آفتابنیوز : آفتاب: به نظر میرسد در نخستین روزهای پس از جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای استماع گزارش محمد البرادعی درباره برنامه هستهای ایران ، اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد دورتازهای از رایزنی های علنی و پنهان را برای بررسی عدم اجرای قطعنامه 1737 از سوی تهران آغاز کنند. پطر گونجاروف تحلیلگر خبرگزاری ریانووستی به بررسی این موضوع و احتمال بروز نظامی بین ایران و ایالات متحده پرداخته است:
به نظر نمیرسد ایران قصد داشته باشد از خواست جامعه جهانی برای توقف برنامه غنی سازی اورانیوم تبعیت کند. اینک اعضای شورای امنیت باردیگر با این دردسر بزرگ مواجه شدهاند که در جلسات فشردهای که از نیمه اول ماه مارس آغاز میشود چه تدابیری را اتخاذ کنند که علاوه بر متقاعدساختن تهران به تغییر رویکر کنونی توسل به زور از سوی واشنگتن را نیز همچنان بر اساس ماده 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل غیرممکن سازد. تا زمانی که پیشنویس قطعنامه جدید شورای امنیت توسط اعضای گروه 1+5 تنظیم و تصویب شود ایران همچنان در کانون توجه و هیجان رسانهها خواهد بود.
همچون ماههای گذشته، تهران و واشنگتن در آستانه نشست شورای اقدام به نمایش قدرت «بازدارنده» کردهاند. در ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک مانور نظامی گسترده را برگزار کرد و با آزمایش جدیدترین موشکهای ساخت روسیه آمادگی خود برای دفاع از «برنامه صلحآمیزهستهای» کشور حتی حاضر جنگ نیز خواهد بود.
در مقابل مقامات آمریکا از جمله دیک چنی معاون رئیسجمهور به لحن تهدیدآمیز حملات لفظی خود علیه ایران افزودند و آرایش نظامی نیروی دریایی آمریکا در خلیجفارس تهاجمیتر از همیشه شد، هرچند مقامات کاخ سفید سعی کردند وانمود کنند که اعزام ناوهای هواپیمابر به خلیج فارس به منظور افزایش «فشار سیاسی» علیه ایران است.
تا به امروز مقابله نظامی و بازی متقابل آمریکا و ایران بیشتر بعنوان «بلوف» تلقی میشدهاست. اما اکنون ، آمریکا چه خواهد کرد، اگر تهران تسلیم این «فشار سیاسی» نشود؟ آیا میجنگد؟ به نظر میرسد راه حل دیگری وجود ندارد زیرا مسئله اعتبار و غرور آمریکایی به میان خواهد آمد.
نوع صفآرایی طرفین (ایران و آمریکا) علیه یکدیگر عملاً وقوع این جنگ را ناگزیر می سازد. راه جلوگیری از برخورد نظامی در شرایط کنونی این است که ایران برنامه هستهایاش را متوقف ساخته و از برنامههای بلندپروازانه برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت منطقهای صرفنظر کند و این یعنی تهران رویکرد جاری خود در عراق، لبنان و فلسطین را به میزان زیادی تغییر داده و جلوی سخنرانیهای ضد اسرائیلی رئیسجمهور احمدینژاد و اطرافیانش را بگیرد. آیا تهران واقعا حاضر به پذیرش این همه تغییر خواهد بود؟ اینگونه به نظر نمی رسد. در صورت ادامه اوضاع کنونی بعید است که ایالات متحده بتواند از جنگ با ایران بگریزد.
اما در عین حال یک نقطه امید وجود دارد، اینکه در داخل ایران نیز رویکرد آقای احمدی نژاد در برنامه هستهای کشور تحت انتقادات شدید قرار دارد. رهبر حزب اصلاح طلب همبستگی در مقالهای که در روزنامه «اعتماد ملی» منتشر شده خطاب به آقای احمدی نژاد می نویسد: «ترمز برای این است که قطار با امنیت به مقصد برسد».
نویسنده این مقاله واژههای ترمز و قطار را بی دلیل استفاده نکرده است، رئیسجمهور ایران روز یکشنبه گفته بود که برنامه هستهای ایران همانند قطاری است که دنده عقب حرکت نمیکند. به نظر میرسد در شرایط کنونی، استفاده از «ترمز» تنها راه کنترل بحران خطرناک موجود در روابط آمریکا و ایران باشد.