آفتابنیوز : حیدر مستخدمین حسینی استاد دانشگاه در یادداشتی نوشته است: سیاست دونالد ترامپ به عنوان شخصیتی که در جایگاه ریاست جمهوری قرار دارد، خاص است و مطالعات نشان میدهد آمریکا تاکنون با چنین شخصیتی برای ریاست جمهوری مواجه نبوده است. درحقیقت روسای جمهور مختلف آمریکا چه از دامان دموکراتها باشند و چه جمهوریخواهان، سیاسی بودند و سیاسیون هم ادبیات خاص خودشان را داشتند. آنها همه ایدهها و افکار خود را روی میز قرار نمیدادند که در معرض نمایش قرار بگیرد و دستشان خوانده شود. ترامپ از این بابت شخصیت خاصی است که نکات مطرح شده برای انتخابات ریاست جمهوری و تبلیغاتش را با ادبیاتی بهکار برد که اکنون روزهایش را با همان طرح و برنامههای مطرح شده، طی میکند.
ترامپ یک شخصیت سیاسی نیست، او یک شخصیت بازرگانی و اصطلاحا بیزینسمن است و کسانی که در این حوزه قرار میگیرند، اهل داد و ستد هستند و توجهاتشان به عوامل سیاسی در رتبه دوم قرار میگیرد. ترامپ نقاطی که دولتهای گذشته در پی آن بودند و موفق نبودند را دنبال میکند. مذاکره و صحبتی که با کرهشمالی در دو وعده داشت حاکی از این مطلب بود که حتی موشکهای اخیر شلیک شده از سوی کرهشمالی را جدی نگرفت و بیان کرد کیم جونگ اون زیر قولش نزده! فقط به این واسطه که توانسته به عنوان رهبر آمریکا با کشوری که سالیان سال خصومت داشته، بنشیند و صحبت کند هرچند به نتیجهای هم تا الان نرسیده باشد.
به نظر میرسد ترامپ در ایران هم یک چنین شیوهای در پیش گرفته است. چهار دهه از انقلاب گذشته و هیچکدام از دولتهای آمریکا نتوانستهاند با ایران مذاکرهای داشته باشند و او میخواهد در این مسیر قرار بگیرد. رسانههای خبری مهم دنیا اکنون اخباری منتشر میکنند که حاکی از اتخاذ یک شیوه وحدت و فرماندهی واحد در ایالات متحده آمریکا علیه ایران نیست بلکه این بحث وجود دارد که گروههای مشاور، یک طیف و سیاستی را اتخاد میکنند و وزارت دفاع که حتی با اعزام ناو هم موافق نبودند، شیوه دیگری را در دستور کار و خود ترامپ و کنگره هم هر کدام شیوههای خاص خود را دارند. بنابراین یک اتفاق واحدی در ایالات متحده آمریکا در خصوص ایران وجود ندارد.
وزیر خارجه کشورمان در سفر به نیویورک و تحلیلی که ارائه و طی آن عنوان کرد ترامپ اهل جنگ نیست چنانچه در قبل از انتخاب شدن به عنوان ریاست جمهوری در چندین مرحله «جنگ راهحل کار نیست» را عنوان نموده، به او گوشزد کرد. این نکات و شبیه این نشان میدهد که ترامپ علاقهمند به مذاکره است. حتی اگر کار به برجام دیگری هم برسد، همین محتوای برجام تایید خواهد شد. ترامپ فقط میخواهد بگوید مذاکره کرده و قاعده جدیدی را ترسیم نموده است. به هر حال تندروها در همه دولتها وجود دارند و برای حرکت دولت برنامهریزی میکنند و پیریزیهای لازم را برای تصاحب کرسیهای بعدی هم شکل میدهند. ترامپ با شیوه خاص خود قول سقوط دو هفتهای دولت ونزوئلا را داده بود، اما تاکنون نه تنها این اتفاق به وقوع نپیوسته بلکه حتی مخالفان این کشور هم راه فرار در پیش گرفتهاند. این امر نشان دهنده این است که تندروها توانستهاند بر افکار ترامپ اثرگذار باشند و ترامپ را به وضعیتی بکشانند که دولتش نتواند براساس کارنامهای که داشته، موفق تلقی شود.
باید منتظر بمانیم که تنش موجود درون کاخ سفید و دولت آمریکا به نفع چه کسی به اتمام خواهد رسید. شخصیت ترامپ به گونهای است که اهل مذاکره و صحبت است. به نظر میرسد جدا از اتاق فکری که در پس هر دولت در آمریکا وجود دارند و آنها تصمیمگیرندگان اصلی هستند اما خود ترامپ چون شخصیتش بازرگانی است اهل مذاکره و دنبال این است که امتیازاتی بگیرد و بدهد. در مطالعه کارنامه شخصی ترامپ هم یک چنین رگههایی دیده میشود و حالا هم که دولت را در اختیار گرفته چنین رویکردی را دنبال میکند.
ترامپ با اینکه ناو دوم را هم روانه خلیج فارس کرده اما وقتی پی محتوای ناو میگردیم، برای یک جنگ نظامی طراحی و ارسال نشده بلکه بیشتر جنبههای روانی دارد که بتواند اخطارهایی به ایران دهد تا پای مذاکره و صحبت و حتی یک تلفن خشک و خالی برسد. نکته جالب اینکه تحریم فلزات و فولاد قبلا هم وجود داشته و مطرح شدن دوباره آن بیشتر دامن زدن به جنگ روانی است. اما چرا به رغم اینکه عنوان میشود دارو تحریم نیست اما وضعیت دارو به گونهای پیش میرود که اروپا و سایر کشورها گشایش اعتبار نمیکنند. درحقیقت آمریکا هر شرکت و فعالیتی که خواسته را مورد تحریم قرار داده است. درحقیقت شرایط دنیا و منطقه برای یک جنگ جدید مساعد و مناسب نیست. مردم دنیا خسته شدهاند. کنگره و پارلمان آمریکا به جنگ رای نخواهند داد و جنگ به هیچ وجه به نفع اروپا هم نخواهد بود. هرچند سخن سیدعباس عراقچی تا حدودی شبهه برانگیز بود اما پیغام سیاسی دربر داشت که ما از جمعیتی در ایران پذیرایی میکنیم و اگر جنگی علیه ایران صورت بگیرد اتفاقاتی در منطقه از قِبَل این جنگ پیش خواهد آمد.
ترامپ از ابتدا با جنگ موافق نبوده و بسیاری از قولهایی که به کشورش داده را عملی کرده است. اما در مورد بحث سقوط قیمت دلار درپی پیشنهاد تماس ترامپ به مقامات ایرانی باید گفت که همیشه شوکهای بیرونی تاثیرگذار است، اما واقعیت این است که بانک مرکزی راهکاری، تقریبا از یک ماه گذشته، در نظر گرفته که جواب داده است. بانک مرکزی اعلام کرده بود در اینجا ریال تحویل میدهیم و در آنجا درهم امارات را تحویل میگیریم و به محض اینکه دیروز درهم خود را در بازار نشان داد، اثرگذار بود که به نظرم ارتباطی به شماره تلفن دادن ترامپ جهت تماس ندارد. این سیاست بانک مرکزی طی یکماه گذشته بود که دیروز آثار آن سرریز شد. البته درمجموع شوک بیرونی هم میتواند تاثیرگذار باشد، اما وقتی از درون انسجام برنامه وجود داشته باشد، قطعا آن برنامه موفق خواهد بود. این امر دیروز در حوزه طلا از اواخر هفته گذشته تاکنون اثرگذار بوده و ارز هم در جای خود این اثر را نشان داد. اینکه چه خواهد شد، باید دید سیاستمداران چه جهتی در رفتار فعلی جستجو خواهند کرد و اینکه کدام شرایط بهتر است را سیاسیون چون زمینههای مختلفی را در نظر میگیرند، باید بیان کنند.
منبع: روزنامه آرمان