کد خبر: ۵۸۴۴۸۲
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۰

عباس عبدی؛ بحران بدون سخنگو!

بحران سيل در ايران فارغ از هر نتايجي كه داشت يك موضوع را براي چندمين بار آشكار كرد. اينكه دولت كنوني بیش از این که با بحران گذرای سیل مواجه باشد با بحران دائمی ارتباطي مواجه است.
آفتاب‌‌نیوز :
عباس عبدی روزنامه نگار در یادداشتی نوشت: بحراني كه تا كنون هزينه‌هاي زيادي را بر دولت و جامعه تحميل كرده است و همچنان در حال قرباني گرفتن است.

هر ناظر سياسي در حيرت مي‌ماند كه چرا دولت از نظر ارتباطي تا اين حد ضعيف و ناكارآمد است؟ مگر ممكن است كه دولت سخنگو نداشته باشد؟ آيا تعمدي در كار است؟ آيا كسي را پيدا نمي‌كنند؟ آيا كسي نمي‌پذيرد؟
 
آيا به لحاظ ساختاري وضعيت دولت به گونه‌اي است كه امكان داشتن سخنگويي را از آن سلب كرده است؟ آيا نيازي به سخنگو نمي‌بينند؟ هركدام از پاسخ‌ها درست باشد، موجب سرافكندگي خواهد بود.

از دولت گذشت، چرا يك وضعيت حاد مثل سيل كه به شدت نيازمند يك اطلاع‌رساني متمركز و حتي لحظه به لحظه است و مردم نيز در پي كسب اطلاعات و اخبار هستند، فاقد سخنگو است؟ مطالعه ایسپا نشان می‌دهد که بیش از ۹۵ درصد مردم یا به معنای دقیقتر همه مردم به نحوی پیگیر اخبار سیل بوده‌اند.
 
دولتي كه فقط معترض می‌شود كه چرا فلان اخبار دروغ منتشر شد يا چرا به اقدامات دولت اشاره نمي‌شود، چرا يك كار ضروري مثل تعيين سخنگو را انجام نمي‌دهد؟

در وضعيت كنوني و در فضاي مجازي که انواع و اقسام تحليل‌ها و اخبار و فيلم‌هاي گوناگون منتشر و موجب شكل‌گيري افكار عمومي مي‌شود، وظيفه سازمان مديريت بحران و دولت است كه ارتباطات لحظه به لحظه داشته باشند.
 
بايد ستاد خبري متمركز و فعالي وجود مي‌داشت كه هر ساعت به ساعت و حتي زودتر برحسب ضرورت با رسانه‌ها گفتگو مي‌كرد و مردم را در جريان آخرين اخبار و اطلاعات و اقدامات و توصيه‌ها قرار مي‌داد. 

مسئوليت بخش مهمي از وجود اخبار نادرست و دروغ و پذيرش آن در افكار عمومي به عهده مديريت بحران سيل است كه نتوانسته است نظام اطلاع‌رساني كارآمد و سريع و مورد اعتمادی را درست كند.
 
نه تنها چنين ساختاري را در اطلاع‌رساني نداشتند، بلكه اظهارات نادرست و متناقض مسئولين كشور موجب سردرگمي افكار عمومي شد و در چنين حوادثي تقاضا براي خبر و تحليل خيلي زياد است.
 
وظيفه دولت است كه اين اخبار را توليد و عرضه كند. البته اخبار درست و مطابق واقع را. در غير اين صورت بازار خبر و تحليل را ديگران بويژه مراجع غير رسمي از آنِ خود خواهند كرد و حتي خارجي‌ها وارد توليد و عرضه اين خدمت خواهند شد.

اكنون بايد پاسخ داد كه چرا دولت فاقد نظام ارتباطي موثر و كارآمد است؟ فهم ضرورت وجود چنين نظامي بر هيچ آدم عاقلي پوشيده نيست، پس چرا دولت سخنگو ندارد؟ يا چرا در جريان بحراني چون سيل اخير فاقد سخنگو و ارتباطات لحظه‌اي است؟
به نظر بنده فقدان سخنگويي ناشي از فقدان نگاه درست به مقوله افکارعمومی و اهمیت ان و نیز فقدان وحدت نظر و عمل، درون دولت است.
 
در واقع صداي واحدي وجود ندارد كه بخواهد از طرف شخص واحدي منتشر شود. صداهايي هم كه وجود دارند قادر به چالش با افكار عمومي نيستند، لذا به صورت غير رسمي و باري به هر جهت مطرح مي‌شوند.
 
وجود چنين تعارضاتي است كه دولت را نسبت به تعيين سخنگويي و نيز سازمان مديريت بحران و وزارت كشور را نسبت به شكل دادن ميز مستمر ارتباطي در بحران سيل بي‌علاقه مي‌كند.

بازتاب فقدان وحدت نظر فقط در غيبت سخنگو نيست بلكه در امور اجرايي و سياست‌گذاري نيز خود را نشان مي‌دهد. دولت فاقد قدرت تهاجمي و اعتماد به نفس كافي براي مواجهه رسانه‌اي است.
 
منحصر كردن مواجهه ارتباطی با مردم به صداوسيما و خبرنگاران رسمي كه پرسش‌هاي آنان به فرموده است، مشكلي از نظام ارتباطي با مردم را حل نمي‌كند. 

دولت توجه ندارد كه در همين جريان حمله يكي از هنرپيشه‌هاي تلويزيوني به دولت، به جاي اعتراضات وزارت كشور بهتر بود كه ديگران وارد ميدان مي‌شدند كه اتفاقاً تا حدي هم شدند، ولي اگر دولت نظام ارتباطي خوبي داشت، يا آن هنرپيشه اجازه چنان رفتاري را به خود نمي‌داد يا ديگران چنان واكنشي نشان مي‌دادند كه هزينه گفتارش را به خوبي متحمل شود.

منبع: روزنامه اعتماد
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین