آفتابنیوز : عربستان و امارات چرا باید مدیون ایران باشند؟ اگر چه حسن روحانی در سخنان خود اشاراتی به این موضوع داشت، اما پی گیری ماجرا به نامه 8 مرداد سال 69 صدام حسین رئیس جمهوری وقت عراق به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جــــــــمهوری وقت ایران بر می گردد و نشان می دهد هشدار تاریخی چهارشنبه گذشته حسن روحانی به عربستان و امارات، ناظر بر واقعیتها و اسناد تاریخی است، اسنادی که نشان میدهد صدام، رئیس جمهوری وقت عراق قصد تصرف این کشورها و انظام خاک آنها به عراق را داشت.
مراد روحانی از یادآوری این حقیقت، این است که این کشورها بدون توجه به واقعیتهای تاریخی که پیگیری سیاستهای عقلانی و رعایت حسن همجواری نسبت به ایران را الزامی میکند، عکس این سیاستها را در پیش گرفتهاند. مشخصاً عربستان و امارات، در سیاستی آشکارا خصمانه علیه ملت ایران، پذیرفتهاند که با امریکا در به صفر رساندن صادرات نفت ایران همکاری کنند. این درحالی است که به گفته روحانی، 30 سال قبل صدام در حمله به کویت، نیت تصرف این کشورها را در سر داشت که سیاست عقلانی ایران در آن زمان، توانست مانع تحقق این نقشه برای منطقه و این کشورها شود.
به دنبال اعلام همکاری عربستان و امارات در اقدامات تحریمی امریکا علیه ایران، روحانی در جلسه هیأت دولت چهارشنبه گذشته خطاب به سران این کشورها گفت: «عربستان و امارات باید بدانند که وجود و بقایشان در سایه تصمیم خردمندانه حکومت جمهوری اسلامی ایران است. چنانچه سران نظام اسلامی و بزرگان کشورمان و مقام معظم رهبری و مرحوم آیتالله هاشمی تصمیمات دقیقی را در مقطعی که صدام به کویت حمله کرد، نگرفته بودند امروز اثری از این کشورها وجود نداشت.»
او در ادامه، اشارات روشنتری به اسناد و واقعیتهای تاریخی این ادعای خود کرد، از جمله گفت: «زمانی که صدام قصد داشت به کویت حمله کند، از ما خواست یا کمک کرده یا سکوت کنیم و تصمیم صدام صرفاً گرفتن کویت نبود و در نامهای که به مرحوم هاشمی نوشته، صراحتاً اعلام کرده که در خلیج فارس 800 کیلومتر مرز مشترک خواهیم داشت و این نشان میدهد که صدام علاوه بر کویت، به دنبال اشغال عربستان، عمان، امارات و قطر هم بود.»
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه «صدام در آن مقطع مدام پیامها و درخواستهای متعددی ارسال میکرد که کشورهای حاشیه خلیج فارس را اشغال خواهد کرد و شما نیز بیایید شریک شوید» اضافه کرد: «این جمهوری اسلامی ایران بود که عربستان را نجات داد و اگر تصمیم دیگری در آن مقطع گرفته بودیم، چه بسا امروز اثری از عربستان و امارات وجود نداشت.»
این اظهارات روحانی بازتابهای گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی داشت. بسیاری از رسانهها از آن به افشای محتوای نامه صدام رئیس جمهوری وقت عراق به آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت ایران در سالهای پس از جنگ تعبیر کردند. واقعیت هم جز این نیست، الا اینکه پیش از این نیز آیتالله هاشمی رفسنجانی از چنین نیت صدام پردهبرداری کرده بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری ایران در سالهای 68 تا 76، در همایش «بازسازی عراق» که شهریورماه 1386 در تهران برگزار شد، به محتوای یکی از نامههای صدام در جریان مکاتبات دو طرف اشاره کرد و گفت: «اواخر جنگ بین من و صدام نامهای رد و بدل شد و صدام در نامهای نوشت که ما با شما 800 کیلومتر مرز مشترک آبی داریم؛ هر چه فکر کردم این مرز کجاست نفهمیدم، به ذهنم رسید که او مدعی مالکیت سواحل جنوب است، یعنی از کویت تا امارات.»
وی اضافه کرد: «در جواب نامه نوشتم که این مرز آبی را مشخص کنید، اما به سفری که به کویت رفتم امیر کویت گفت که آن سؤال شما بسیاری از مسائل را روشن کرد. صدام به این سؤال جواب نداد، اما ما خودمان آن را پیدا کردیم.»
کمتر پژوهشگر تاریخ جنگ و تاریخ معاصر است که این نامه و سند مورد اشاره آیتالله هاشمی رفسنجانی و امروز، روحانی را دیده باشد. اما در کتاب خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی که به رویدادهای سال 1370 میپردازد و با عنوان «سازندگی و شکوفایی» منتشر شده، به این بخش از نامه صدام اشاره شده است. رئیس جمهوری وقت ایران، در مقدمه این کتاب، با اشاره به حمله صدام به کویت و پیامدهای آن در منطقه، نوشت: «غرب تلاش همهجانبهای را برای بیرون کردن عراق از کویت آغاز کرد. صدام هم برای استقرار در کویت و احتمالاً برای ادامه پیشرفت در سواحل خلیج فارس تقلا مینمود. صدام در نامهاش به من، مرزهای آبی عراق و ایران را 800 کیلومتر ثبت کرده بود.» در پانویس این مطلب، جزئیات بیشتری درباره این اشاره صدام آمده است. منظور آیتالله هاشمی، نامه مورخ 8 مرداد 1369 صدام، رئیس جمهوری وقت عراق به رئیس جمهوری اسلامی ایران است.
صدام در این نامه چنین نوشته بود: «اشراری که در کمین ما هستند، ممکن است به انگیزه ناتوانی در تحقق اهدافشان، بدون درگیر کردن دو کشور و یا یکی از آنها در جنگ و شاید هم به دلیل نگرانی از سلاحهای انباشته شده نزد طرفین نزاع، و چه بسا با انگیزه تمایل آنها برای شناخت کارایی آن سلاحها یا بخشی از آنها با بهکارگیری ابزارهای پلید خود برای زده شدن جرقه بکوشند و برای این کار، شاید مشکل چندانی نداشته باشند، آن هم در جبههای که تنها در خشکی هزار و 200 کیلومتر و در دریا، تقریباً 800 کیلومتر ادامه دارد.» متن کامل این نامه در کتاب «هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات سال 1369؛ اعتدال و پیروزی» منتشر شده است.نامهنگاری صدام با سران جمهوری اسلامی ایران، دو سال پس از پذیرش قطعنامه و قریب به یک سال پس از رحلت امام خمینی(ره) آغاز شد، زمانی که تغییرات اساسی در ارکان قدرت ایران رخ داده، آیتالله خامنهای از سوی مجلس خبرگان به عنوان رهبر جمهوری اسلامی و هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهوری برگزیده شده بود.
در این سالها، به پیشنهاد رئیس جمهوری وقت و موافقت رهبر معظم انقلاب، حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت خود را در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران دنبال کرد. از این رو، روحانی آگاهی مستقیم و دست اولی از محتوای نامهنگاری صدام با سران جمهوری اسلامی داشته است.
چنانچه مطابق خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، پس از دریافت اولین نامه صدام، رئیس جمهوری وقت پس از مشورت با مقام معظم رهبری تصمیم میگیرد که به این نامه جواب بدهد. مطابق صفحه 55 خاطرات سال 1369 هاشمی رفسنجانی «دکتر حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، آمد و پیشنویس جواب نامه صدام را آورد.»
آخرین نامه صدام به سران ایران، چند روز پس از اشغال کویت از سوی ارتش بعث نوشته شده و او در آن، همه شروط ایران، همچون پذیرش مفاد قطعنامه و بازگشت به قرارداد 1975 الجزایر را میپذیرد.
این واقعیتهای تاریخی، شواهدی برای تأیید صحت سخنان رئیس جمهوری خطاب به سران امارات و عربستان است. به عبارت دیگر، همان طور که روحانی گفت، این شواهد نشان میدهد «این جمهوری اسلامی ایران بود که عربستان را نجات داد و اگر تصمیم دیگری در آن مقطع گرفته بودیم، چه بسا امروز اثری از عربستان و امارات وجود نداشت.»
** بخشی از نامه صدام به هاشمی رفسنجانی
«اشراری که در کمین ما هستند، ممکن است به انگیزه ناتوانی در تحقق اهدافشان، بدون درگیر کردن دو کشور و یا یکی از آنها در جنگ و شاید هم به دلیل نگرانی از سلاحهای انباشته شده نزد طرفین نزاع، و چه بسا با انگیزه تمایل آنها برای شناخت کارایی آن سلاحها یا بخشی از آنها با بهکارگیری ابزارهای پلید خود برای زده شدن جرقه بکوشند و برای این کار، شاید مشکل چندانی نداشته باشند، آن هم در جبههای که تنها در خشکی هزار و 200 کیلومتر و در دریا، تقریباً 800 کیلومتر ادامه دارد.»
منبع: روزنامه ایران