تبعات انتخابات 84 هنوز ادامه دارد...
آفتابنیوز : آفتاب ـ محمدرضا یزدانپناه: آنطورکه از قرائن و شواهد بر میآید، قرار بر این است که تا حرف و حدیثها پیرامون دوری «علیاکبر ناطق نوری» از فعالیتهای تشکیلاتی جریان اصولگرا حالا حالاها ادامه داشته باشد. ناطق نوری مرد معتدل، موجه و ریش سفید اصولگرایان که در مقام نامزد انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری و در فضای سیاسی آن زمان از کاندیدای جناح مقابل شکست خورد، در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری و با اصرار برخی تشکلهای سنتی جریان راست مانند جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعه روحانیت مبارز در نقش انتخاب کننده نامزد اصولگرایان، ظاهر شد.
نزدیکان ناطق نوری از آن روزها حکایت میکنند که اگرچه ناطق با اصرار احزاب سنتی جبهه پیروان خط امام و رهبری راضی به ایفای نقش به عنوان ریش سفید جناح راست و رئیس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شد اما حتی همان گروهها هم همراهی چندانی با نظرات وی در خصوص نامزد اصولگرایان نداشتند.
این مساله باعث آن شد تا در حالیکه ناطق نوری و تشکلهای حامی او در شورای هماهنگی مایل به معرفی «علی اکبر ولایتی» به عنوان نامزد نهایی مجموعه اصولگرایان بودند، برخی احزاب سنتی و در راس آنها حزب موتلفه اسلامی از کاندیداتوری «علی لاریجانی» حمایت کنند و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و احزاب همسو با آن هم سرسوزنی در حمایت از «محمد باقر قالیباف» کوتاه نیایند.
البته در این میان یک استثنا هم وجود داشت: «محمود احمدینژاد» شهردار آن روزهای تهران که در همان اولین روزهای آغاز فعالیت شورای هماهنگی طی نامهای، حساب خود را از فرآیند حاکم بر شورای هماهنگی جدا نمود.
مجموع این تحولات و بداخلاقیهایی که در شورای هماهنگی با ناطق نوری صورت گرفت و همچنین، قدرت گرفتن روز افزون جریان جدیدی از دل راست که جوانان لیدر آن نه تنها هیچ تعلق خاطری به چهرههای سنتی آن نداشتند بلکه حتی حاضر به شرکت در مکانیسمهای قدیمی مانند شورای هماهنگی نبودند، باعث آن شد تا ناطقنوری «شاید» به حالت قهر اما به صورت رسمی با امور تشکیلاتی جناح راست خداحافظی کند و از اسبابکشی خود به «اتاق فکر» اصولگرایان سخن بگوید.
چند صباحی از آن روزها گذشت؛ علی لاریجانی به عنوان کاندیدای نهایی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب تنها در حدود دو میلیون رای از مجموع آرای انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری به دست آورد و باقر قالیباف که نامزد جمعیت ایثاگران، اصولگرایان تحول خواه و مورد حمایت ستادهای انتخاباتی احمد توکلی بود، نتوانست در رقابت با محمود احمدینژاد به موفقیتی دست یابد.
حال شهردار سابق تهران که نه جایگاه قابل توجهی در میان احزاب اصولگرا و نه پایگاهی در تشکلهای سنتی روحانی جناح راست داشت، رئیس جمهور ایران است. اما در حالیکه نزدیک به دو سال از وقایع شورای هماهنگی و جدایی ناطق از آن میگذرد، هنوز بحث بر سر ضربهای که از خداحافظی او به اصول تشکیلاتی جناح راست وارد شد، به قوت خود باقی است.
خلاء ناطق نوری آخرین نمونه از این مساله، اظهارات اخیر «مریم بهروزی» عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری و دبیرکل جامعه زینب است که در گفتوگویی برای چندین بار پیاپی تاکید کرد که «خلاء ناطق نوری در میان اصولگرایان پر شدنی نیست». اظهارات بهروزی در این خصوص را از جنبهای حتی میتوان «شجاعانه» دانست، شجاعانه از آنرو که صفبندی درونی اصولگرایان در شورای هماهنگی با اندکی تغییر هنوز پابرجاست و بیان این سخن از جانب برخی چهرههای کلیدی جریان راست سنتی مانند بهروزی، بعضا با واکنشهای تند و تیزی هم روبهرو شده است.
ناطق برنمیگردد این در حالی است که
«سیدرضا اکرمی» از دوستان نزدیک ناطق نوری در جامعه روحانیت مبارز هم معتقد است که «جای خالی ناطق در میان اصولگرایان هنوز پر نشده است». وی در گفتوگو با آفتاب با اشاره به سوابق مدیریتی ناطق نوری در ردههای اول کشور، میگوید: آقای ناطق نوری چه به عنوان رئیس مجلس و چه به عنوان رئیس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب همواره نقش کلیدی در تشکیلات اصولگرایان از جمله شورای هماهنگی بر عهده داشته و خلاء وی هنوز باقی است.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز میافزاید: ناطق نوری از چهرههایی است که از نظر فکر و تجربه جزو شاخصهای کشور است بنابراین نمیشود جای خالی او را نادیده گرفت. حال یک مرتبه میبینیم که ایشان به ناگهان با تمام امور از جمله شورای هماهنگی خداحافظی میکند و بنابر گفتههای خودش به اتاق فکر میرود.
اکرمی در عین حال خبر از آن میدهد که «وعده ناطق برای رفتن به اتاق فکر هرگز عملی نشد». او در این رابطه میگوید: حضور در اتاق فکر به معنای ارائه راهبرد، مشورت و همفکری به دیگران است اما این وعده تاکنون عملی نشده است، این در حالی است که ناطق پس از جدایی خود از شورای هماهنگی هیچ جایگزینی برای خودش تعیین نکرده است.
وی از این منظر و با اشاره مجدد به سوابق و نقش کلیدی ناطق نوری در میان اصولگرایان، تصریح میکند که «اصولگرایان هرگز نتوانستند جانشین مناسبی برای پر کردن خلاء ناطق نوری، پیدا کنند».
عسکراولادی نتوانست اما آیا «حبیبالله عسگر اولادی» رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری نتوانسته است جای خالی ناطق را حداقل در میان جناح راست سنتی پر کند؟ کما اینکه «محمدنبی حبیبی» دبیرکل موتلفه اخیرا بار دیگر این پیشنهاد را مطرح کرده بود. عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز اعتقاد دارد که عسگر اولادی نتوانسته از عهده این کار بر بیاید.
اکرمی در این رابطه توضیح میدهد: هر شخصی خصوصیات خاص خود را دارد، همانطور که میگویند ترجمه برابر اصل مطلب نمیشود، آقای عسگر اولادی هم نتوانسته جای ناطق نوری را پر کند. وی میافزاید: به هر حال جایگاه شناخته شده آقای ناطق در داخل و خارج از کشور و نفوذ او چیزی نبود که توسط شخص دیگری حتی آقای عسگر اولادی جایگزین شود.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به این پرسش که «چرا تشکلهای سنتی اصولگرا مانند جامعه روحانیت که ناطق نوری از اعضا و بنیانگذاران آن است، در فعل و انفعالات پس از شورای هماهنگی آن طور که باید از ناطق حمایت نکردند؟» اظهار داشت: به هر حال هر کسی خصلتهای مخصوص به خود را دارد.
اکرمی تصریح کرد: ناطق نوری معتقد است که ریش سفیدیهای او در شورای هماهنگی باعث دستیابی به یک جمع بندی شد اما تقریبا هیچ کسی به آن جمع بندی اهمیتی نداد بنابراین چه تضمینی وجود دارد که این اتفاق در آینده نیفتد؟
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در عین حال خبر از آن میدهد که ناطق نوری همچنان در این تشکل روحانی سنتی جناح راست فعال است اما دیگر هیچ ارتباطی با تشکیلاتی مانند شورای هماهنگی ندارد.
مرغ یک پای ایثارگران این مسائل در حال مطرح میشوند که طی روزهای اخیر بحث بر سر «نحوه مدیریت جناح راست» در انتخابات آینده در میان رهبران این جریان از سرگرفته شده است. در این میان آن چه بیشتر بر آن پرداخته میشود این است که آیا تصمیم نهایی اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم باید فردی باشد یا شورایی؟
طرفداران تصمیم گیری فردی به فراخور تشکل و سیاستهای خود چهرههایی مانند عسگر اولادی و چمران را برای به عهده گرفتن این سمت مطرح میکنند اما مرغ جمعیت ایثارگران هنوز یک پا دارد. مسئولین این تشکل تصریح میکنند که دیگر دوران تصمیمگیریهای فردی یا ریش سفیدی میان اصولگرایان به سر آمده است حال این فرد میخواهد ناطق باشد یا عسگر اولادی یا حتی چمران.
جمعیت ایثارگران و گروههای نزدیک به آن مکانیسمی مانند «شورای معتمدین اصولگرا» که در انتخابات اخیر شوراها لیست منصوب به «حامیان قالیباف» از دل آن بیرون آمد را مکانیسم مطلوب خود بیان میکنند. اما به نظر میآید یک اصل در میان اصولگرایان از سنتی تا جدید باید پذیرفته شود: مکانیسم وحدت اصولگرایان در انتخابات آینده چه رئیس سفیدی باشد و چه شورایی، نیازمند شخصیتهای معتدل و موجهی است که با بهرمندی از نوعی فرهمندی سیاسی به قوام این اتحاد کمک کنند.