«با غریبهها حرف نزن!» این احتمالاً یکی از اولین نصیحتهایی است که هر کودک از پدر و مادرش میشنود. این که «غریبه» خطرناک است و ممکن است به ما صدمه بزند از همان نخستین روزهای زندگی در گوش ما تکرار میشود. خاطرم میآید در روزگار کودکی ما بعضی از مادرها برای محکمکاری میگفتند غریبهها شما را میدزدند و میفروشند به باندهای قاچاق اعضای بدن!+
اما نکته عجیب اینجاست که با این همه نصیحت و تهدید ما با غریبهها دوست میشویم و هر چه سن بالاتر میرود، اتفاقاً به غریبهها بیشتر اعتماد میکنیم و با آنها راحتتر حرف میزنیم. با گسترش شبکههای مجازی زمینه این ارتباط بیشتر از گذشته فراهم آمده است.
افراد در زندگی روزمره معمولاً در مترو، تاکسی، اتوبوس یا هر فضایی که کنار یک غریبه قرار میگیرند، با این پیشفرض ذهنی که «من را نمیشناسد پس نمیتواند به من صدمه بزند» اعتماد میکنند و حرفهایی را که ممکن است در زندگی شخصی به برادر، همسر یا هر عضو دیگری از خانواده نزنند، با غریبه در میان میگذارند چون احساس میکنند او هرگز این فرصت را نخواهد داشت تا این حرفها، درددلها یا رازها علیه آنها استفاده کند یا با به رخکشیدن آنها را در موضع ضعف قرار دهد.
این رفتار که از آن با عنوان «خودگشودگی» (Self disclosure) یا «خودافشاگری» یاد میشود خاص ما ایرانیان نیست. نکته جالب اینجاست که افراد معمولاً در مورد موضوعات مربوط به گذشته بیشتر خودگشودگی دارند تا حال و آینده. مثلاً فرد ممکن است بگوید که او کودکی سر راهی بوده یا به کسی در خانواده اعتماد کرده و او کلاهش را برداشته اما حتی نمیتواند این را در جمع خانوادگی بیان میکند چون ممکن است باعث صدمه دیدن بنیان خانواده اش شود.
اعتماد به غریبهها مثل ایستادن در تاریکی و نگاه کردن و حرفزدن در مورد روشنایی است. فرد احساس میکند کسی او را نمیبیند برای همین میتواند هویت تازه و متفاوتی برای خودش تعریف کند (حتی نام و شغل و زادگاه). این اتفاق در شبکههای مجازی گستردگی بیشتری دارد، افراد دست به ساخت هویت ساختگی و اغواگر میزنند و این گمنامی به آنها قدرت بالادستی میدهد.
نکته دیگر هم این است که رابطه با غریبهها دیرپا نیست. هر چقدر فرد احساس کند که ممکن است رابطه او با یک غریبه عمیقتر شود، از خودافشاگری خودداری میکند ولی وقتی احساس کند به محض توقف اتوبوس، قطار یا هواپیما او مثل قطرهای در میان اقیانوس انسانی گم میشود با بیپروایی بیشتر و محافظهکاری کمتری حرف میزند.
حتی گفته میشود افراد با احتمال بیشتری به اشخاص غریبهای اعتماد میکنند که ویژگیهای ظاهری مشابه با کسانی دارند که پیشتر مورد اعتماد بودهاند. به طور عکس، در صورتی که ظاهر فرد شبیه به کسی باشد که در گذشته به شما خیانت کرده (به هر نحوی) احتمال کمتری دارد که به وی اعتماد کنید.
با همه این قصهها در این روزها در شبکههای مجازی با احتیاط بسیار بیشتری «اعتماد» کنید. چون هیچ مشخص نیست پشت نام و عکس غریبهای که به شما نزدیک شده و شما دست به خودافشاگری برایش زدهاید یک آشنا پنهان شده باشد!