آفتابنیوز : انصاریان خیلی زود در دل طرفداران جای خود را باز كرد، بازیهای سراسر درگیرانه او كه منجر به مصدومیتهای فراوانش میشد او را یك بازیكن باغیرت و با انگیزه و صد البته عاشق برای سرخها معرفی كرده بود. زوج او و بهروز رهبریفرد كه هر دو با آستینهای پیراهنهای لولهشده تا بالای بازوها مبارز میطلبید و با آن پنالتیهای بینقصشان دل از طرفداران سرخ میربود. انصاریان به مدد خصوصیات جنجالیاش خیلی زود پیراهن معروف 8 ارتش سرخ را به تن كرد.
پیراهن 8 كه بر تن ناصر محمدخانی و مجتبی محرمی هم خوشیمن نبود، عجب داستانی این شمارهها در پرسپولیس دارند، پیراهن 7 قرمزها این همه به صاحبانش پروین و استیلی افتخار داد و شماره 8 اینگونه روزگار صاحبانش را تیره كرد! شاید بهتر است كه خرافاتی نباشیم، انصاریان به زودی آن قدر محبوب شد كه همه او را پسر پروین مینامیدند و همین مساله باعث شد كه در كودتا غمخوار! انصاریان كه حاضر نشد پشت به سلطانش! كند از اقلیم سرخها تبعید شود و سر از سایپا در آورد، دوران بگوویچ و غمخوار تنها یك فصل ادامه یافت و انصاریان به همراه پروین و رهبریفرد دوباره به پرسپولیس بازگشتند این بار پروین به همراه همراهان همیشگیاش ابراهیمی، كماسی و خوردبین دو تازه وارد هم به دربار سلطانیاش! راه داد، سوبل آلمانی و البته مترجمش آرش فرزین اما دوران طلایی كه انصاریان در پرسپولیس داشت این بار جواب نداد و بعد از یك فصل و نیم آریهان به این تیم آمد.
آریهان از مدافعینی كه تنها خشونت میكنند و راحت پنالتی میدهند خوشش نمیآمد شاید هم حق داشت او از نسلی میآید كه مدافعین تكنیكی نظیر رودی كرول و فرانس بكنباوئر و ... را دیده بود و اینگونه بود كه انصاریان در آخر فصل راهی لیست بازیكنان آزاد شد، انصاریان كه در سیمای قلعهنویی یك پروین كوچك! را میدید به آبیها پیوست؛ انتقالی كه برای خیلیها عجیب بود اما انصاریان هم چون هاشمینسب نمیتوانست بلافاصله بعد از پرسپولیس در محیطی آرام فوتبال بازی كند، انصاریان در جمع آبیها باز انصاریان سالهای پایانی دهه هفتاد نشد و ... بازی داربی 62 كه تمام شد انصاریان به سمت ساها رفت تا پیراهنش را تعویض كند، او پیراهن شماره 5 را از ساها گرفت همان پیراهنی كه روزگاری بر تن كاپیتان محمد پنجعلی و نادر محمدخانی و افشین پیروانی بود.
علی به سمت رختكن رفت ولی در آستانه رختكن مربی و معلم آبیها پیراهن شماره 5 كه روزگاری بر تن كاپیتان او در بازیهای آسیایی 90 بود را پاره كرد، انصاریان هاج و و واج نگاه كرد؟ او نه از آریهان و نه پروین و نه شاغلام پیروانی كه فاصله كهكشانی با مرفاوی در دنیای فوتبال دارند اینگونه واكنشی ندیده بود.
انصاریان میاندیشید به كجا آمده است؟ انصاریان مغموم بود چقدر او در رختكن آبیها غریب بود، راستی پسر كجا آمدی؟ بیانصاف نباشیم او درست آمده بود قلعه آبیها به اشغال كوچولوها در آمده است، افسوس.
منبع: جهانفوتبال