سرویس بین الملل- نشریه امریکایی "فارین افیرز" که در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل مقالات و گزارشهای تحلیلی منتشر میکند در گزارش تازهای به مناسبت گذشت سه دهه از سرکوب جنبش دانشجویی چین به نظر و دیدگاه رهبران حزب کمونیست چین در مورد این موضوع پرداخته است.
به گزارش آفتابنیوز؛ "فارین افیرز" با اشاره به رویدادهای آن روزها که منجر به اعتراضات خیابانی شدند مینویسد: "در 15 آوریل 1989 میلادی "هو یائو بانگ" دبیرکل وقت حزب کمونیست چین بر اثر سکته قلبی در پکن درگذشت. دو سال پیش از آن او از منصب خود کنار گذاشته شده بود آن هم به این دلیل که از سوی سران حزب کمونیست چین بیش از اندازه "لیبرال" قلمداد می شد. در روزهای پس از درگذشت او گروهی از دانشجویان در میدان تیان آنمن در مرکز پکن گردهم آمدند تا از حزب بخواهند که مراسمی شایسته و محترمانه را برای او برگزار کند. با بزرگداشت یاد "هو" دانشجویان نارضایتی خود نسبت به فساد گسترده در طول دوران زمامداری "دنگ شیائوپینگ" که اتفاقا شعار او "اصلاحات و گشایش فضا" بود را نشان دادند. دانشجویان همچنین نشان دادند که نسبت به فقدان آزادی سیاسی از وضعیت ناراضی هستند. در طول هفت هفته بعد از آن، رهبران حزب در میان خود درباره چگونگی واکنش نشان دادن به معترضان با یکدیگر به بحث و گفت و گو پرداختند و سیگنالهای درهمی را به افکار عمومی فرستادند. شمار تظاهرکنندگان به بیش از یک میلیون نفر افزایش یافت و بسیاری از شهروندان به غیر از دانشجویان نیز به ان پیوستند. دانشجویان در میدان تجمع کردند و خواستههای رادیکالتری را مطرح کردند. تظاهرات به چندین شهر دیگر در چین نیز گسترش یافت. "دنگ" در نهایت تصمیم گرفت تا وضعیت اضطراری اعلام کند و از ارتش بخواهد وارد عمل شود. در تاریخ سوم ژوئن او دستور استفاده از قوه قهریه علیه معترضان را صادر کرد. ظرف مدت 24 ساعت صدها تن از معترضان کشته شدند. رقم دقیق کشتهشدگان هنوز مشخص نیست. خشونت اعمال شده علیه معترضان از سوی جامعه بین المللی با محکومیت مواجه شد. کشورهای دموکراتیک عضو گروه جی -7 تحریمهای اقتصادی را بر چین وضع و تحمیل کردند. این در حالی است که "ژائو ژیانگ" که مدتی نخست وزیر جمهوری خلق چین و نائب رییس حزب بود اما رویکردی آشتیجویانه را پیشنهاد کرده بود و مخالف استفاده از قوه قهریه بود. به دلیل این اختلاف نظر، "دنگ" او را از مقام خود برکنار کرد. پس از آن بود که "ژائو" تحت حصر خانگی قرار گرفت؛ حصری که تا زمان مرگ او در سال 2005 میلادی ادامه یافت".
این نشریه در ادامه می افزاید: "دو هفته بعد در فاصله 19 تا 21 ژوئن کمیته مرکزی حزب (پولیتبورو) جلسه بزرگی را تشکیل داد که بانفوذترین چهرههای کهنسال و بازنشسته حکومت در آن حضور داشتند. هدف از این جلسه رسیدن به اجماع و اتخاذ موضعی واحد در درون حزبی بود که نخبگان آن دچار چند دستگی و اختلاف نظر درباره تصمیم "دنگ" برای استفاده از قوه قهریه شده بودند که به برکناری "ژائو" انجامیده بود. واکنش حزب به بحران 1989 میلادی گفتمان و روند حرکت تاریخ چین برای سه دهه بعد را شکل داد. با این حال، تا سالهای بعد جزئیات آن جلسه فاش نشده بود".
این نشریه اشاره می کند که در سی امین سالگرد سرکوب خشونتبار جنبش دانشجویی، "عصر جدید" نشریهای که در هنگ کنگ منتشر می شود بخشهایی از اسناد و صورت جلسه آن نشست محرمانه با حضور اعضای بلندپایه حزب را منتشر کرده که شامل سخنرانیها است. این اسناد از طریق یکی از اعضای ارشد حزب به دست آمدهاند که در آن زمان از اسناد نسخهای را برای خود تهیه کرده بود. در سال 2001 میلادی نیز این نشریه گزیدهای از سخنرانیها و گزارشهای محرمانه مرتبط با آن جلسه را منتشر کرده بود. اکنون اسناد و سخنرانیهای بدست آمده بیشتر، نشان میدهند که رهبران حزب پس از سرکوب جنبش دانشجویی تیان آنمن چه درس هایی از آن گرفتند.
"فارین افیرز" می افزاید: "در این اسناد و سخنان مشخص شد که رهبران حزبی سه درس از بحران ایجاد شده گرفتند: نخست آن که حزب کمونیست چین تحت محاصره از سوی دشمنان داخلی است که همدست با دشمنان خارجی هستند. دوم آن که اصلاحات اقتصادی باید نظم ایدئولوژیک و کنترل اجتماعی را نیز به جامعه بازگرداند و این مقولات توامان با یکدیگر باشند و سوم؛ در صورتی که اختلافات و چند صدایی در درون حزب وجود داشته باشد حزب کمونیست به دست دشمنان خواهد افتاد. متن سخنرانیها نشان میدهد که فرهنگ سیاسی اقتدارگرا بر ذهنیت و ساختار حزب کمونیست حاکم بوده است و اینکه در دهههای بعد نیز حزب هرگونه تلاشی از سوی اعضا برای آزادسازی و باز کردن فضا را سرکوب کرده است. خوانش اسناد و متن سخنرانیها نشان میدهد که بازنشسته ها و سالخوردگان حزبی که کنترل هسته حزب را در دوران پس از مائو در دست داشتند به دو دسته تقسیم شده بودند: افردی که از اصلاحات "دنگ" می ترسیدند و آن را بیش از اندازه لیبرالی می دانستند؛ از سرکوب معترضان حمایت کردند و آنانی که خواستار اصلاحات لیبرالی بودند به حاشیه رانده شدند".
این نشریه می نویسد: "مخالف "شی جین پینگ" رهبر فعلی چین با اصلاحات لیبرالی و مخالفت او با باز شدن فضا نیز در همان راستایی است که رهبران دیروز چین در آن حلسه محرمانه بر روی آن تاکید داشتند. شاید برای جهان، سی امین سالگرد بحران تیان آنمن مربوط به تاریخ و گذشته باشد اما برای دولت چین هنوز یک نقطعه عطف و مرحلهای حیاتی قلمداد می شود. دولت چین اما هنوز از یاداوری آن رویداد می هراسد. صورت جلسه سخنان در آن جلسه نشان می دهد که اعضای حزب برای ابراز وفادرای به "دنگ" جمع شده بودند. یک سند نشان میدهند که "دنگ " در تاریخ 9 ژوئن آن سال از نیروهای نظامی برای سرکوب معترضان قدردانی کرد و سند دیگر نشان میدهد که مخالفان سرسخت "ژائو" عمکرد او در مدیریت کشور را همراه با نقص جلوه میدادند. دستکم 17 نفر در آن جلسه صحبت کرده بودند و در خلال صحبتهایشان جملات مشابهی چون "کاملا موفق هستم" و "من به طور کامل حمایت میکنم" با اشاره به سخنان "دنگ" مطرح شده بودند. همه توافق کردند که تظاهرات و یک اقدام "اخلال گرانه" و "آشوب طلبانه" است. در اکثر سخنان شرکتکنندگان با حالتی پارانویایی از دشمن داخلی و خارجی و همدستی آنان با جنبش اعتراضی دانشجویان می گفتند و معتقدند بودند شورشها اقدامی ضد انقلابی و در نتیجه پیوند ضد انقلاب داخلی و دشمن خارجی و نتیجه چندین سال اصلاحات است که به "آزادسازی بورژوایی" انجامیده بود که از نظر حزب امری مذموم قلمداد میشد. در سخنرانیها اشاره شده بود که باید جلوی تبدیل شد جمهوری کمونیستی به جمهوری بورژوازی گرفته شود و نباید گذاشت چین بنده غرب شود".
این نشریه می نویسد: "پنگ ژن" از اعضای سابق حزب، معترضان را گروه "بسیار کوچکی" خوانده بود که از دید او با نیروهای دشمن خارجی همکاری کردند و هدف آنان نابودی اصول حزب کمونیست و بنیانهای کشور بود. او گفت معترضان خواستار ایجاد نظام تفکیک قوای سه گانه از نوع امریکایی بودند و برای تغییر جمهوری کارگری به یک دولت دیکتاتوری سرمایهداری نقشه کشیده بودند. اکثر اعضای حاضر در پولیتبرو معتقد بودند که اکثریت تظاهرکنندگان افراد "گمراه شده" بودند اما دشمنیای با رژیم سیاسی نداشتند. آنان میگفتند که این افراد از سوی "عدهای قلیل" از افراد "بد" و "افراطی" تحریک شده بودند. "سونگ پینگ" اقتصاددان عضو پولیتبرو حتی مدعی شده بود که ژائو و اصلاحات او و متحداناش برای ایجاد تفرقه در حزب برنامهریزی شده بود. ادعاهایی که بدون ارائه سند و مدرک بودند. نائب دبیرکل حزب می گفت که شبکه خبری "صدای امریکا" هر روز شایعات را منتشر می کند و جمعیت را تحریک می کند. او گفت امریکا می خواهد مطمئن شود که چین در هرج و مرج باقی می ماند. او هشدار داد که واشنگتن با مداخلات خود خواستار نابودی کمونیسم در چین است".
"فارین افیرز" در ادامه می نویسد: "با هیولا نشان دادن منتقدان داخلی و اغراق درباره نقش نیروهای خارجی، محافظهکاران درون حزبی چشمان خود را بر روی مشکلات واقعی که به دلیل عملکرد رژیم ایجاد شده بودند بستند. به نظر میرسید آنان از دانشجویان، روشنفکران و طبقه متوسط بیگانه شده بودند و در عوض اصلاحات را سرزنش میکردند. محافظه کاران حاضر در جلسه از سیاست آزادسازی اقتصادی "ژائو" انتقاد می کردند در حالی که واقعیت آن بود که ایدههای "دنگ" ادامه دهنده راه او بود. محافظه کاران می گفتند اصاحات "ژائو" باعث باز شدن درهای چین به روی سرمایه داری شده است. آنان همچنین معتقد بودند که او در حمایت از ارتش آزادیبخش خلق چین ناموفق بوده است و تحت تاثیر افکار لیبرال بورژوایی از نقش مهم قوه قهریه و نیروهای نظامی غافل شده بود. در آن جلسه به جای ارائه راه حل واقعی اعضا به بیان شعارهای توخالی بسنده کردند و خواستار وحدت درون حزبی و از بین بردن جناح گرایی در درون حزب، اتحاد توده ها و ترویج وطن پرستی و ایده های مرتبط با آن شدند".
این نشریه در بخش پایانی گزارش می نویسد:ذ"این موضوع نشان دهنده دکترین حزب کمونیست چین است که مبتنی بر آن رهبر باید همه مشکلات را قاطعانه حل کند. در این میان "مائو" انتقادات را نمیپذیرفت و به صورت سریالی منتقدان و رقبا را حذف میکرد. "دنگ" نیز سرسختانه در برابر انتقادات مقاومت میکرد. پس از بحران "تیان آنمن"، "دنگ" ایده هسته مرکزی حزب و تصمیمگیری رهبری در درون آن را تقویت کرد که نشانهای از نگرانی او و سایر اعضای حزب نسبت به احتمال تکرار شورشها بود. اکنون "شی جین پینگ" نیز با اعتقاد به هسته حزب و مرکزیت رهبری تمام رقبای احتمالی خود را حذف کرده و کرسیهای پولیتبورو مناصب کمیسیون مرکزی نظامی را با افرادی که به او وفادار بودهاند پر کرده است و توانسته با ایجاد کارزار مبارزه با فساد فضای ترس را بر حزب حاکم سازد و مخالفان درون حزبی و علاوه بر آن وکلا، فمینیست ها و فعالان محیط زیست را هدف حمله قرار دهد. این ادامه همان راه دیروز است. نظام سیاسی چین از دموکراسی واقعی نفرت دارد و رهبراناش به سوی دیکتاتوری حرکت می کنند. با این حال، تمرکز رهبری نتوانست تناقض میان اصلاحات و کنترل را سه دهه پس از بحران تیان آنمن حل کند. هر چه ثروت و قدرت چین از طریث تعامل با اقتصاد جهانی افزایش می یابد روشنفکران، دانشجویان و طبقه متوسط نیز رو به گسترش هستند. آنان علاقه ای به انطباق دادن خود با ایدئولوژی دهه 50 میلادی حزب کمونیست چین ندارند و خواستار تغییرات اجتماعی بیشتر هستند که در تضاد با اعمال و تحمیل نظم حزب بر جامعه است. این وضعیت در سال های اخیر تشدید شده چرا که آموزش عالی در چین در دوره "شی" گسترش یافته و افراد بیشتری به شهرها مهاجرت کرده اند و مصرف گرایی افزایش یافته است. این طبقه متوسط که به رفاه نسبی رسیده اکنون آزادی های بیشتری می خواهد از آزادی رسانه گرفته تا دسترسی آزادانه به اینترنت. شیوه زمامداری "شی" اما در آینده برای چین خطرناک است او در درون حزب خواستار وفاداری اعضا است و در جامعه شدت کنترل باعث ایجاد حس مقاومت می شود. از سوی دیگر "شی" با حذف رقبای خود باعث ایجاد بحران جانشینی در آینده می شود".
ترجمه از: نوژن اعتضادالسلطنه