آفتابنیوز : پپ گواردیولا که وارد فوتبال انگلیس شد خیلیها مطمئن نبودند بتواند عملکرد موفق بارسلونا و بایرن مونیخ را در لیگ برتر هم تکرار کند.
او در اولین فصل حضورش دورانی سخت و بدون جام را گذراند اما حالا و پس از پیروزی ۱-۴ مقابل برایتون در آخرین روز لیگ برتر وارد فهرست رکوردداران شده است؛ گواردیولا در کنار الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو جزو مربیانی است که دو بار پیاپی قهرمان لیگ برتر شدهاند.
او چگونه موفق به انجام این کار شد؟ از ماجرای دخالت رئیس باشگاه در دوران بحرانی باشگاه تا روشی که به کار برد و رحیم استرلینگ را به اوجی تازه رساند، در این مطلب نگاهی کردهایم به وقایعی که فصل تاریخی منچستر سیتی را ساخت.
در فصل ۱۹-۲۰۱۸ دو لحظه حساس وجود داشت که میتوانست رشتههای این فصل سیتی را پنبه کند.
با دومی شروع کنیم. کمی پس از حذف سیتی از مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان فوتبال اروپا، اتاق مربیان منچستر سیتی سرشار از اشک و ماتم بود.
مدیران سیتی و به خصوص رئیس باشگاه تلاش میکردند تا بین لحظه تلخ شکست خوردن و لذت پس از چشیدن طعم پیروزی توازنی برقرار کنند.
در حالی که لاتینتبارهایی مانند پپ گواردیولا و دست راستش، مانل استیاره قصد داشتند کمی احساساتیتر باشند، صحنه دلخراشی پس از مسابقه رقم خورد.
تکسیکی بگریستان، مدیر ورزشی باشگاه و یوهان پتسی، یکی از تاثیرگذارترین اعضای دپارتمان فنی آنجا بودند. یک نفر به زبان کاتالان فریاد کشید: "لعنت به لیگ قهرمانان! خیلی سخت است. ما نمیتوانیم قهرمان شویم."
همین لحظه بود که خلدون المبارک، رئیس باشگاه وارد اتاق شد و گفت: "بیایید روی لیگ برتر تمرکز کنیم. ما پنج بازی تا تاریخسازی فاصله داریم." گفتههای او یادآور حرفهایی بود که فصل قبل و پس از این که تیم برتری ۰-۲ مقابل منچستر یونایتد را با باخت عوض کرد، به زبان آورد: "ما این جام را بردهایم؛ این هفته نشد، هفته بعد. چرا انرژی خودمان را روی بدست آوردن تمام رکوردهای ممکن متمرکز نکنیم؟"
گواردیولا و تیمش چالش را پذیرفتند. در پایان فصل رئیس به سرمربی و مردان تاثیرگذار باشگاه توپی داد که از ۱۹ قطعه تشکیل شده بود و روی هرکدام از تکهها یکی از ۱۹ رکوردی که باشگاه شکسته بود، به چشم میخورد.
این بار و پس از شکست مقابل تاتنهام او به گواردیولا گفت که باشگاه فصل فوقالعادهای داشته: "ما هرگز نمیتوایم به طور کامل فوتبال را کنترل کنیم. یک روز قهرمان لیگ قهرمانان میشویم ولی حتی آن روز هم نمیتوانیم نمایشی بهتر از بازی امروز داشته باشیم. بروید و لیگ را ببرید و همین طور جام حذفی را. اگر تمام اینها را ببرید، پادشاه انگلیس خواهید شد."
تیم به روال عادی برگشت؛ رئیس بجای این که حاشیه و آشوب ایجا کند، توازنی به وجود آورد که باشگاه بیش از هرچیزی نیازمندش بود.
روز بعد، روز ریکاوری بود. ادرسون که احتمالا بدترین عملکردش در منچستر سیتی را داشت، به طور خاص حال و روز خوشی نداشت و بقیه بازیکنان هم مثل او.
پیروزی در دو بازی بعدی میتوانست جو تیم را تغییر دهد. اول جلوی تاتنهام و بعد مقابل یونایتد در لیگ برتر. مسابقاتی که حتی تساوی در آنها هم شکستی بزرگ به حساب میآمد و صدر جدول را در اختیار لیورپول قرار میداد.
لحظه کلیدی دیگر ۲۹ ژانویه بود. پس از جلو افتادن در اولین دقیقه بازی، سیتی ۱-۲ به نیوکاسل باخت و این چهارمین شکست فصل آنها بود.
روز بعد لیورپول بخت این را داشت که اختلاف در صدر جدول را به ۷ امتیاز برساند. آنها اما در خانه با لستر ۱-۱ مساوی کردند تا فاصله ۵ امتیاز شود.
مردان گواردیولا شکست مقابل نیوکاسل را با سه پیروزی در هشت روز جبران کردند: در خانه مقابل آرسنال و چلسی و خارج از خانه برابر اورتون. در واقع امتیازهایی که جلوی نیوکاسل از دست دادند، آخرین امتیازهایی بود که در ادامه فصل از دستشان پرید.
۳ مارس لیورپول در حالی به دیدار اورتون رفت که دو امتیاز با سیتی فاصله داشت اما میتوانست با پیروزی در آن بازی یک امتیاز جلو بیافتد و فشار روی سیتی را حفظ کند. بازی بدون گل مساوی شد و پس از آن و در حالی که هشت بازی به پایان لیگ مانده بود، دیگر اختیار قهرمانی در دستان لیورپول نبود.
از گواردیولا پرسیده شد: "متوجه هستی که از حالا به بعد باید طوری بازی کنی که انگار در فینال جام حذفی هستی؟" جواب سرمربی سیتی واقعا جالب بود: "در لیگ قهرمانان تا حدی حاشیه امن داریم."
در آن زمان سیتی در هر مسابقه طوری بازی کرد که انگار در فینال یک تورنمنت است. تنها شکست؟ مسابقه رفت مقابل تاتنهام در لیگ قهرمانان.
سیتی این فصل به نسبت فصل قبل که ۱۰۰ امتیاز گرفت، چندان تغییر نکرده است. همان طور که یک ضربالمثل معروف میگوید: "سری را که درد نمیکند، دستمال نمیبندند."
از همان روز اول پیش فصل سرمربی پرتوقع بود؛ به همان پرتوقعی همیشه. این مسئله هم فقط محدود به تمرین نبود بلکه قضیه در مورد شناخت شخصیت بازیکنان بود.
او معتقد است هرچه بیشتر بازیکنان را بشناسد، بیشتر هم توانایی پیدا کردن پاسخهای کلیدی در مورد آنها را پیدا میکند. همین طور در مورد این که چگونه "هندوانه زیر بغل آنها بگذارد" یا هنگام شکست یا پیروزی در برابر آنها چه واکنشی داشته باشد.
پپ رهبر گروه است اما دستیارانی دارد که به او کمک میکنند قضایا را با ذهنهایی کممشغلهتر ببیند. آنها به او کمک میکنند زمانی که اوضاعش خوب نیست دوباره اعتماد به نفس پیدا کند.
رابطه بین بازیکنان و کادر فنی زمانی که مایکل آرتتا جانشین دامینیک تورنت (که به نیویورک سیتی رفت)، دستیار قبلی شد، افزایش پیدا کرد.
در ابتدای این فصل آرتتا یک نوک سوزن تا پیوستن به آرسنال، پس از ترک آرسن ونگر، فاصله داشت. با توجه به این که در آماده کردن تیم هم نقش خیلی مهمی نداشت، احتمالا گواردیولا و باشگاه هم چندان در برابر جداییاش مقاومت نمیکردند.
زمانی که گواردیولا از حضور در کنار زمین محروم شد (جایی که او رفتارش را تغییر داد و به عنوان دستیار فعالتر از سرمربی موقت بود) او همیشه در طرف گواردیولا میایستاد.
گواردیولا از سوی نفر دوم نیمکت مورد چالش (در معنای مثبت) قرار گرفت، چون او دیدگاهی جدید از زاویهای تازه بدست آورده بود.
یکی از بازیکنانی که این فصل پیشرفتی فوقالعاده داشت، رحیم استرلینگ بود. او که فصل پیش بیشتر موقعیتها را از دست میداد این فصل تبدیل به بازیکنی شد که آنها را به گل تبدیل میکرد.
این موقعیتهای از دست رفته، جایی بود که گواردیولا کارش را آغاز کرد. او به مهاجم انگلیسی گفت: "وقتی صاحب توپ میشوی خودت را در این موقعیت قرار بده، در این زمان بدو و نه خیلی زودتر. این ویدئو را نگاه کن و ببین که راه را اشتباه رفتی... در نهایت گلها از راه میرسند."
او سپس در هنگام تمرین استرلینگ را کناری میکشید تا چیزهایی که گفته بود را تمرین کند. آنها از اول فصل این کار را کردند و در پایان آمار استرلینگ دو برابر شد.
گواردیولا همه چیز را سازماندهی کرد و بنابراین استرلینگ (همراه با سرخیو آگوئرو، گابریل خسوس و برناردو سیلوا) فرصت خودنمایی جلوی دروازهبانان حریف را پیدا کردند.
با وجود "کشف" گندوغان، منچستر سیتی هنوز به دنبال هافبکی است که بتواند توپ را نگه دارد و چشمانش به دنبال برونو فرناندز (اسپورتینگ لیسبون) و رودری (اتلتیکو مادرید) است.
شاید یکی دو بازیکن دیگر هم مد نظر باشند اما گذشته از آن، جذب بازیکن از سوی سیتی بیشتر به این بستگی دارد که چه بازیکنی تیم را ترک میکند.
آیا بازیکنانی در اندازههای گابریل خسوس (شماره نه تیم ملی برزیل) و لروی سانه حاضر هستند مثل فصل قبل نقشی درجه دو به عهده بگیرند؟
تابستان گذشته یک باشگاه درجه یک پیشنهادی ۱۲۶ میلیون پوندی به برناردو سیلوا داد، اما نه او و نه باشگاه اعتنایی نکردند؛ بازیکنان دیگر هم همین کار را میکنند؟
گواردیولا از هر تعطیلاتی که بازیهای ملی نصیبش میکند، برای وقت گذراندن با خانواده و همین طور گاه و بیگاه گلف بازی کردن استفاده میکند و گاهی هم در سالنهای نمایش دیده شده است.
اما اینها استثنا هستند. اغلب موارد تنها سفرهای زندگی او از محل تمرین منچستر سیتی به آپارتمانش در مرکز شهر منچستر برای استراحت است؛ او تمام انرژیاش را در کنار تیم مصرف میکند.
پپ شاید حالا نسبت به اولین فصل حضورش در بارسلونا راضیتر و باثباتتر باشد، جایی که همه چیز متوازن بود و همه افراد در یک جهت پیش میرفتند؛ درست مثل حالا.
شگفتانگیز این که تیمی وجود دارد که گواردیولا معتقد است، میتواند آن را بهتر کند. برای همین هم او قراردادش را تمدید کرد و تا فصل ۲۱-۲۰۲۰ در سیتی میماند.
و وقتی که او احساس کند دیگر نمیتواند پیشرفتی در تیم ایجاد کند، وقتی که احساس کند نمیتواند با این تیم بالاتر برود، راهش را میکشد و میرود؛ درست مثل کاری که در بارسلونا و بایرن مونیخ کرد.
منبع: بی بی سی