تیمملی فوتبال كشور ما بیش از یك سال است كه با معضل برگزاری بازیهای تداركاتی روبهروست. این معضل از زمانی كه تیمملی كشورمان به جام جهانی صعود كرد آغاز شد و تا كنون نیز ادامه دارد.
با وجود اینكه سرمربی تیمملی ایران با اعتماد به نفس كامل و اطمینان خاطر بارها از انجام مسابقه دوستانه با تیمهای بزرگ دنیا خبر داده اما روز گذشته غفاری عضو كمیته انتقالی فدراسیون فوتبال در گفت و گویی صراحتاً اعلام كرد كه مذاكرات فدراسیون فوتبال با كشورهای مختلف تاكنون به نتیجهای نرسیده و هنوز هیچ مسابقه تداركاتی برای تیمملی كشورمان به صورت قطعی و نهایی در نیامده است. این مقام مسؤول فدراسیون فوتبال تنها فرصت تیمملی كشورمان برای آماده سازی را مسابقات قهرمانی غرب آسیا عنوان كرد.
به اینترتیب در فاصله كمتر از 3 ماه مانده به مسابقات جام ملتهای آسیا تیمملی كشورمان مقابل معضلی بزرگ و البته تكراری قرار گرفته است؛ معضلی كه یك بار دیگر هم موجب ناكامی فوتبال ایران در عرصه بین المللی شد.
فوتبال ایران همواره به دلیل برنامهریزیهای غلط در عین شایستگی نتوانسته در عرصههای معتبر بین المللی عرضه اندام كند. بدون شك تیمملی فوتبال ایران در سالهای اخیر بهترین بازیكنان تاریخ خود را در كنار هم داشته، بازیكنانی كه حتی در باشگاههایتراز اول اروپا به عنوان مهرههای كلیدی به حساب میآیند. با این شرایط این تیم نه تنها نتوانست در جام جهانی نمایندهای درخور نام فوتبال ایران باشد بلكه امروز در آستانه آوردگاه مهم دیگری نیز جز نگرانی چیز دیگری برای هواداران خود به همراه ندارد.
از زمانی كه سرمربی تیمملی كشورمان اعلام كرده بود كه برنامه 6 ماهه تیمملی بهزودی اعلام میشود تاكنون 3 ماه گذشته است و نه تنها این برنامه 6 ماهه اعلام نشده حتی به اذعان مسؤولان فدراسیون فوتبال ما برای 3 ماه باقی مانده نیز برنامهای نداریم. تنها امید مسؤولان و مربیان تیمملی كشورمان شركت در مسابقات غرب آسیاست. حال تیمملی چگونه میخواهد با انجام مسابقه با تیمهایی همچون اردن، فلسطین، لبنان و... خود را برای رقابت با تیمهایتراز اول آسیا آماده كند، معلوم نیست؟
جالبتر آنكه تیمهای ملی مطرح منطقه غرب آسیا معمولاً تیمهای دوم خود را برای حضور در این مسابقات اعزام میكنند و از حضور تیمهای اصلی خود جلوگیری میكنند.
در این شرایط تنها میتوان به استعداد، توانایی و غیرت ملیپوشان كشورمان دل بست. قطعاً تیمملی كشورمان در دیدارهای مرحله مقدماتی نتایج درخوری نمیتواند به دست آورد و اگر با كمی شانس بتواند به مرحله دوم این مسابقات صعود کند، آن موقع میتوان به موفقیت امیدوار شد، چرا كه مسابقات مرحله مقدماتی به مثابه بازیهای تداركاتی تیمملی كشورمان خواهد بود.
با این اوضاع و احوال و اكنون كه بهانه اساسنامه از میان رفته، وقت آن رسیده كه به تحول تفكری و ساختاری در نظام مدیریتی فوتبال كشور بیندیشیم. این مسأله بسیار سنگین است كه فوتبال ایران یك سال و نیم متوالی از یك معضل تكراری متحمل ضربه شود. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد كه یك نظام مدیریتی از یك محل پس از چندین تجربه دوباره دچار مشكل شود.
مسؤولان ورزش كشور باید با دقت به این مشكلات، نظام مدیریتی خود را بشناسند و بهجای دفاع كوركورانه از عملكرد غلط بخشهای مختلف به تصحیح آن، آن هم برای همیشه بپردازند.