آفتابنیوز : اما با تمام این مخالفتها پرداخت یارانهها ادامه پیدا کرد، بهگونهای که اگر امروزه صحبت از حذف یارانهها به میان بیاید قطعا با واکنش مثبتی از طرف خانوارها روبهرو نخواهیم بود.
با گذشت زمان برای سامان دادن به امور پرداخت یارانهها برخی از صاحبنظران راهکارهایی را ارائه دادند و در این میان بارها از حذف یارانه برخی از اقشار صحبتهایی به میان آمد. چندی پیش رحیم زارع، عضو کمیسیون تلفیق بودجه مجلس با اشاره به مصوبه حذف یارانه 3 دهک بالای جامعه گفت: «افرادی که حقوق بالای 5 میلیونی میگیرند و هنوز یارانه دریافت میکنند، افرادی که فوت شدهاند و هنوز یارانه دریافت میکنند جزو 3 دهک خواهند بود». از سویی دیگر بهروز افخمی، کارگردان سینما و مجری جنجالی پیشین برنامه هفت در گفتوگویی با خبرآنلاین از بنزین 7500 تومانی و یارانه 500 تومانی صحبت کرده است.
صحبتها درخصوص یارانه دارای ضد و نقیض است و نظرات مثبت و منفی دراینباره این مسئله را در ابهام بیشتری فرو میبرد. اگر تصمیم به حذف برخی از افراد مطرح باشد، آیا در آن شرایط هزینههای دولت کاهش پیدا میکند و میتوان امیدوار بود که راهی برای برونرفت از مشکلات فعلی باشد یا خیر؟ از سویی دیگر طبق نظر برخی از افراد اگر یارانه خانوارها افزایش پیدا کند کاهش قدرت خریدشان جبران میشود و یا برعکس کشور با یک انفجار نقدینگی روبهرو خواهد شد؟
**یارانه پنهان نیازمند بررسی است
کارشناسان نظرات متفاوتی درخصوص راهکارهایی برای برونرفت از مشکلات ناشی از پرداخت یارانه دارند و در این میان وحید شقاقی شهری، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به ایراداتی در نظام یارانهای کشور به «ابتکار» میگوید: بحث یارانههای پنهان در کشور اهمیت بسیاری دارد، اما متاسفانه برنامهای برای سامان دادن آن در دست اجرا نیست. به عبارتی یارانه پنهان یعنی یارانهای که به حوزه انرژی، نان، آب، برق و... تعلق میگیرد و دولت حتی در برخی از این حوزهها به قیمت بالا وارد کشور کرده و با تخصیص یارانه با قیمت پایینتری به جامعه عرضه میکند.
وی میافزاید: در سال 86 طرح اصلاح حاملهای انرژی استارت خورد و در آن زمان بنزین را با هدف رسیدن به فوب خلیج فارس دو نرخی کردند تا از این طریق از قاچاق جلوگیری شود و از سویی دیگر صرفهجویی در مصرف را هم به دنبال داشته باشد. در آن زمان تا آن مرحله پیش رفتند ولی چون مدام به بحران ارز برخورد داشتیم کار رها شد و به امروز رسیدیم. دلار در 7 سال از 1000 تومان به 13 هزار تومان رسید و این 13 برابر شدن یعنی تمام نسبتهای قیمتی و قیمتهای تعادلی برهم خورد و نظم قیمتی از بین رفت.
اتفاقی که اکنون در جامعه رخ میدهد این است که انرژی برای یک گروهی از جامعه بسیار ارزان تمام میشود و دوباره بحث قاچاق هم به میان آمده، این مثال درخصوص سایر کالاهای دیگر هم صادق است. تمام این جریان به دلیل پرداخت یارانههای پنهان به برخی از کالاها است و افرادی در داخل با قیمت پایین کالایی را خریداری میکنند و از مرزها قاچاقی خارج میکنند، این حالت و پرداخت اینگونه یارانهها کل سیستم اقتصادی را از تعادل خارج کرده است.
این استاد دانشگاه پرداخت هرگونه یارانه را برای دولت مشکلی میبیند و میگوید: واقعیت این است که در شرایط کنونی پرداخت یارانه پنهان از توان دولت خارج است، از سویی دیگر یارانه 45 هزار تومان هم دیگر بیمعنی شده و ارزشش را از دست داده است. ما اکنون در حال برگشت به عقب هستیم، به عبارتی دیگر ما شاهد برهم خوردن تعادل قیمتی در حوزه انرژی و دیگر حوزهها هستیم، در این میان هم بار دیگر قاچاق رواج پیدا کرده و به شدت سودآور شده است.
**بازگشت ثبات به اقتصاد
وی از راهکارهایی برای برونرفت از مشکلات فعلی میگوید: در ابتدا دولت باید تلاش کند تا ثبات را به اقتصاد بازگرداند. علاوهبر آن در مرحله بعد تعادلی قیمتی را برقرار کند زیرا در غیر این صورت امکان حیات اقتصادی وجود نخواهد داشت. اما همانطور که گفتم ابتدا باید ثبات به اقتصاد بازگردد و ما نمیدانیم و نمیتوانیم پیشبینی کنیم که در ماههای آینده چه اتفاقی در اقتصاد رخ خواهد داد. مسئله مهم دیگری که وجود دارد این است که دولت باید به اصلاح یارانههای پنهان بپردازد چراکه بخش عمدهای از این مبالغ بالا نصیب افرادی میشود که انرژی بیشتری مصرف میکنند و میتوان آنها را به تولیدکنندگان، افرادی که خودروی بیشتر و یا مسکن بیشتر دارند دستهبندی کرد.
شقاقی شهری ادامه میدهد: معمولا در یک اقتصاد یارانه به دهکهای کمدرآمد تعلق میگیرد تا آنها بتوانند معیشتشان را ارتقا دهند، اما اکنون در اقتصاد ایران یارانه درست بالعکس عمل میکند و دهکهای پردرآمد بیشتر مصرفکننده هستند. هنگامی که دولت دلار 4200 تومانی را به برخی از کالاها تخصیص داد در بسیاری از حوزهها اثربخش نبود، اما درخصوص برخی از کالاها توانست اوضاع قیمتی آن را کنترل کند. حال سوالی در این میان به وجود میآید که بیشتر مصرفکننده این کالا چه کسانی بودند؟ افرادی که پول بیشتر دارد طبیعتا مصرف بیشتر هم خواهد داشت. ما در ایران مالیات تصاعدی بر مصرف نداریم و این مسئله چالشهایی را ایجاد میکند. به عنوان مثال در کشور ترکیه هر فردی که مصرف بیشتر داشته باشد به همان مقدار مالیات، تصاعدی بالا میرود و همین امر فعالیتهای اقتصادی را سامان میدهد، از شدت مصرف جلوگیری کرده و درآمد مالیاتی را هم نصیب دولت میکند.
**پرداخت مبلغ یکسانی یارانه یک ایراد بود
این اقتصاددان از ایرادات پرداخت یارانه در دولت قبل میگوید: دولت قبل یارانه را از تولیدکننده حذف کرد و به شکل نقدی در اختیار مصرفکننده قرار داد، اما ایراد کار اینجا بود که چون بانک اطلاعات خانوارها را نداشت به تمام افراد مبلغ یکسانی را پرداخت کرد. اما همانطور که قبلا اشاره کردم روند کار هنگامی مشکل شد که ما به بحران ارزی و تحریمها برخورد کردیم و همان 45 هزار تومان هم ارزشش را از دست داد. در طرح هدفمند شدن یارانهها تصمیم بر آن بود که بخشی از مبالغ بهصورت یارانه نقدی، بخشی غیرنقدی و بخشی هم در ارتقای فناوری صورت بگیرد و ما شاهد بودیم که هیچکدام عملی نشد.
وی در پایان با اشاره به مشکلات معیشتی افراد میافزاید: اکنون معیشت افراد تحت فشار قرار دارد، 50 درصد از خانوارها زیر خط فقر با دهک سوم هستند، 60 درصد قدرت خریدشان کاهش پیدا کرده و تودههای مردم به ویژه طبقه کارگری در سختی روزگار میگذرانند، در این شرایط دولت باید به اصلاح ساختار بودجهریزی، نظام یارانهای و نظام مالیاتی به نفع دهکهای کمدرآمد بپردازد. من معتقدم که برای بهبود شرایط باید بحث یارانههای پنهان بررسی و اصلاح شود و با وضع قوانینی، اقتصاد را به عدالت نزدیک کنند. متاسفانه هیچ عزمی برای اصلاح ساختاری وجود ندارد و سوال این است که مگر میشود با ابزار و روشهای گذشته اقتصاد امروز را که 60 درصد قدرت خرید کاهش پیدا کرده و فشار معیشتی زیادی وجود دارد پیش برد؟
منبع: روزنامه ابتکار