محمدرضا باهنر از انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی تا امروز، روی دیگری از سیاستورزی را تجربه میکند. رویکردی تازه که بهویژه با نگاه به کارنامه بلندبالای او، چه در مجلس قانونگذاری، چه در مجمع تشخیص مصلحت نظام و چه در جریان اصولگرایی، کمترین شباهت با گذشته را به اذهان یادآور میشود. او یکی از نخستین اصولگرایان - و احتمالاً جزو باهوشترینهای این جریان - بود که پیش از شکست ۳۰ به صفر ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم در تهران، پایش را از عرصه رقابت کنار کشید و ترجیح داد در کنار اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری و جمع شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین بایستد و نظارهگر کیفیت انسجام و اتحاد همفکرانش تحت عنوان تازهای باشد که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نام گرفته بود.
باهنر از اسفندماه ۹۴ که انتخابات برگزار شد و بهخصوص پس از پایان آخرین ماههای نمایندگیاش در مجلس نهم، کوشید با برگزاری نشستهای ماهانه جام و سخنرانی در آنها یا با برگزاری نشستهای خبری متعدد و در نهایت انجام مصاحبه با رسانهها، دیدگاههایش درباره تحولات سیاسی روز را بیان کند تا در هیاهوی اوضاع آشفته و کمابیش ملتهب سیاست، فراموش نشود. او از سوی دیگر با فعالیتهای حزبیاش در جایگاه رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعه اسلامی مهندسین کوشید تا اضلاع پراکنده جریان متبوعش را که پس از شکستهای پیاپی در دو، سه انتخابات، بار دیگر بذر اختلافاتشان شکوفه کرده بود، کنار هم قرار دهد؛ مأموریتی که به نظر میرسد در روزهای گذشته، با نزدیکشدن به انتخابات مجلس یازدهم، ضرورتی بیش از پیش یافته است و باهنر نیز گویا حاضر نیست در انجام تماموکمال آن تا رسیدن به نتیجه مطلوبش، کمکاری کند. چنان که او این روزها در نشستهایی موسوم به گفتوگوی ملی شرکت میکند، با ضرغامی و عارف همسخن میشود، به سنت هرساله، مراسم افطاری ماه رمضان را هم برگزار میکند و در میان مهمانانش از ناطق نوری گرفته تا محمود احمدینژاد حاضر میشوند و در نهایت در یکی از آخرین سخنانش بر تمایل خود نسبت به جذب علی لاریجانی در ائتلاف اصولگرایان تاکید میکند.
با محمدرضا باهنر درباره چگونگی ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آینده، نو اصولگرایان، ائتلاف با اعتدالگرایان اصلاحطلب، پوستاندازی مجمع تشخیص مصلحت نظام و جزئیات علت حضور احمدینژاد در مراسم افطاری جام گفتوگو کردیم.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است:
شما در آخرین نشست خبری با رسانهها تاکید کردید که جمنا تنها محور ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آینده نخواهد بود. خودتان تصور نمیکنید ممکن است با این اوضاع باردیگر شاهد چندپارهشدن جریان اصولگرایی در انتخابات شویم؟ با توجه به تکرویهای برخی احزاب در درون جبهه اصولگرایی، چهطور میتوانید به همگرایی برسید؟
ما حداکثر تلاشمان را خواهیم کرد که اصولگرایان را دور هم جمعکنیم. در این میان حتماً جمناییها هم هستند. تلاش میکنیم گروههای دیگری هم در این میان باشند اما اینکه همه آنها تحت عنوان جمنا وارد انتخابات شوند، فکر نمیکنم که اتفاق بیافتد اما اکثر جمناییها هم در این ائتلاف خواهند بود. ما همیشه این مشکل را داریم که چون حزب قدرتمندی در کشور وجود ندارد، روند انجام ائتلافها خیلی وقتگیر میشود. باید مرتب بنشینیم و مذاکره کنیم و هر دورهای هم ائتلاف با یک اسم تازه آغاز میشود. این دوره هم این مشکل وجود دارد اما هدف ما وحدت حداکثری اصولگرایان است.
برنامهتان برای جذب نو اصولگرایان و جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت چیست؟
همه این گروهها هم در این ائتلاف هستند.
یعنی الان همه این گروهها را در ائتلاف خود جمع کردهاید؟
نه. در مرحله مذاکره هستیم. انشاءالله امیدواریم که اکثر آنها ائتلاف را بپذیرند چرا که هدف ما این است که ائتلافی صددرصدی انجام شود.
پیشبینی خودتان از جذب احزاب مختلف اصولگرا به این ائتلاف چیست؟
به نظرم این ائتلاف بهتر از ائتلاف دورههای گذشته خواهد بود.
برخی از اصلاحطلبان اخیراً مطرح کردند که همچنان میشود با اصولگرایان معتدل ائتلاف کرد و برخی دیگر مثل محمدرضا عارف تاکید میکنند که ما دیگر با سایر جریانها ائتلاف نمیکنیم. نظر شما در اینباره چیست؟ آیا اصولگرایان علاقهمند هستند با اصلاحطلبان نزدیک به خودشان ائتلاف کنند؟
ما اخیراً فضایی را ایجاد کردیم که جلساتی برگزار شود و با رقیبان هم گفتوگو کنیم اما معنای این مذاکره، ائتلاف نیست. بالاخره لازم است در دوران انتخابات، رقابت داشته باشیم. ما میگوئیم برای اینکه این رقابتها تبدیل به خصومت و خشونت نشود باید گفتوگو کنیم اما این معنایش ائتلاف با رقبایمان نیست. انتخابات به معنای رقابت است. دو گروه اصلی در کشور ما اصلاحطلبان و اصولگرایان هستند؛ در این میان گروههای فرعی هم ایجاد میشود اما تهران اصولاً در زمان انتخابات دو لیست دارد. بههرحال همانطور که گفتم ما داریم با رقبا تعامل میکنیم اما به نظرم ائتلاف با رقیب معنایی ندارد.
اخیراً اخباری مبنی بر محوریت جامعه روحانیت مبارز برای ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آتی مطرح شده بود و عدهای این اقدام را بازگشت به شیخوخیت در اصولگرایی نامیدند اما در سخنان روزهای گذشته شما درباره ساختار ائتلاف اصولگرایان اشارهای به جامعه روحانیت نشد، توضیح خودتان چیست؟
جامعه روحانیت در حال تجدید ساختار است اما قصد ندارد مثل سابق میداندار باشد. جامعه روحانیت بیشتر امید دارد خود اصولگرایان با هم وحدت کنند و سازوکارش را فراهم سازند. ضمن اینکه فکر نمیکنم روند تجدید ساختار جامعه روحانیت به این انتخابات برسد. از طرفی اصولاً جامعه روحانیت هم ورودی مصداقی به انتخابات نمیکند.
روند جلسات معروف به گفتوگوی ملی چطور پیش میرود؟
هنوز این گفتوگوها تبدیل به ساختار نشده است که مثلاً مشخص شود عدهای از طرف اصلاحطلبان و عدهای از طرف اصولگرایان چه کاری خواهند کرد. ما علاقهمند هستیم ضمن اینکه با جناحهای مختلف سیاسی رقابت میکنیم، دشمنی نکنیم و در گفتوگوها خیلی از مشکلات را حل کنیم. طبیعی است که در حل برخی مشکلات مملکت بسیاری از مواضع ما و اصلاحطلبان مشترک است؛ مثلاً اینکه تلاش کنیم رکود برطرف شود، تولید راه بیافتند و امثال این موارد، اعتقاد همه گروههای سیاسی در کشور است. بنابراین ما میگوئیم آنجایی که باهم اختلاف نداریم، میتوانیم همکاری کنیم که این تلاش را آغاز کردیم. البته در نهادهای دیگری مثل مجلس هم عدهای این اندیشه را آغاز کردهاند. به هرحال امیدواریم گفتوگو کردن به یک فرهنگ عمومی در جامعه تبدیل شود تا جریانهای مختلف در ضمن رقابت با یکدیگر، بر سر مواضع مشترک، همکاری کنند. وقتی گفتوگوی مستقیم وجود نداشته نباشد از طریق رسانهها حرفهایی زده میشود که حتی متلک تعبیر میشود و حاشیههایی هم ایجاد میکند.
به نظر میرسد بعد از این همه سال، با شنیدن شعار "اصلاحطلب اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا" به فکر گفتوگو بر سر مواضع مشترک رسیدید.
نه؛ این طور نیست؛ الان چهل سال است از این دست شعارها وجود دارد. اما در این میان اشکال اصلی که بارها و بارها نقد شده این است که چند تا حزب قدرتمند فراگیر در کشور نداریم اما در عوض احزاب کوچک زیادی داریم. الان عملاً جناحها باهم رقابت میکنند. یک زمانی چپ و راست، یک زمانی کندرو و تندرو و یک زمانی اصلاح طلب اصولگرا مطرح بود. یک زمانی شورای عالی اصلاحات وجود دارد، یک زمانی جامعه مدنی و شورای عالی اصولگرایان؛ میخواهم بگویم اسمها تغییر میکند اما در اصل دو گروه اصلی هستند که در انتخاباتها باهم رقابت میکنند.
با مصوبات اخیر به نظر میرسد مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال تکمیل و اصلاح قوانین داخلی است، در ارتباط با این تغیرات توضیحی بدهید.
مجمع تشخیص مصلحت نظام دو وظیفه اصلی دارد؛ یک وظیفهاش مشورت دادن به رهبری در تعیین سیاستهای کلی نظام است. به طور کلی تعیین سیاستهای کلی نظام بر عهده رهبری است؛ البته در اصل ۱۱۰ قانون اساسی آمده رهبری بعد از مشورت با مجمع سیاستهای کلی را ابلاغ میکند.
یک وظیفه دیگر هم دارد، آن هم زمانی است که شورای نگهبان با مجلس به مشکل خورده باشد؛ در این زمان اختلاف طرح شده برای حل و فصل باید به مجمع بیاید. در این قسمت دوم بحث اختیارات رهبری مطرح نیست. مجمع تصمیمش را میگیرد و نتیجه را مثل قانون ابلاغ میکند. اگر در موضوعی بین مجلس و شورای نگهبان اختلاف باشد و مجلس ابر آن اصرار کند؛ این اختلاف به مجمع میآید.
در اینجا مجمع بر مبنای مصالح مملکت نظر میدهد؛ اگر نظر شورای نگهبان را ارائه کند موضوع یک قانون عالی است. اما اگر نظر شورای نگهبان را رد کند چون بر اساس ضرورت و مصلحت اندیشی بوده است حتماً باید زمانی برای آن در نظر گرفته شود. این نظر الی العبد نمیتواند باشد. اخیراً بحث مقام معظم رهبری نیز همین موضوع بوده است، به اعضای مجمع دستور دادند برای مصلحتاندیشیها زمان تعیین کنند. بر اساس این موضوعاتی که طرح کردم الان مشغول نگارش آئیننامه جدید مجمع هستیم.
بنابراین مصلحت اندیدشیهای مجمع تشخیص به صورت طبیعی ده ساله است، مگر آنکه در قوانینی مثل بودجه یا قانون برنامه پنجساله توسعه زمانش مشخص باشد. در واقع اگر در مورد زمان یک قانون در مجمع سکوت کردیم زمانش ۱۰ ساله است.
آیا میتوان این تغیرات را در راستای پوست اندازی مجمع تعبیر کنیم.
اسم این کارها پوست اندازی نیست. نظارت بر اجرای سیاستها بر عهده رهبری است؛ این موضوع در اصل ۱۱۰ قانون اساسی به صراحت آمده است. حضرت آقا نیز این موضوع را به مجمع تشخیص مصلحت نظام تنفیذ کردند. الان مجمع تشخیص هم دارد همین کار را میکند، شاید بشود گفت از این لحاظ با دوران ریاست آیتالله هاشمی رفسنجانی تغییر کرده است. اما به هر حال از همان زمانها ما در حوزه نظارت سیاستها ورود پیدا کرده بودیم. از سوی دیگر در نظر داشته باشید قوانین داخلی و آئیننامهها به ترتیب تکمیل میشوند و نه یک دفعه. اتفاق جدیدی در مجمع نیافتاده است و همه چیز کاملاً بر اساس قانون اساسی پیش میرود.
در جریان مراسم افطاری جامعه مهندسین، محمود احمدی نژاد هم حاضر بود که خودتان در نشست خبری اشاره کردید این حضور، در قالب دعوت عام انجام شده است اما بخشی از افکار عمومی به این سمت حرکت کرد که ممکن این حضور بیارتباط با انتخابات آینده نباشد، نظر خودتان چیست؟
این دعوت که واقعاً یک دعوت عام بود و ایشان در همان قالب به مراسم تشریف آوردند. اما در جریان اصولگرایی و حتی نو اصولگرایی تاکنون هیچ بحثی برای ائتلاف با آقای احمدینژاد انجام نشده و بعید میدانم که صحبتی هم پیش آید. از طرفی پیشتر فعالیتها و حضور آقای احمدینژاد هم برای ریاستجمهوری انجام شده بود که منتفی شد اما اینکه ایشان برای انتخابات مجلس بخواهد با حزبی به میدان بیاید یا نه را باید صبر کنیم و ببینیم.
اما در سالهای گذشته آقای احمدینژاد در این مراسم حضور نداشت، فکر میکنید علت حضورش در مراسم امسال چه بود؟
مسئله خیلی کوچکی از نظر اجتماعی بود. شوهر همشیره بنده که پدر آقای ثمره هاشمی میشود، حدود ۲۵ روز قبل فوت کرده بود و آقای احمدی نژاد هم از آنجا که با آقای ثمرههاشمی برو و بیایی دارند و ارتباطشان خوب است، از تهران برای مراسم ختم به کرمان آمدند. همچنین در مراسم ختمی که در مسجد نور تهران برگزار شد هم حاضر شدند و همانجا از من پرسیدند دعوتتان برای افطاری جامعه اسلامی مهندسین جدی است یا نه؟ من هم گفتم بله؛ ما دعوت کردهایم و هرکس بیاید خوب است که ایشان هم بر همین اساس تشریف آوردند. بنابراین فکر نمیکنم علتی جز برای همان رفتوآمدهای مرسومی که گفتم، وجود داشته باشد. ضمن اینکه فکر نمیکنم خود احمدینژاد هم میلی برای رفتوآمد با اصولگرایان داشته باشد.
شما پیش از این تاکید کرده بودید که در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا نمیشوید. آیا قصد ندارید برای حضور در انتخابات مجلس برنامهریزی داشته باشید؟
من حتماً یک فعال سیاسی در انتخابات مجلس خواهم بود چرا که نیرو و حزب داریم اما شخص خودم برای انتخابات مجلس نمیآیم و برنامهای ندارم.