آفتابنیوز : تصمیمات مختلف مصطفوی از آن جهت باید تحلیل درست و تجزیه صحیح شود كه او فدراسیونش را در این چند ماهه بهعنوان یكی از بهترین و فعالترین فدراسیونهای جهان میداند و این عملكرد را به دوره ریاستش در قبل از سال 76 سنجاق میكند و بر آن صحه میگذارد. دبیركل مستعفی كه هیچگاه روح قانون در وجودش حلول نمیكند و به هر شكلی كه شده میخواهد قلب همه را بهدست بیاورد امروز تنهای تنها به فكر «ایده»پروری برای روزهایی است كه در انتظار است و در كنارش مطمئنیم كه هیچگاه به دستاوردها و عملكردهای غلطش فكر هم نمیكند.
دیگر بر كسی قابل كتمان نیست كه وی همهچیز را برای «خود» میخواهد و برای رسیدن به هدفهایش این توانایی را دارد كه حتی قانون را هم دور بزند و از در دوستی و رفاقت، مسایل را حل و فصل كند. امروز اگر فدراسیون نمیتواند 50 هزار دلار بازی دوستانهاش را وصول كند، اگر اتاقهای فدراسیون كم كار و خالی از ارباب رجوع است و اگر دیگر جلسات منظمیدر اتاقهای مختلف انجام نمیشود دلیلی جز میراث دبیركل مستعفی ندارد. داریوشخان كه تفكراتش مبتنی بر «فردمحوری» است با به بازی گرفتن «خردجمعی» و «تصمیمگروهی» سازمان فوتبال ایران را قائم به فرد كرد و از خود بدعتی بجای گذاشت كه تا به حال ساختمان فعلی فدراسیون در خود ندیده بود.
مهمترین دستاورد:میراث بزرگ مصطفوی را باید عامل دیگری دانست، سرمربیگری تیمملی كه به امیر قلعهنویی رسید، او كه شایستگیهایش را در استقلال به همه نشان داد و مطمئناً ظرفیت فراوانی برای پیشرفت و بالا آمدن دارد اما به ناگاه در مسیری قرار گرفته است كه دورنمای روشنی برای خودش و همه مسوِولیتهایی كه قبول كرده، ندارد!
امیر اطرافش را پر از آدمها و مشاورینی كرده كه هیچگاه از آنان كمك راهبردی نمیخواهد، بهتنهایی بر سر تیمملی میایستد و برای آن تصمیم میگیرد و با استفاده از میراث دبیركل - كه او را انتخاب كرد - به فرد محوری روی آورده است. در این جا هم همانطور كه در فدراسیون كسی از «جایگاهش» با خبر نبود به یقین در تیمملی هم همین اتفاق حادث شد و امیر بدون اینكه بداند كیست و سرمربیگری تیمملی چیست، به جایگاهش توجهی ندارد و با تصمیماتش هر روز گامهایی مهم را به عقب برمیدارد.
قلعهنویی در اردوی تیمملی رابط باشگاه استقلال میشود و از خطیبی دعوت میكند، وظیفه ستادی در باشگاهی مهم و تاثیرگذار را به دوش میگیرد، ناگهان بهعنوان عنصری اجرایی لباس رزم میپوشد و به بازیكنان تمرین میدهد، برای باشگاه مزبور مربی انتخاب میكند و وارد جنگ فرسایشی با مدیرعامل میشود، خواستار دخالت در امور امیر میشود و از همه بدتر در تصمیمات هیات مدیره استقلال هم دخول مییابد و از آنجا هم سهمیمیخواهد.