آفتابنیوز : وقتی «ست مولتون» دموکرات، نماینده مجلس نمایندگان در شبکه «اماسانبیسی» حضور پیدا کرد و ترامپ را به دیوانه و بولتون را به باز (لقب جمهوریخواهان تندرو) تشبیه کرد، گفت که همه میدانند این بولتون است که میخواهد آمریکا را به سمت جنگ با ایران بکشاند و فکر میکند که ترامپ کنترلی روی مشاور امنیت ملی خود ندارد اما سوال این است که آیا ترامپ با کسی که بدون هماهنگی با وی کار میکند میتواند کنار بیاید یا نه؟ آیا با استقلال عمل در کاخ سفید به کار خود ادامه خواهد داد یا نه. تجربههای پیشین نشان میدهد ترامپ بیشتر خواهان مشاوران سرسپرده است تا مشاورانی که دنبال استقلال عمل باشند. استعفای ژنرال هربرت مکمستر، مشاور پیشین امنیت ملی و جان کلی، رئیس پیشین کارکنان کاخ سفید حکایت از این موضوع دارد که ترامپ با افرادی که تاب تحمل نظراتش را ندارند کنار نخواهد آمد.
کورت میلس، در وبگاه نشریه نشنال اینترست نوشت که دو نفر از منابعی که با موضوع آشنا هستند گفتهاند که احتمالا دونالد ترامپ راه خروج را به جان بولتون، مشاور امنیت ملی خود نشان دهد. میلس سپس میگوید که خود از یکی از مقامات ارشد پیشین دولت ترامپ شنیده است که ترامپ خواستار اخراج بولتون از دولت است. دیدگاههای متفاوت و تلاش مشاور امنیت ملی آمریکا برای تغییر حکومت در ایران، کرهشمالی و ونزوئلا موجب اختلاف دیدگاه وی با رئیس خود شده است.
ترامپ هفته گذشته نیز خود به نوعی این مساله را تایید کرد. رئیسجمهوری آمریکا گفت: «او (بولتون) روی مسائل نظرات تندی دارد اما مهم نیست. این من هستم که وی را آرام میکنم. قسمت جالب ماجرا هم این است.» ترامپ ادامه داد: «من کسی هستم که باید وی را آرام کنم. ما دیدگاههای متفاوتی داریم. من، بولتون و دیگر افرادی را دارم که کمی لحنشان با وی فرق دارد.» ترامپ تاکید میکند که به هر حال جان را دوست دارد. اما سخنان ترامپ چندان این اطمینان را نمیدهد که جایگاه بولتون در دولت ترامپ محکم باشد. مشاور رئیسجمهور آمریکا، این کشور را به درگیری با جهان بهویژه با ایران میکشاند. داستان اما زمانی جالبتر میشود که یکی از مقامات سابق کاخ سفید و یکی از مقامات فعلی وزارتخارجه تصریح کردهاند که بولتون و مایک پمپئو مدام درحال نزاع هستند.
یکی از مقامات سابق وزارتخارجه میگوید اگرچه پمپئو مشتاق است تهران را ایزوله کند اما از یک جنگ تمامعیار در خاورمیانه ترس دارد. ملیس میگوید: اگرچه تنشها در خاورمیانه در چند روز اخیر افزایش یافته است اما پمپئو علاقه دارد که در میان سایر مقامات کاخ سفید همچنان فردی دوست داشتنی باشد. در مقابل جان بولتون بیشتر شبیه به فردی است که بهدنبال ایجاد حریق عمدی است.
روزنامه لسآنجلستایمز چندی پیش به قلم کالین کال و جان بی. ولفستال مطلبی مینویسند و از این پیشتر میروند و میگویند: «این دنیای جان بولتون است و ترامپ در آن زندگی میکند.» با این حال برخی بر این باورند که بولتون نفوذ آنچنانی که باید در دولت ترامپ ندارد. روزنامه نیویورکتایمز در هفتم ژانویه سال 2019 در گزارشی نوشت که ترامپ با کسانی که وی را دور میزنند برخورد خوبی ندارد. او تیلرسون، مکمستر و جیمز متیس را که سعی داشتند از دور رئیسجمهوری را کنترل کنند، از کار برکنار کرد. آنها که به تیم مهندسی معکوس معروف بودند، قصد داشتند تا دستورات ترامپ را خنثی و سپس معکوس مهندسی کنند.
در مورد بولتون هم این روزنامه مینویسد: بولتون با همه تلاشهایش نتوانسته ترامپ را برای ماندن در سوریه جهت تقابل با ایران متقاعد کند. بولتون قصد داشت ترامپ را مجاب کند که در سوریه دست به جنگی وسیع بزند اما این با دکترین ترامپ فاصله دارد. از نظر او وارد شدن در جنگهای طولانی مدت به سود آمریکا نخواهد بود. مارتین ایندیک، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل در مطلبی که آوریل سال 2018 در بروکینگز نوشته و وبگاه مجله آتلانتیک آن را بازنشر کرده است، عکسی از بولتون را مورد تفسیر قرار داده بود که مبنای نوشتار وی بوده است. عکسی که در آن بولتون به شدت از سخنان ترامپ تعجب کرده بود. ترامپ قرار بود در مورد جنگ با سوریه سخنرانی کند و به همین جهت بولتون به وی یادداشتی داده بود تا بر مبنای آن سخنرانی کند اما زمانی که ترامپ لب به سخن میگشاید، کلامی از آن نوشتار را بیان نمیکند و لحظه تعجب کردن بولتون توسط عکاس شکار میشود. ترامپ پیشتر به صراحت مانیفست خود را بیان کرده است: «ما نمیتوانیم دنیای شر را پاکسازی کنیم و در مقابل ظلم همواره اقدام کنیم.» این دیدگاه وی کاملا در تقابل با سیاست جان اف. کندی است که گفته بود: «هزینه هر چیزی را باید پرداخت و عواقبش را برای اطمینان از پیروزی آزادی تحمل کرد.» در مقابل ترامپ قصد دارد تا مسوولیت آمریکا را کوتاهتر کند. او میگوید: هر مقدار خون آمریکایی که ریخته شود یا هزینهای که کشور متحمل شود نمیتواند امنیت را در خاورمیانه برقرار کند. او بهرغم اینکه قول داد تا خاورمیانه را جایی بهتر کند اما گفته است که این منطقه برای آمریکا «دردسرساز» است. این موارد کاملا در تقابل با دیدگاههای بولتون قرار دارد که به گفته مولتون، فردی عاشق جنگ است.
ترامپ نیز در یک جلسه خصوصی گفته بود که اگر با بولتون باشد هماینک باید آمریکا در چندین جبهه بجنگد. در این شرایط نیوزویک در شماره اخیر خود در گزارشی نوشت: نشانههای زیادی وجود دارد که ترامپ نیز از اقدامات و عقاید جان بولتون خسته شده و چندین بار نیز بهصورت علنی از مخالفت با ایدههای مشاور امنیت ملی خود سخن گفته است. افزایش تنشها با ایران در چند هفته اخیر نیز نشان داده است که میان بولتون و ترامپ از یکسو و تحلیلگران پنتاگون و بدنه کاخ سفید از سوی دیگر اختلافنظر وجود دارد. هم ترامپ از بولتون خسته است و هم افزایش تنشها با ایران نشان داده است که تنها راه خروج از این مشکلات و جلوگیری از تنشهای بیشتر، برکناری جان بولتون است.
روزنامه نیویورکتایمز در همان گزارش هفتم ژانویهاش تاکید میکند: «بولتون تقریبا در دایره نزدیکان ترامپ قرار ندارد و به همین دلیل از تصمیمات مهم در زمینه سوریه کنار گذاشته شده است. او در واقع همان نقش اداری و اجرایی را برعهده دارد. یکی از مسوولیتهای بولتون سروسامان دادن به بوروکراسی حجیم و طویل شورای امنیت ملی است.»
برخی از کارشناسان مشکل فعلی بهوجود آمده در تیم ترامپ را حضور بولتون میدانند. سرهنگ داگلاس مکگرگور، رقیب بولتون و جانشین احتمالیاش در کاخ سفید در نسخه آمریکایی اسپکتیتور نوشت: مشکل اصلی جان بولتون است. مشاور امنیت ملی ترامپ هر روز خطرناکتر از پیش میشود. این خطر ممکن است منافاتی با ایدهآلهای رئیسجمهوری داشته باشد.»
** مکگرگور کیست؟
سرهنگ بازنشسته داگلاس مکگرگور تا سال 2004 در ارتش بود. او پس از بازنشستگی از ارتش وارد رادیو و تلویزیون شد و بهعنوان مفسر در برنامههای آنها حضور پیدا میکرد. بهنظر میرسد با گذشت زمان عقاید وی در مورد جنگ تلطیف شده است. او در سال 2004 از جنگ با عراق بهشدت دفاع کرد. در جنگ عراق نیز او مخالف کسانی بود که خواهان ورود آرام به بغداد به منظور مبارزه با گروههای مسلح بودند. در سال 2006 او به جنگ ژنرالهای بازنشستهای رفت که دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریکا را به دلیل مدیریت بد جنگ در عراق مورد نقد قرار داده بودند اما او خود آنها را مسبب عواقب بد ناشی از جنگ خواند. در سال 2008 اما وی کمکم نظرات خود را نسبت به جنگ عراق و افغانستان تغییر داد و گفت که معتقد است که این دو جنگ عواقب منفی و زیانباری برای ایالاتمتحده آمریکا داشته است. او این جنگها را مضر برای امنیت ملی آمریکا خوانده بود. او در کتاب خشم جنگجو که در سال 2009 آن را به چاپ رساند، ناکامی در جنگ اول آمریکا با عراق در سال 1991 را عامل اصلی جنگ دوم در سال 2003 خوانده است.
در سال 2010 نیز او جزو کسانی بود که از افزایش سربازان در افغانستان انتقاد داشتند. در سال 2014 اما وی علیه ارتش آمریکا دست به یک طغیان زد و ساختار ارتش آمریکا را در جهت رفاه ژنرالهای چهارستاره خواند، نه تشکیلات آن. مکگرگور درحالیکه در سال 2004 بهشدت از جنگ با عراق حمایت میکرد در سال 2015 با نقد دیوید پترائوس و مارتین دمپسی گفت که این دو با سفسطه و سخنان اغراقآمیز جنگ با عراق را مفید و موثر میخواندند تا بتوانند موقعیت خود را در دوران جورج بوش ارتقا دهند. همچنین مکگرگور در تاریخ سوم ژانویه سال 2019 زمانی که مهمان تاکر کارلسون در فاکسنیوز میشود، تصریح میکند که دورهای فرا رسیده است که دیگر آمریکا نمیتواند در جنگی پیروز شود.
** مکگرگور علیه بولتون
مکگرگور که از سال 2004 تا این اواخر دچار تحول فکری درخصوص جنگ شده، بهعنوان مهمترین رقیب جان بولتون شناخته میشود. این اعتقاد وجود دارد تا زمانی که بولتون در دولت ترامپ حضور داشته باشد از نفسهایش شعله جنگ بیرون خواهد آمد. او بولتون را شخصی میداند که معتقد است آمریکا باید پلیس جهانی شود. بهعنوان مثال، برای بولتون، ونزوئلا خواستنیترین هدف است. خوآن گوایدو که فردی سوسیالدموکرات است دقیقا همان چیزی را از آمریکا میخواهد که خواست مشاور امنیت ملی رئیسجمهوری آمریکا است: دخالت نظامی. این درحالی است که به گفته مکگرگور، سیاستهای بولتون مانند این است که رئیسجمهوری آمریکا را به زیر اتوبوس هل دهد.
مکگرگور تقریبا با دنیای ترامپ هماهنگتر است. او نیز حامی شعار اول آمریکای رئیسجمهوری ایالاتمتحده است. وی در یادداشتی که به تاریخ 30 ژوئیه در سال 2017 در وبگاه واشنگتنتایمز نوشت، گفت که یک مرد با شجاعت، اکثریت را بنا میکند. او با حمایت از دیدگاههای ناسیونالیستی رئیسجمهوری آمریکا تصریح میکند: ترامپ به درستی هشدار میدهد که اگر ما (آمریکاییها) و متحدان اروپاییمان شجاعت دفاع از ملتهایمان، نهادها، زبان و فرهنگمان را نداشته باشیم، بهزودی باید با همه آنها خداحافظی کنیم. از این منظر، مکگرگور حامی طرحهای ضدمهاجرتی ترامپ نیز هست. او همچنین از سیاستهای خارجی ترامپ و خط مشی دفاعی وی حمایت میکند. او در بخشی از این یادداشت اشاره میکند: تصمیم ترامپ برای قطع کمک مالی گروههای سنی اسلامگرا که به دولت مرکزی سوریه حمله میکردند، کار درستی بود و او آماده است تا ورشکستگی 25 سال سیاست خارجی آمریکا را اعلام کند. مکگرگور با حمایت از شعار «اول آمریکای» ترامپ، تمایز خود را با برخی از سیاستمداران پیشین دولت آمریکا از جمله جیمز متیس، وزیر دفاع پیشین ایالاتمتحده و مکمستر نشان میدهد. این دو با حمایت از دکترین کلاسیک آمریکا پس از جنگ جهانی دوم این کشور را حافظ نظام بینالملل میدانستند اما مکگرگور در یادداشت خود در واشنگتنتایمز نشان میدهد که دیدگاه سوم ساموئلهانتیگتون را همچون ترامپ به آغوش گرفته است.
هانتیگتون در کتاب ما چه کسی هستیم، در سال 2004 اعلام کرد که سه دیدگاه درخصوص سیاست خارجی در آمریکا وجود دارد: نخست نگاه امپریالیستی که جهان را برای آمریکا میخواهد (نومحافظهکاران)، نگاه دیگر که آمریکا را برای جهان میداند که جهان-وطنگرایان لیبرال طرفدار آن هستند و در نهایت نیز ناسیونالیستها قرار دارند که باور آمریکا برای آمریکا را در سر میپرورانند. دکترین مکگرگور نیز به مورد آخر برمیگردد و همین امر موجب میشود تا وی دیدگاهی نزدیک به دونالد ترامپ داشته باشد. در این شرایط او در کنار ترامپ قرار میگیرد و افغانستان را یک معضل بزرگ برای دولت آمریکا میداند. او میگوید که حضور هر مقدار نیروی آمریکایی با هزینه بالا هم نمیتواند افغانستان را درست کند.
مکگرگور در یادداشت خود در نهایت مینویسد: مهمترین برنامه کاری که میتواند شکل بهتری به آمریکا بدهد، چارچوب کاری «اول آمریکا» است.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد