آفتابنیوز : سرویس بین الملل- نشریه امریکایی "اسپکتیتر" با اشاره به موضع و وضعیت کنونی چین و روسیه در میانه نزاع ایران و امریکا و فرصتها و
تهدیدهای پیش روی آن دو کشور می نویسد: "با افزایش تنش در روابط ایران و امریکا، متحدان واشنگتن از آن کشور دورتر میشوند.
به گزارش آفتابنیوز؛ هفته گذشته، یکی از افسران ارشد بریتانیایی در فرماندهی نیروهای ائتلاف علیه داعش در عراق و سوریه عملا با منطق پشت اعزام نیروهای امریکایی به منطقه مخالفت کرد و گفت تهدید جدیای از سوی ایران را احساس نکرده است. فرماندهی مرکزی امریکا به سرعت علیه این اظهارات افسر بریتانیایی واکنش نشان داد. این در حالی است که وزارت دفاع بریتانیا از تحلیل افسر خود دفاع کرد. دیگر متحدان امریکا در ناتو نیز علاقهای به همراهی با آن کشور در رویارویی با ایران ندارند. اسپانیا از همراهی با ناو امریکایی در خلیج فارس خودداری کرد و راه دور شدن از امریکا را در پیش گرفت. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز خواستار خویشتنداری طرفین شده است.
در نتیجه، در صورتی که جنگ سومی در خلیج فارس روی دهد امریکا با متحدان و دوستان کمتری نسبت به گذشته همراه خواهد بود. آیا این یک بحران برای رهبری امریکا و یا وفاداری اروپاییها به اتحاد ترنس آتلانتیک است؟ واقعیت آن است که ترامپ با بریتانیا، فرانسه و آلمان در مورد ایران اختلاف نظر دارد اما ممکن است برای خودداری از جنگ به آنان نیاز داشته باشد. همچنین، اکنون قدرتهای رقیب هستند که از اختلاف میان امریکا و اروپا سود میبرند و منافع خود را پیش خواهند برد. زمانی که امریکا برجام را ترک کرد این به معنای ترک ابتکار عمل اروپاییها بود چرا که اروپا از برجام حمایت کرد و امیدوار بود تا مانع از بروز جنگ شود و ایران را در بازار جهانی نفت حفظ کند.
در حال حاضر، با خروج امریکا از برجام این روسیه است که نفوذ بیشتری در حوزه انرژی دارد و بر اروپاییها تاثیر میگذارد و نفوذ چین نیز رو به گسترش است. هر دو موضوع تهدیدی برای قدرتهای اروپایی خواهند بود. چین دارای قدرت نرم برای احیای برجام و اجتناب از بروز جنگ در خلیج فارس است. چین دوست دارد خود را به مثابه یک قدرت بزرگ مسئولیتپذیر نشان دهد که به ثبات و رشد اقتصادی علاقهمند است. چین علیرغم سرکوب داخلی در آن کشور و برخی از نارضایتیهای خارجی میخواهد به عنوان یک قدرت ثباتبخش در امور بین الملل دیده شود. چین علاقهمند به تغییر رژیمهای سیاسی در کشورهای دیگر نیست. در نتیجه، شرکای آن کشور میتوانند با اطمینان توافقنامههای یک طرفه را با آن کشور امضا کنند، بدون ترس از آن که چهار سال بعد ممکن است دولت تازهای روی کار آید و آن قرارداد را لغو کند (برخلاف وضعیت امریکا). چین خواستار خرید نفت ارزانتر است. منافع روسیه در مورد ایران قدری متفاوت است. برای روسیه ناامنی و وضعیت همراه با هرج و مرج یک راه آسان و ارزان برای تثبیت نقش خود در امور بین المللی است به خصوص آن که قیمت نفت در حال افزایش است و این کشور یک قدرت مهم نفتی محسوب می شود".
این نشریه در ادامه مینویسد: "در حوزه سیاست منطقهای در خاورمیانه، روسیه منافع مشترکی با ایران دارد. ایران و روسیه هر دو مایل به محدود کردن نفوذ امریکا در خاورمیانه هستند. اتحاد در سوریه بخشی از مشارکت نظامی گستردهتر بین روسیه و ایران است. در اوایل سال جاری، دو کشور برنامههای مشترکی برای مانور نظامی دریایی در دریای خزر داشتند. این مانورها در سالهای 2015 و 2017 میلادی نیز تکرار شده بودند. روسیه مدت زمان کوتاهی پس از انعقاد برجام در سال 2016 میلادی سامانه موشکی اس-300 را به ایران انتقال داد. هر چند که اجرای قرارداد 10 میلیارد دلاری برای تحویل جنگندههای روسی به ایران متوقف شد. در صورت لغو تحریمهای امریکا، فروش تسلیحات روسیه به ایران گسترش و ادامه خواهد یافت چرا که ایران در آن صورت پول بیشتری خواهد داشت. برای اکثر کشورها درجه اهمیت نخست ایران به دلیل نفت است. تحریمهای امریکا عیله بخش نفتی ایران یک هدیه سیاسی و اقتصادی به روسیه است. روسیه از عرصه انرژی جهانی و محدود شدن آن به دلیل تحریم ایران استفاده کرده و صادرات خود را افزایش میدهد. علاوه بر آن کشورهای اروپایی که امیدوار به عادیسازی روابط ایران و غرب بودند اکنون به دلیل تحریمهای امریکا خود را در وضعیتی میبینند که مجبور به تامین انرژی جایگزین از روسیه هستند تا از عواقب مجازاتهای تحریمی ایران دور بمانند. در نتیجه، روسیه به نفوذ بر قاره اروپا در غیاب نفت ایران در بازار ادامه می دهد".
این نشریه در بخش پایانی گزارش خود می نویسد: "تحریمهای امریکا علیه نفت ایران اما برای چین خوشایند نیست؛ کشوری که بزرگترین واردکننده نفتها در جهان است و پیش از تحریمها روزانه 15 میلیارد دلار نفت از ایران خریداری میکرد. چین به شدت به منابع انرژی ایران وابسته است و این کشور نقش مهمی در کمربند اقتصادی جاده ابریشم دارد. انستیتو "امریکن اینترپرایز" تخمین زده که چین دستکم 48 میلیارد دلار در قراردادهای انرژی و خرید نفت از ایران سرمایهگذاری کرده است که بخشی از آن مربوط به حمل و نقل انرژی نیز میشود. با این حال، چین قصد دارد رژیم تحریمی تازه امریکا علیه ایران را رعایت کند. اکنون سینوپک و شرکت ملی نفت چین تصمیم گرفتهاند تا واردات نفت از ایران را متوقف کنند آن هم علیرغم صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری در میدان نفتی ایران. شرکتهای نفتی بزرگ چین نشان دادهاند که بر سر ایران خواستار مقابلهجویی با امریکا نیستند. شرکتهای نفتی چینی میترسند که در صورت نقض تحریم امریکا علیه بخش نفتی ایران دیگر امکان دسترسی به موسسات مالی بین المللی را نداشته باشند. در نتیجه، آنان ترجیح دادهاند که منتظر بمانند و ببینند چه میشود. به همین خاطر از معامله با ایران دستکم در شرایط فعلی منصرف شدهاند. چین با نفت زیادی که از ایران خریده و ذخیره کرده است اکنون اتاق تنفسی را برای خود فراهم کرده است. نتیجه اختلاف امریکا و ایران مشخص نیست. همچنین، مشخص نیست که آیا متحدان امریکا در ناتو از اقدام نظامی احتمالی امریکا علیه تهران حمایت خواهند کرد یا خیر. در عین حال، خطراتی برای روسیه و چین به منظور سرمایهگذاری در ایران وجود دارد اما فرصتهای خوبی نیز از لحاظ اقتصادی و سیاسی برای دو کشور فراهم شده است. در نتیجه، چین و روسیه فعلا دست نگه داشتهاند و صبر میکنند تا ببینند نتیجه این تنش میان ایران و امریکا چه خواهد شد".