آفتابنیوز : محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران، در گفتوگویی با ویژهنامه نوروزی روزنامه اعتماد از نقش رئیسجمهوری در رسیدن پیروز حناچی به شهرداری تهران صحبت کرد.
اعتماد نوشت: «شوراهای شهر بعد از گذشت حدود ۲۰ سال امروز به یکی از نهادهای قدرتمند شهری بدل شدهاند؛ نهادهایی که گر چه شاید هنوز جایگاه واقعی خود را به عنوان پارلمانهای محلی به دست نیاورده باشند اما در عین حال در همین بازه زمانی در شهرهای بزرگ و بخصوص در تهران از چنان جایگاهی برخوردار شدهاند که حتی به یکی از قطبهای قدرت بدل شدهاند. ولی بحث تهران و شورای شهر آن مانند بسیاری دیگر از موارد، قصه دیگری است. شورایی که اعضای آن مهرههایی از بین چهرههای شناخته شده سیاسی و اجتماعی هستند و همین مساله باعث شده تا جایگاه این شورا به جایی برسد که حتی وزرا و دولتمردان در صحن شورا حاضر شوند و به اعضای پارلمان شهری پاسخگو باشند. با وجود این، گروهی از منتقدان مدیریت شهری کنونی معتقدند که شورای فعلی یعنی شورای شهر پنجم با این که همه اصلاحطلب هستند، عملکرد قابل قبولی در اداره شهر و نظارت بر شهرداری نداشتهاند. این گروه تغییر ۳ شهردار در طول یک سال و نیم، ایجاد شکاف بین اعضای شورا و متوقف شدن پروژههای شهری را به عنوان دلایلی برای این مدعای خود نام میبرند و با استناد به همین موارد معتقدند که اصلاحطلبان در حل مشکلات و اداره پایتخت شکست خوردهاند. در این میان «محسن هاشمی»، رئیس شورای شهر تهران که تاکنون چندین بار کاندیدای کرسینشینی شهرداری تهران بوده، بیشک تاثیرگذارترین چهره شورای شهر پنجم تهران است. وی که از سویی به دلیل سالها مدیریت مترو تهران، به طور کامل با بدنه شهرداری و سیستم آن آشناست، به دلیل آن که نام آیتالله هاشمیرفسنجانی فقید را یدک میکشد به چهرهای تأثیرگذار و پرنفوذ در سیستم مدیریت شهری بدل شده است. حتی عدهای وی را یکی از چهرههای تأثیرگذار سیاسی آینده کشور میدانند. با این حال آنهایی که سالهاست «محسن هاشمی» را میشناسند، معتقدند وی مشابه سیاستمداران دیگر نه تنها بسیار محتاط شده که ترجیح میدهد کمتر از گذشته در مورد رخدادهای سیاسی، بخصوص آن چه در مورد خانواده هاشمی گفته میشود، سخن بگوید. جمیع این موارد از لحاظ سیاسی از محسن هاشمی چهرهای تا حدودی سیاسی و البته پیچیده و در پس سایه ساخته که با وجود تمام احتیاطهایی که دارد، باز هم گاهی در قالب شوخیها و سخنان جدیاش، تکههای انتقادآمیز سنگینی را به مسببین به وجود آمدن مشکلات و چالشهای شهری و حتی کشوری میاندازد. گفتوگوی با وی در کسوت شورای شهر با این که قرار بود با محوریت بررسی عملکرد شورای شهر و شهرداری باشد اما به خاطر همان وجهه همیشه رازآلود فرزند هاشمیرفسنجانی به موضوعات دیگری هم کشیده شد. از ابهاماتی در مورد فوت پدر ایشان به عنوان یکی از چهرههای محبوب و ستونهای اصلی نظام تا برخی ابهاماتی که در خصوص عملکرد شورای شهر و انتخاب شهرداران و فشارهای بیرونی بر آنها وجود دارد. البته او بعد از انجام این گفتوگو و در جریان بازبینی مصاحبه، بخشهایی از آن را حذف کرد و ما نیز به احترام وی همان گفتوگوی تصحیح شده را منتشر میکنیم. گفتوگویی در مورد همه ابعاد عملکرد مدیریت شهری.»
گزیده این گفتوگو را با هم میخوانیم:
- در قانون آمده که شهروندان شهرها از طریق انتخاب اعضای شورا به عنوان نمایندگان خود در اداره شهرها و امور ۲۳ گانه آن سهیم شوند ولی در عمل هنوز تا نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد و این اتفاق رخ نداده است.
- شورا و شهرداری بر اساس قانون پاسخگوی مجلس نیست اما دولت و وزرا هستند. پس دولت نمیخواهد وظایفش را به شورای شهر و شهرداریها بسپارد و مجبور باشد به مجلس پاسخ دهد.
- وزیر کشور اگر در مورد یکی از مسائل شهری قصوری صورت گیرد باید به مجلس پاسخ دهد پس طبیعی است که تمایلی نداشته باشد اختیاراتش را به شهرداریها واگذار کند و بعد بخواهد به خاطر عملکرد آنها به نمایندگان جواب بدهد.
- تصور کنید بخش اعظم اختیارات دولت به شوراهایی سپرده شود که شورای نگهبان بر انتخابات آن هم نظارت ندارد خب این به ذایقه خیلیها خوش نمیآید. به زبان ساده حاکمیتی میگویند: ساختار شوراها این قدرها هم محکم و قابل اعتماد نیست که بتوان این همه اختیار را به آنها واگذار کرد. همین مساله باعث شده تا دست شوراها در بسیاری از موارد بسته باشد.
- در لوایحی که اخیراً از سوی دولت به مجلس ارسال میشود، تلاش شده تا دست شوراها را در مورد اخذ عوارض ببندند. یا میگویند درآمدها ابتدا باید برود در خزانه دولت و بعد «تخصیص» پیدا کند. در حالی که همه میدانند با توجه به وضعیت مالی نه چندان مناسب دولت، تخصیصها معمولاً به طور کامل صورت نمیگیرد و به قول معروف سر شهرها کلاه میرود.
- شایعات طبیعی است. حتی فرض کنیم در مواردی هم صحت داشته باشد، مهم شهردار است که تا چه حد در برابر خواستها و فشارها مقاومت میکند.
- شهردارانی که شورا انتخاب کرده، گزینههایی نبودند که حاضر شوند زیر بار خواستها و فشارهای اعضای شورا بروند. مثلاً آقای نجفی استقلال فکری خودش را داشت. حالا درست است که نظرات احزاب را هم میشنید ولی تیمش را خودش میچید. قرارمان هم همین بود. یعنی وی فهرست افرادی را که میخواست تغییر دهد، مطرح میکرد و اعضا در مورد آنها نظر میدادند ولی این مساله به معنای آن نبود که وی هر چه را اعضا بگویند، بپذیرد! بلکه فقط به نظرات توجه میکرد. جناب آقای افشانی هم همین طور بود.
- در مورد آقای دکتر نجفی، بعضی در حاکمیت با انتخاب وی مخالف بودند ولی شورا باز هم روی انتخاب خود اصرار کرد. در مورد آقای افشانی البته مقاومتی نشد. در مورد دکتر حناچی هم بعضی مخالف با انتخاب وی بودند ولی باز هم مطابق نظر اعضا حرکت شد. البته در هر دو مورد یعنی آقایان نجفی و حناچی با دخالت مستقیم رئیسجمهور مساله حل شد.
- (اخباری شنیده میشد که «بیت» هم در مورد تأیید صلاحیت حناچی و کمک به انجام آن ورود پیدا کرده بود…) نه، دفتر رهبری در چنین مواردی ورود پیدا نمیکند. البته افرادی نزدیک به دفتر یا افراد امنیتی و اطلاعاتی حرفهایی نقل میکردند ولی به صورت صریح و مستقیم هیچوقت به این مساله ورود پیدا نکردند. در عوض وقتی که وزیر کشور به دلیل برخی مخالفتهای امنیتی نتوانست حکم حناچی و نجفی را امضا کند و با وزیر اطلاعات به اختلاف نظر برخوردند، آقای روحانی ورود پیدا کردند و مساله خاتمه یافت. (لبخندی میزند و به شوخی میگوید: این هم به نظرم موضوعی طبیعی است. بالاخره رئیسجمهور برای همین کارهاست دیگر!)
- ما الان هیچ درآمدی از محل پارک خودروها در شهر نداریم. پارک حاشیهای در شهر میتواند هزار میلیارد تومان در سال شود، عدالتمحور هم هست چون هم باعث ایجاد نظم میشود و هم کسانی که خودرو دارند، هزینه پارکشان را میپردازند تا صرف اداره شهر شود. یا کسب درآمد از عوارض ساختمانی بر اساس قیمت پایه ملک. چون الان قیمت پایه ملک را دولت تعیین میکند که درصد کمی از ارزش واقعی ملک است، عوارض هم بر اساس همین قیمت غیر معقول تعیین میشود. یعنی حتی کسانی که مالکان برجها و ساختمانهای بزرگ و گرانقیمت هستند، عوارض بسیار ناچیزی را میپردازند که این اصلاً عادلانه نیست. در حالی که میتوان با قیمتگذاری واقعی املاک این عوارض را هم تا حدود زیادی واقعی کرد و مابهالتفاوت آن را برای اداره شهر هزینه کرد. این از همان مواردی است که در اختیار شورا نیست و باید دولت آن را انجام دهد.
- اصولاً یکی از مشکلات کشور ما این است که قانون خوب مینویسیم ولی در نهایت نمیتوانیم خوب آنها را اجرا کنیم.
- خود ما از جمله خانوادههایی بودیم که همواره بازار شایعات و حرف و حدیثها درباره ما داغ بوده است. در برههای هر چیزی را که در کشور وجود داشت، میگفتند مال هاشمیهاست! در صورتی که ما در عمل هیچ نقشی هم در آن نداشتیم ولی متأسفانه مردم پذیرای شایعات بودند، از قدرت که دور شدیم از این شایعات بری شدیم.
- دولت اصلاحطلب نیست. میانهرو و معتدل است. در شهرداری بدنه غالب که اصلاحطلب نیستند. پس نباید همه چیز را گردن اصلاحطلبان انداخت. ولی در هر صورت مشکل اصلی در هماهنگیهاست که ما در اینجا باید اعتراف کنیم که ضعف داریم.
- اربعین یک تصمیم حاکمیتی است و سیاست نظام و کشور در این خصوص آن است که این مراسم هر چه با شکوهتر و قدرتمندتر برگزار شود؛ چرا که آن را نماد قدرت و عظمت شیعه تلقی میکنند. وزارت کشور مسئول این مراسم است و شهرداری هم وظیفهای را در کمیتهای که به همین منظور تشکیل میشود بر عهده دارد. حالا میآید در شورای شهر و باید در مورد بودجه آن و چگونگی اجرایش تصمیم میگرفتیم. با وجود این تعدادی از اعضای شورا مخالفتهایی در این زمینه داشتند و معتقد بودند که شهرداری لزومی ندارد در این مساله ورود پیدا کند ولی در نهایت وقتی بررسی شد، دیدیم که ما چارهای نداریم جز این که به وظایفی که برایمان تعریف شده بود، عمل کنیم و بودجهاش را هم بپردازیم. اینها تصمیمات حاکمیتی است که دولت سازماندهی میکند.
- ما بودجه سال آینده را انقباضی بستهایم. وظیفه اصلی، خدمات به شهر یا به زبان عامیانه همان رفت و روب و تمیز نگه داشتن شهر است. حالا نگران چگونگی اجرای این وظیفه هستیم. چون به هر حال تورم روزبهروز در حال افزایش است و شاید دیگر پیمانکاران قبول نکنند که با همان شرایط مورد توافق به کارشان ادامه دهند و شهر را تمیز و زبالهها را جمع کنند. این چالش بسیار مهمی است که ما در سال آینده با آن مواجه خواهیم بود. شهرداری باید در سال آینده به گونهای مناقصههای خود را برگزار کند که سطح خدماترسانی به شهر پایین نیاید. البته در این یک سال و نیم وضعیت خدماترسانی بد نبوده است و برای سال آینده باید بهتر هم بشود.
- (چند ماهی از عمر سومین شهردار اصلاحطلب تهران میگذرد. خیلیها معتقدند همان اهرمهایی که نگذاشتند دو شهردار قبلی به کارشان ادامه دهند، نخواهند گذاشت حناچی هم به کارش ادامه دهد… تحلیل شما هم همین است؟) حالا امیدواریم این اتفاق نیفتد. در مورد نجفی این احساس بود، هنوز هم هست… (به شوخی میگوید): یعنی چیزهای شبههناکی وجود داشت بالاخره… اما در مورد افشانی واقعاً این چنین نبود و فقط به خاطر اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستهها بود که ایشان استعفا داد. حتی ما به ایشان گفتیم که صبر کنید تا شاید بتوانیم راهکاری پیدا کنیم ولی خود وی چندان تمایلی به ادامه کار در شرایطی که پیش آمده و جو بدی که به وجود آمده بود، نداشت.
- در مورد حناچی هم فشار خاصی نبوده است. به نظرم وی تاکنون خوب کار کرده است. منتها مشکل ما در شهرداری این است که هیچ شهرداری با یکی، دو سال فرصت نمیتواند کار خاصی بکند. قالیباف هم اگر کاری کرد ۱۲ سال شهردار تهران بود. ما در شورا باید کاری کنیم که شهرداری شهرداران تداوم داشته باشد. ضعف شورا و ضعف اصلاحطلبان این است که نگاه بلندمدت ندارند. حداقل بگویند شهرداری را انتخاب کنند که دو دوره بتواند شهردار شود. اگر اینگونه نباشد شاید عملکرد وی آنچنان نمودی نداشته باشد.
- من در انتخابات شرکت کردم و آنها هم رأی ندادند… اصلاً دوست نداشتند من شهردار شوم شاید هم فکر میکردند در شورا مفیدترم.