آفتابنیوز : آخرین صحبتهای شما در خصوص تیم ملی سر و صدای زیادی به پا كرد، مثل اینكه انتقادهای برنده مایلی كهن همچنان ادامه دارد؟ قبل از هر صحبتی لازم میدانم كه با توجه به اینكه در شروع سال جدید هیچ مصاحبهای را تاكنون انجام ندادهام، از پرسنل زحمتكش نیروی انتظامی كه حقیقتا در تعطیلات نوروزی آرامش را به خانوادههای ایرانی در سفرها، جادهها و شهرهای محل اقامتشان هدیه كردند تشكر كنم. اما در رابطه با سؤال شما باید عنوان كنم كه مایلی كهن پیش از آنكه به فكر منافع شخصیاش باشد به منافع ملی كشورش فكر میكند و به همین خاطر در هر مقطعی كه باشد حرف خود را برای حل شدن مشكلات به زبان خواهد آورد حال اینكه این موارد به ضررش تمام شود.
بالاخر همین صحبتهای شما مانع از دسترسی به بسیاری از پستها و مقام شده است. این موضوع را كاملا قبول دارم اما پس از روی كار آمدن دولت جدید و حمایتهای صریح بنده برخی آقایان چهره مرا پیش رئیس جمهور مخدوش كردند والا دیدید كه قبل از آن هر روز از انتصاب مایلی كهن به عنوان رئیس فدراسیون، رئیس سازمان و ... خبر میدادند ولی اكنون من با 28 سال سابقه، در پست معاونت راهروهای سازمان تربیت بدنی منصوب شدهام!
این دیگر چه پستی است؟ خوب وقتی بنده یك صندلی و یا یك میز كاری در سازمان تربیت بدنی با وجود 28سال سابقه كار ندارم، مجبورم همیشه در راهروهای سازمان قدم بزنم و در یك روز كاری، نیم ساعت در یك اتاق، یك ربع در یك اتاق و ... وقت بگذرانم.
راجع به تیم ملی امید كشورمان صحبت كنیم، به هر شكل مثل اینكه مشكل این تیم همچنان ادامه دارد.
بله با این نوع برنامه ریزی و فقدان هدفمندی طبیعی است كه مشكلات تیم امید ادامه داشته باشد و به عقیده من با تمام مانوری كه روی بازی با اردن شده است، اگر ما موفق به شكست آنان شویم و راه صعود را طی كنیم، باید گفت معجزه رخ داده است.
مثل اینكه اصطكاك میان بگوویچ و كفاشیان هم بالا گرفته است؟ بیچاره بگوویچ نیز همان مشكلات زمان مرا پیدا كرده است و حرفهایی را میزند كه همان درد دلهای من بود منتها صدای انتقاد من در آن دوران بلندتر بود.
فكر میكنید ریشه اصلی این مشكل كجاست؟
مرجع فنی هر رشته ورزشی فدراسیون مربوطه آن است و این موضوعی است كه كفاشیان از آن آگاهی ندارد، او مسئولیت واقعی خود را نمیداند و به دخالتهایش در تیم ملی امید ادامه میدهد چرا كه میداند فوتبال بیشتر از سایر رشتههایی كه تحت نظر كمیته ملی المپیك هستند، طرفدار دارد و نگاههای بیشتری را معطوف به خود میكند.
چرا كفاشیان این گونه عمل میكند؟ چون او دوست دارد خودش را مطرح كند. به هر حال آدمها دوست دارند در كارهایی وارد شوند كه جنبه تبلیغاتی بیشتری برای آنان به دنبال داشته باشد وگرنه چرا ایشان وارد مسائل ریز رشته جذاب تنیس كه سالانه میلیاردها دلار در جهان به خود اختصاص میدهد، نمیشوند، چون این رشته مخاطب آنچنانی در كشور ما ندارد.
به عقیده شما در برهه كنونی كه بار دیگر در آستانه حذف از المپیك قرار گرفتهایم چه اقدام ضربالاجلی میتوان انجام داد؟ فكر میكنم برای مشكل ریشهای عدم برنامهریزی، اقدامی سریع و فوری حرف بیمعنایی باشد اما مربیان باید بازیكنان را نسبت به حساسیت ادامه بازیها توجیه كنند و با وجود اینكه جنبههای تاكتیكی و فردی گوشزد شده، به مباحث روانی آنان بیش از پیش اهمیت دهند اما با این حال چیزی كه مورد تأسف است، كارهای آماتورگونه فدراسیون فوتبال است كه باعث این اتفاقات میشود و تمامی هم ندارد.
از چه رو فدراسیون فوتبال را آماتور میدانید؟ این تنها گفته من نیست. همین دیروز بوناچیچ در مصاحبهای به آن اشاره كرد، وقتی شما یك باشگاه را در تنگنا قرار بدهی كه باید بازیكنت را در كوران مسابقات لیگ تحویل تیم ملی امید بدهی و اگر ندهی جریمه میشوی، این یعنی چه و اصلا همین كه ما اغلب مسابقات لیگ را روزهای چهارشنبه و پنجشنبه برگزار میكنیم، نوعی رفتار غیرحرفهای است، در تمام كشورهای جهان این روزها برای انجام بازیهای قارهای و یا بین المللی در نظر گرفته میشود اما فدراسیون ما همچنان به اشتباه خود ادامه میدهد.
چرا؟ باشگاههای ما در مقاطع مختلف دستخوش نظرات جالب فدراسیون میشوند به طور مثال یك روز یك تیم بازیكنانشان را ندارد، یك روز بازیهایش لغو شود و ... این موضوع شرایط رقابت را به هیچ عنوان در میان تیمها به عدالت نمیرساند. به طور مثال همین نحوه صعود تیمهای دسته اول با توجه به اینكه در جلسات تصمیمگیری آن حضور داشتم، طبق نظر مجمع فدراسیون فوتبال برای آن تصمیمگیری شد و كمیته انتقالی هیچ نقشی در آن نداشت.
شما كه با این تصمیم مخالف هستید، به این رأی اعتراضی نكردید؟ چرا بنده به سهم خود معترض بودم. زیرا تیمی كه با تلاش فراوان از لیگ یك بالا میآید، لزومی ندارد سرنوشتش به مرحله پلیآف كشیده شود ضمن اینكه من از همان ابتدا به 2 گروهی بودن بازیهای لیگ دسته اول هم اعتراض داشتم اما با نظر من مخالفت شد. این را هم بگویم كه امكان داشت اگر بر فرض مثال پگاه و تراكتورسازی به عنوان تیم دوم گروه خود مطرح میشدند، تصمیم دیگری اتخاذ میشد!
فوتبال ما با اتفاقاتی كه رخ داده، در آستانه تحول جدیدی با اساسنامه اصلاح شده قرار گرفته است. راجع به این موضوع نظری ندارید؟ هنوز اساسنامه جدید را ندیدهام و بالطبع نمیتوانم اظهارنظری در این خصوص انجام دهم اما امیدوارم محتویات آن به گونهای باشد كه دوباره به مشكل برنخوریم.
اگر مایل باشید كمی راجع به بحث مدیریتی باشگاه پرسپولیس گفت و گو كنیم و نظرات شما را راجع به هیأت مدیرهای بپرسیم كه هر روز خبر از یك اتفاق جدید درون آن شنیده میشود.
خب همان طور كه گفته بودم هیأت مدیره باشگاههای پرطرفداری چون استقلال و پرسپولیس تبدیل به مكانی شده كه افرادی میآیند و با مطرح شدن در آن دست به كارهای جالبی میزنند زیرا آنها در ابتدا به عنوان یك هوادار وارد باشگاه میشوند و پس از گرفتن عكس و امضای یادگاری، یك باره میخواهند كارهای مدیریتی انجام دهند و نقششان از جانب زیرمجموعه به رسمیت شمرده شود، كاری كه انجام شدنی نیست.
غالبا افرادی در این پستها حضور یافتهاند كه تخصص لازم را در امر ورزش ندارند، به عقیده شما چرا چنین انتخاباتی رخ میدهد؟ وقتی وكیل، وزیر و یا نمایندهای با حضور در این پستها میتواند شهرت به مراتب بالایی پیدا كند كه طی دوران قبل از آن، این همه اعتبار و شهرت نداشتهاند چرا نباید این انتصاب صورت گیرد؟ به نظر من این انتصابات كاملا با دیدی غیر ورزشی صورت گرفته و باعث شده آقایان با خرج كردن از جیب دولت بدون كوچكترین آیندهنگری فقط و فقط پول خرج مربی و بازیكن كنند و طی دوران حضور خود كاری كنند تا آجر روی آجر بند نشود كما اینكه با این كار خود قیمت بازیكن و مربی را به طور سرسامآوری در كشورمان بالا بردهاند، چه در استقلال و چه در پرسپولیس.
آیا دولت میتواند چارهای برای رفع معضل پرداخت پولهای سرسامآور بیندیشد؟ بله، فقط كافی است اساسنامهای برای باشگاهها تدوین شود كه به طور مثال یك مدیر باید از یك میلیاد تومان بودجه، 500 میلیون تومان را صرف ساخت و ساز هزینههای عمرانی نماید و مابقی را به خرید بازیكن و مربی اختصاص دهد. اگر این اتفاق بیافتد، به یك باره قیمت سرمربی پرسپولیس در فاصله یك فصل از سیصد میلیون به یك میلیارد نمیرسد!
از بحث هیأت مدیره پرسپولیس خارج نشویم، راجع به اتفاقات اخیر و تحولات جدیدی كه رخ داد، چه نظری دارید؟
ببنید تیمی كه دارای هیأت مدیره و مدیرعامل است و كارش را انجام میدهد، چه لزومی دارد به یك بار در تركیب آن دست برده شود و یا حتی جای مدیرعامل با اعضای هیأت مدیره و بالعكس عوض شود. به نظر من اگر سازمان قصد كمك داشت میتوانست به سراغ باشگاه استقلالی برود كه نه هیأت مدیره دارد و نه مدیرعامل. كما اینكه میبینید این تیم بدون هیچ یك از این آقایان مسیر قهرمانی را طی میكند و اینجاست كه به صحت گفتههای من راجع به هیأت مدیرههای كنونی پی میبرید.
شما در صحبتهایتان در كمال شفافیت از فرد خاصی نام نمیبرید. من هیچ گاه در گفتههایم خلاف واقعیت را نگفتهام چرا كه عقیده دارم نگفتن مشكلات و معضلات و سرپوش گذاشتن روی گزارشهایی كه حاكی از ایدهآل بودن وضعیت ورزش كشور به مسئولان امر اعلام میشود، روزی سر باز خواهد كرد و دود آن به چشم من به عنوان مربی، شما به عنوان خبرنگار و افرادی میرود كه سهمی در این ورزش دارند.