زندگی ام و همسر سابقم را دو دستی تقدیم او کرده بودم. فرزند مان که به دنیا آمد او بدون آن که حتی به بچه اش رحم کند نوزاد شیرخوار را روی دست من گذاشت و با گرفتن دار و ندارم به دنبال خوش گذرانی خودش رفت و من ماندم و یک دنیا حسرت و پشیمانی که چه ساده گول خوردم.

رکنا


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۶
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۲
0
2
ای نادان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۲
1
0
داستان جالبی بود و به نظرم خلق شده ی ذهن نویسنده!!!
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۲
0
1
زنه به هوای پولت اومده بود. خدا نگذره از برخی به همجنس خودشونم رحم ندارن.
ناشناس
|
-
|
۰۹:۳۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۲
0
0
حق شما همینه. واسه شماها مرغ همسایه غازه
احمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۲
0
0
الان همه زبل اند دم به تله نمیدن
ناشناس
|
-
|
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
0
0
چکار کردی یره؟
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین