قالیباف پس از پایان حرف و حدیثهای انتخابات ریاستجمهوری ۹۶، با مطرح کردن «نواصولگرایی» و تمرکز بر جوانان، رویکرد انتقادی خود نسبت به جریان اصولگرایی را آشکار کرد. قالیباف معتقد بود که در آن انتخابات، سیدابراهیم رئیسی باید کنار میرفت نه او. به هرحال اصولگرایان او را کنار گذاشتند اما رئیسی هم توفیقی برای پیروزی در انتخابات بدست نیاورد تا اصولگرایان چهار سال دیگر از پاستور دور بمانند و قالیباف هم منتقد روند موجود فعالیت سیاسی اصولگرایان شود.
ناامیدی قالیباف از بزرگان اصولگرایی او را به سمت جوانان سوق داده است و او حالا از جوانان برای حضور در انتخابات دعوت کرده است. البته هنوز روشن نیست مخاطبان قالیباف تا چه میزان از مواضع او استقبال میکنند اما به روشنی معلوم است که بزرگان تاکنون استقبالی از او و نواصولگرایی نکردهاند البته انتقادات قالیباف از عملکرد جریان اصولگرایی در این استقبال سرد مؤثر بوده است. قالیباف در نامهای که در تیر ۹۶ منتشر کرد خطاب به جوانان گفت که «بسیاری از شما دلیلِ شکستهای اخیرِ جریانِ اصولگرایی در جلبِ نظرِ مردم در انتخابات را، نتیجه اشکالاتِ ساختاری، رویکردی و عملکردیْ در سطوحِ کلان و خُرد میدانید.» او تاکید میکند که «امروز دیگر روشن است که اصولگرایی باید با حفظِ مبانی و ارزشهایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، در نگرش و شیوه سیاستورزی خود متحوّل شود و با گفتمان و چهرههایی نو، حرکت در راستایِ نواصولگرایی را هرچه زودتر آغاز کند.»
«چهرههای نو» شاید همان کلیدواژه ای باشد که خوشایند بزرگان اصولگرایی نیست اما قالیباف بر آن تاکید دارد و حالا او پس از دو سال از انتشار نامه اول خود و در شرایطی که جریان اصولگرایی همانند رقیب خود در نخوت بسر میبرد، جوانان را برای حضور در انتخابات دعوت میکند تا اولین نفری در جریان اصولگرایی باشد که بصورت جدی به موضوع انتخابات ورود کرده است.
قالیباف همچنان در جریان اصولگرایی میگنجد اما با انتقاد از این جریان، میخواهد راهی نو با چهرههای نویی را شروع کند. چهرههای نویی که باید آنها را در میان جوانان جست و قالیباف ادعا میکند که میخواهد صدای آنها باشد نه محور آنها. او در پیام ویدئویی خود بیان میکند که «قرار نیست محور شما باشم اما میتوانم صدای شما شوم.»
البته قالیباف در پیام خود خیلی زود از سخنگویی فاصله گرفته و برای خود نقش تعریف میکند. او خطاب به جوانان میگوید که «از همه شما جوانان دلسوز انقلابی درخواست میکنم، متناسب با شاخصهایی که منتشر میشود، افراد توانمند و با صلاحیتی را که میشناسید یا اگر خودتان را برای قبول مسئولیت نمایندگی مردم مفید میدانید، معرفی کنید تا تلاش کنیم شایسته ترینها، در معرض انتخاب مردم قرار بگیرند.» او میگوید که تلاش کنیم تا شایستهترینها در معرض انتخاب مردم قرار گیرند. آیا این جملات میتواند به معنای داشتن نقشی فراتر از سخنگویی باشد؟
او همکاری با سایر بازیگران و بازیگردانان جریان اصولگرا ندارد و دیگر به سراغ آنها نرفته است و با انتخاب جوانان به عنوان جامعه مخاطب خود، میخواهد بوسیله آنها پاشنه در را بچرخاند. اما کمی سخت است که قبول کنیم کسی که مدعی چندباره ریاستجمهوری بوده است حالا فقط میخواهد سخنگوی جوانان باشد تا مجلسی جوان و کارآمد تشکیل شود.
شاید قالیباف دیگر نمیخواهد در جریان اصولگرایی یک بازیگر باشد تا براحتی کنار گذاشته شود. او دنبال بازیگردانی است و نواصولگرایی محور و مبانی حرکت او و جوانان بازیگران او میشوند. باید اشاره کرد که نه هنوز دقیقاً مشخص است که نواصولگرایی چیست و نه معلوم است جوانان چقدر قالیباف را جدی میگیرند. در چند ماه آینده توانایی قالیباف برای ایفای نقش جدیدش روشن میشود البته به شرط آنها قالیباف نخواهد خودش سخنگوی جوانان در بهارستان شود.