آفتابنیوز : آقا ابراهيم هم كه ناز میكند و به روايتى میگويد كه «من هم مثل نيكبخت مريض میشوم» و به روايتى ديگر میخواهد كه تنها به اهواز سفر كند و سرانجام نه مريض میشود و نه اجازه تنها سفر كردن به او میدهند؛ آقا مصطفى خيلى ساده ابراهيم را اخراج میكند كه اصلاً دغدغه اى براى سفر به اهواز نداشته باشد!
آقا مهرزاد هم پايش درد میكند و بعد از چند رفت و برگشت، كشالهاش را میگيرد اما از آنجا كه ذخيره اى مناسب براى جايگزينى او روى نيمكت ديده نمیشود، لنگ لنگان تا آخر بازى دوام میآورد.
آقا پژمان هم مدتهاست ديگر فوتبال بازى نمیكند و احتمالاً موهايش بلند شده و جلوى ديد او را میگيرد كه ۹۰ دقيقه با پاسهاىاشتباهش، اعصاب پرسپوليسىها را داغان كرده است. آقا احسان هم كه با آن قد و قواره، ميان مدافعان استقلال هيچ براى گفتن ندارد و شانس آورد كه از زير استوكهاى آنها جان سالم به در برد!
خلاصه نتيجه اين میشود كه پرسپوليس در زمين ناهموار اهواز، ميانه زمين را به حريف میدهد تا مرتب در تصاوير تلويزيونى سعيد رمضانى و ميلاد ميداودى و على حمودى جولان بدهند و سرانجام روى يكاشتباه از فرشيد كريمى، گل برترى را بزنند و بازى را ببرند.
پرسپوليس بازى را میبازد و بدترين اتفاق، انفعال و بى انگيزه گى مصطفى دنيزلى است كه او هم نمیجنگد و روى نيمكت لم داده و تماشاگر نمايش پراشتباه شاگردانش است. دنيزلى هم در اهواز مثلهافبكها كم تحرك بود و در مقابل، فيروز كريمى، مرتب لب خط بالا و پايين میپريد و شاگردانش را به هيجان بيشتر فرا میخواند و با جملاتش، روح مبارزه طلبى استقلال را بالا و بالاتر میبرد.
پرسپوليس بازى را میبازد و فرداى اين شكست، دوباره به روزمرگى ادامه میدهد و مصطفى دنيزلى هم كه بايد باشد و محكم تيمش را تمرين بدهد، به تركيه میرود تا نشان بدهد اتفاقى نيفتاده است.
آيا واقعاً از نگاه مردان مجموعه پرسپوليس، اتفاقى رخ نداده است؟ آيا بحث و جدلهايى كه در اردوى پرسپوليس شروع شده و زمزمههاى اعتراضى كه نزد بازيكنان به غيبت واحدى نيكبخت شنيده میشود، يك اتفاق نيست؟
آيا براى مديران باشگاه پرسپوليس اينكه پس از مساوى سايپا، آنها هم از فرصتى كه براى بالا پريدن به وجود آمده، به بدترين نحو ممكن استفاده میكنند، يك اتفاق مهم تلقى نمیشود؟
از همه مهم تر اينكه آيا بى تفاوتى مصطفى دنيزلى و شكست يك خارجى نامدار در پرسپوليس كه میتواند در جريان كلى فوتبال ايران تأثيرگذار باشد، اتفاق مهمیتلقى نمیشود؟
پرسپوليس عصر شنبه با يك نمايش سراسر سرد و ملال آور بازى را در اهواز باخت و دريغ از يك فرصت گل؛ اين براى تيمیكه در هر مسابقه فرصتهاى متعددى را میسازد يك اتفاق ناگوار است .
از مجموعه پرسشهاى بالا نتيجه میگيريم كه اين تيم ديگر جاه طلبى ندارد، از شكست نمیهراسد و براى پيروزى ذره اى بيشتر از حد معمول تلاش نمیكند. پرسپوليس با اين رويه و با روحيه اى كه بر تيمش حاكم شده، به قهقرا میرود و شكست اين پرسپوليس كه با زمين خوردن مصطفى دنيزلى همراه است يك شكست معمولى نيست!