سید احمد خمینی، فرزند سید حسن خمینی به اظهارات یک فعال سیاسی اصولگرا در شبکه سه سیما واکنش نشان داد.
وی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
دیروز یکی از دوستان، قسمتی از مصاحبه یکی از فعالان سیاسی با شبکه ۳ را برایم فرستاد که در آن بنده را نواخته بودند. دوستمان میگفت که باید اعتراض کرد و چنین و چنان کرد و به شبکه فخیمه ۳ اعتراض کرد و.... .
البته حتما دوستان رویه و خلق و خوی من را میدانند که از کنار این سخنان میگذرم، چرا که اساسا نه از همه آنها مطلع میشوم تا بخواهم جواب دهم و نه امکان پاسخ به همه آنها را دارم و لذا به لطف خدا و فهم عمومی مردم اتکا میکنم.
اما اینبار به دو جهت لازم دیدم چند جملهای با دوستان در میان بگذارم. اول اینکه من اصلا از اینکه صدا و سیما به نقد امثال من بپردازد ناراحت نیستم و اگر انتقادی وارد است آن است که چرا از این رسانه ملی برای نقد همه استفاده نمیشود؟! شایسته است در این زمینه عدالت رعایت شود تا هم پاسخها مطرح شود و هم اگر کسانی به بخشهای دیگر و افراد دیگر هم نقد دارند، بتوانند مطرح کنند.
دوم اینکه سخنان این مصاحبه کننده را مقداری غیرمنصفانه میدانم. البته اینکه جناب ایشان از من یا امثال من ناراحت باشند و یا گله داشته باشند و حتی بالاتر از آن را حق ایشان میدانم ولی اینکه در میان صحبت ناگهان به موضوع اسب سواری نقل سخن کنند و آن را ملاک اشرافیت بگیرند، البته بی انصافی است. یک بار دیگر هم نوشتهام که من تنها یک بار در عمرم سوار اسب شدهام و نه اسبی دارم و نه به این ورزش اشتغال دارم. و یا اینکه بگویند که بنده ژست اپوزیسیون میگیرم هم خلاف است. من همواره سعی دارم که یک لحظه از فکر اعتلای اسلام و امام و جمهوری اسلامی غافل نباشم. البته ممکن است تعریف من از جمهوری اسلامی و یاران و دوستان آن، با آنچه این مصاحبه کننده و یا همفکران ایشان در نظر دارند، تفاوت کند ولی این به معنای خروج از جمهوری اسلامی نیست. بیتکلف عرض کنم که من با تفکر جامد و خشکی که همه نیروهای انقلاب را با چوب نفرت طرد میکند، مخالفم و با آن تا سر حدّ توان مخالفت میکنم و از اینکه در راه دفاع از امام راستین، آماج تهمت قرار گیرم نه تنها ناراحت نمیشوم، بلکه خیلی هم از آن بدم نمیآید. حالا اینکه دفاع از مظلومی که ده سال است حق دفاع از خود ندارد، در نظر کسی ژست اپوزوسیون باشد، البته به شخص ایشان مربوط است.
ایشان در جای دیگر نیز به کنایه، به معمّم شدن من در ۱۸ سالگی هم اشاره کردهاند و سخت بر آن تاختهاند. البته من در ۱۴ سالگی به حوزه علمیه قم رفتم و در بیست سالگی معمم شدم. نمیدانم آیا این هم از منظر ایشان جرم است؟ خدا را شکر که جرایم ما در همین حدود است و الّا با این دل سخت و نامهربان و این جان سختگیر و پر غیظ چه بر سر ما میآمد!
در مورد نماز عید فطر هم شاید بیمناسبت نباشد که مطلبی را به عرض دوستان برسانم. برخلاف آنچه یکی از خبرنگاران صدا و سیما نوشته بودند، آن روز بنده توسط اعضای محترم دفتر رهبر انقلاب به زیر جایگاه راهنمایی شدم و دقایقی بعد از پدر، به همان جایی که دوست توییتنویس آن را "سی آی پی" نامیده بودند، وارد شدم؛ ابتدا خدمت رهبر انقلاب رسیدم و ایشان مطابق معمول ابراز محبت کردند و بعد هم همان گروه از متصدیان دفتر رهبری، بنده را به صف نماز راهنمایی کردند. نه تشری در کار بود و نه توقعی. شنیدم محتوای توییت آن خبرنگار محترم هم، بعدا توسط برخی متصدیان دفتر رهبری تکذیب شده است. حالا اینکه چرا گروهی از هر چه می خواهند حاشیه بسازند، البته بحث خود را می طلبد.این را هم بگویم اصلا دلم نمی خواستم کام گروهی را در روز عید تلخ کنم و شاید اگر می دانستم که برخی، اگرچه به ناحق، از حضور من دل چرکین می شوند، چه بسا نمی رفتم.
الحمدلله وجود این دوستان و برخی دیگر که با ذره بین و امثال ذلک هر ایراد مرا وارسی می کنند، مانعی است بر بسیاری از لغزش ها. و باز الحمد لله که نهایت جرم من در دادگاه آنها، یک بار سوار شدن بر اسب و یک بار حضور در صف اول نماز عید است. و هزار شکر که خداوند عیب های روحی ما را بر ملا نکرده است که فرمود «و کنت انت الرقیب علیّ من ورائهم»
القصه. پدر بزرگم، مرحوم حاج احمد آقا همیشه خطاب به مردم می گفته اند "من نوکر شمایم". بگذارید من هم همان را با افتخار تکرار کنم.
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن
پ ن. ببینیم عزیزان صدا و سیما این جوابیه را آیا به قول خودشان پوشش می دهند؟! امیدوارم!