آفتابنیوز : ساعد نیکذات در گفتوگویی با ایسنا درباره نگاه حرفهای به انتشار تصاویر از وقایع بحرانی همچون وقوع سیل و در پاسخ به این پرسش که چطور میتوان ضمن رعایت نگاه حرفهای لحظات تلخ را به ثبت رساند، اظهار کرد: این موضوع هیچ وقت حل نمیشود. چراکه نحوه مدیریت انتشار این دسته از تصاویر به فرهنگ جوامع برمیگردد.
او با بیان اینکه «نوع نگاه جوامع در مدیریت انتشار تصاویر تلخ بسیار متفاوت است»، ادامه داد: به عنوان مثال در کشورهای غربی که میزان تولید آدرنالین در زندگی روزمره کم است، مردم به سراغ ورزشهای خطرناک و تفریحهای هیجانی میروند تا میزان آدرنالین خونشان را افزایش دهند، اما ما در کشورمان میتوانیم آدرنالین صادر کنیم! هیچگاه در کشورهای غربی صدا و تصویر افراد را به هنگام ترس و در مواقع بحرانی منتشر نمیکنند تا هم روحیه جامعه را خراب نکنند و هم اقدامی علیه امنیت عمومی کشورشان انجام نداده باشند. این در حالی است که در ایران افراد به همراه کودکانشان به تماشای صحنه اعدام میروند و به همین خاطر هم انتشار و تماشای تصاویر خشن و ناراحت کننده تا اندازهای برای مردم ما عادی شده و برای بسیاری از ما تماشای تصاویر بحرانی همانند تماشای تصاویر آلبوم خانوادگی شده است.
این عکاس تاکید کرد: بنابراین این موضوع به مدیریت یک جامعه برمیگردد که چطور میخواهد در زمینه اطلاعرسانی و انتشار تصاویر سیاستگذاری و چطور میخواهد آرامش روانی مردم را مدیریت کند. شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر این توان مدیریتی را تا حد نازلی کاهش دادهاند. این توان مدیریتی پیشتر از این جهت مثبت بود که برای سلامت جامعه مفید بود و از این جهت منفی بود که اطلاعرسانی را تا اندازهای محدود میکرد. اما الان دیگر اطلاعات به صورت مساوی در اختیار افراد قرار میگیرد. به عنوان مثال من و فرزندم که یک نوجوان است، هر دو یک تصویر را در گوشیهای موبایلمان تماشا میکنیم، اما میزان درک ما از آن تصویر متفاوت است. او ممکن است با تماشای تصاویر سیلهای اخیر از در کنار رودخانه بودن بترسد و نگران شود و من به عنوان یک فرد میانسال که تجربه زندگی دارم درک دیگری دارم و بیشتر به نحوه مدیریت به هنگام وقوع سیل فکر میکنم.
نیکذات با بیان اینکه «نمیتوان به شبکههای اجتماعی نظارت کرد»، خاطرنشان کرد: امروز هر گوشی یک رسانه است و اصول حرفهای و حجم زیاد اطلاعات با همدیگر تلفیق شدهاند و نمیتوان به راحتی این مرزها را از هم تشخیص داد. در این میان به شخصه معتقدم گاهی باید وقایع بد را بد نشان داد. به هر حال جنگ هیچ وقت زیبا نیست، حتی اگر در حال دفاع هم باشیم باز هم جنگ نمیتواند پدیده زیبایی باشد. ما گاهی با استفاده از واژهها و نوع عکسهایی که منتشر میکنیم سعی میکنیم که از واقعیت تلخ کم کنیم تا هضم آنها برای مردم راحتتر شود.
او افزود: اما گاهی نیز باید واقعیتها را هم از طریق تصاویر به مردم نشان داد. باید نشان داد اینکه که ۱۰ هزار جنازه که در اردوگاه نازیها سوزانده شد اتفاق بسیار تلخی بود و باید در تاریخ به وسیله عکس ماندگار میشد. در این مواقع دیگر نمیتوان جنگ را نرم و شاعرانه نشان داد! مردم باید بدانند و متوجه باشند که برخی وقایع تلخ هستند و متقابلاً رسانهها و عکاسها نیز باید با نگاهی آموزشی صحنههای تلخ را ثبت کنند و نه با انگیزه تحریک کردن جامعه و سوءاستفادههای سیاسی و جناحی.
این عکاس با تاکید بر اینکه تصاویر تلخ و ناراحتکننده باید به خاطر بار آموزشی ثبت شوند، اظهار کرد: این رویکرد نیاز به مدیریت دارد که متأسفانه در سالهای اخیر به دلیلی تغییر در شکل اطلاعرسانی و حضور شبکههای اجتماعی کاهش یافته و از سوی دیگر نیز ساختار عکاسی حرفهای نیز با تغییراتی همراه شده است.
نیکذات با اشاره به تصاویر منتشر شده از سیلهای روزهای اخیر در برخی استانهای ایران، گفت: ما در روزهای اخیر شاهد بودیم که افراد به هنگامی که درباره سیل حرف میزنند و شاهد وقوع آن هستند، فیلمبرداری و عکسبرداری میکنند. چه تعداد از دوربینهایی که حوادث روزهای اخیر را ثبت کردند، به عکاسهای حرفهای تعلق داشتند؟ متأسفانه امروز حتی برخی از عکاسهای حرفهای نیز تحت تأثیر شبکههای اجتماعی قرار گرفتهاند؛ یعنی فقط عکسهای سطحی بگیرند و به عمق اتفاقات توجهی ندارند. تصویرهای امروز بسیار انبوده و سطحی هستند و در آینده گم خواهند شد. این در حالی است که تأثیر اخبار و تصاویر به شرط مدیریت عقلانی میتواند بسیار زیاد و ماندگار باشد.
او ادامه داد: برخی از رسانهها به واسطه اینکه خبرنگار حرفهای در برخی مناطق ندارند، تصاویر موبایلی مردم را پخش میکنند. اما صداوسیمای ما که این امکان را دارد، بیشتر شو اجرا میکند تا اینکه گزارش خبری و تحلیلی ارائه دهد. اینکه خبرنگار صداوسیما تا کمر در آب بیاستد که از سیل گزارش بدهد، چه معنی میدهد؟
این عکاس در پایان سخنان خود یادآور شد: به طور کلی معتقدم در برخی مواقع تصاویر هر چقدر هم آزاردهنده باید باز هم نمایش داده شوند تا به مردم آگاهی داده شود؛ اما متأسفانه مدیریتی در این زمینه وجود ندارد. خبرگزاریها نیز که بر اساس سیاستهای خودشان این موضوع را مدیریت میکند، تاثیرشان نسبت به حجم زیاد تولید عکس در رسانههای اجتماعی بسیار کم است. به همین سبب نیز امروز برخی از رسانههای رسمی نیز از سبک شبکههای اجتماعی پیروی میکنند که اتفاق خوبی محسوب نمیشود.