کد خبر: ۵۹۸۰۱۲
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۹

کارگرانی که به سیاه‌چاله‌های از کار افتادگی سقوط می‌کنند

آرای صادر شده از سوی کمیسیون‌های پزشکی از منطق ثابتی پیروی نمی‌کند و کارگرانی با وضعیت یکسان درصدهای از کار افتادگی متفاوتی می‌گیرند.
آفتاب‌‌نیوز :

از کار افتادگی کارگران در نتیجه بیماری و حوادث و همچنین از نظر درصد از کار افتادگی به صورت کلی، جزیی، غرامت یا نقص عضو دارای پیچیدگی‌های زیادی است. تشخیص درصد و میزان مستمری از کار افتادگی مطابق ماده ۷۰ قانون تامین اجتماعی به عهده کمیسیون‌های پزشکی است. تنها در صورتی که براساس نظر کمیسیون، رای به از کارافتادگی کلی (بالای ۶۶ درصد) کارگر داده شود، مستمری کامل به او تعلق خواهد گرفت. پزشک معالج پس از انجام خدمات توانبخشی و درمان چنانچه فرد بیمه‌شده را غیر قابل علاج تشخیص دهد، این امر را گواهی می‌نماید و سپس کمیسیون‌های پزشکی بر اساس آن اعلام نظر و اقدام به صدور رأی می‌نمایند. مطابق ماده ۷۰ قانون تامین اجتماعی درصد از کارافتادگی سه رده متفاوت دارد:

الف-هر گاه درجه کاهش قدرت کار بیمه شده ۶۶ درصد و بیشتر باشد از کارافتادگی کلی شناخته می‌شود.

ب– چنانچه میزان کاهش قدرت کار بیمه شده بین ۳۳ تا ۶۶ درصد و به علت حادثه ناشی از کار باشد ازکارافتاده جزیی شناخته می‌شود.

ج – اگر درجه کاهش قدرت بیمه شده بین ۱۰ تا ۳۳ درصد بوده و موجب آن حادثه ناشی از کار باشد، استحقاق دریافت غرامت نقص مقطوع را خواهد داشت.

با این حال آرای صادر شده از سوی کمیسیون‌های پزشکی از منطق ثابتی پیروی نمی‌کند. کارگرانی با وضعیت یکسان درصدهای از کار افتادگی متفاوتی می‌گیرند. از طرف دیگر میزان مستمری‌ها و مبالغی که تعلق می‌گیرد، مطابق هزینه‌های زندگی و شرایط بیکاری کارگر نیست. کارگری که دچار شوک روحی و روانی از کار افتادگی ناشی از کار شده مجبور است کاغذبازی و پروسه بروکراتیک زیادی را تحمل کند. معلوم هم نیست این پایین و بالا کردن پله‌ها نهایتاً نتیجه‌بخش باشد یانه.

پروسه‌های بی‌سرانجام بروکراتیک برای دریافت مستمری از کار افتادگی

این است که اشرف منصوری (رئیس کانون سراسری انجمن‌های صنفی بازرسان ایمنی و بهداشت کار کشور) با اشاره به مصیبت‌های بروکراتیک کارگران برای دریافت مستمری از کار افتادگی می‌گوید: بحث از کار افتادگی و کمیسیون‌های پزشکی که کارگران باید رفت آمد کنند و نظر کارشناسان را دریافت کنند، یک پروسه کاملاً فرسایشی و خسته‌کننده است. کارگر از یکسو معضلات و مشکلات جسمی دارد و از سوی دیگر همه کار و زندگی‌اش را کنار گذاشته تا بتواند از کار افتادگی بگیرد و در نهایت ممکن است اصلاً هم نتواند بگیرد.

وی با اشاره به اینکه اگر از کار افتادگی کار مسجل شود، بیان می‌کند: بالاخره کارگر در اثر از کار افتادگی شغل خود را از دست می‌دهد. از سوی دیگر معلوم نیست هزینه از کار افتادگی کفاف زندگی را برای کارگر می‌دهد یا خیر.

او می‌افزاید: میزان مستمری از کار افتادگی برای کارگران به صورت یکسان تعیین نمی‌شود و مورد به مورد متفاوت است. کمیسیون‌های پزشکی بر اساس نظر افرادی که در جلسه حضور دارند، درصد از کار افتادگی و مستمری تعلق گرفته را مشخص می‌کنند.

شاخص ثابت برای تعیین درصد از کار افتادگی نیست

منصوری با تأکید بر اینکه شاخص‌ خاصی برای تشخیص از کار افتادگی در کمیسیون‌های پزشکی وجود ندارد، بیان می‌کند: نهایتاً رای کمیسیون بر اساس نظر افراد و اشخاص آن کمیسیون تعیین می‌شود و همین است که می‌بینیم مستمری و درصد از کارافتادگی افراد نسبت به یکدیگر تناسب ندارد.

رئیس کانون سراسری انجمن‌های صنفی بازرسان ایمنی و بهداشت کار کشور تصریح می‌کند: اگر تشخیص کمیسیون پزشکی بر اساس شاخص‌ها و درصدها و میزان دیه بود، نظرات سلیقه‌ای نمی‌شد. حتی اگر کمیسیون‌ها مدعی هستند که بر اساس شاخص‌های پزشکی نظر خود را اعلام می‌کنند، آنهم باید شفاف باشد که ضعف جسمانی در عضله پا یا دست یا بازو چه مبلغی بر اساس چه معیاری خواهد بود. از این نظر ابهامات زیادی در آرای این کمیسیون‌ها وجود دارد.

حوادث کار روزانه ۵ کارگر اصفهانی را به کام خود می‌کشد

منصوری خاطرنشان کرد: کارگر پروسه‌های خسته‌کننده و فرسایشی برای دریافت مستمری‌های از کار افتادگی را پیگیری می‌کند؛ در نهایت هم معلوم نیست که بتواند مبلغی بگیرد یا نه و یا اگر مبلغی بگیرد، برطرف کننده مشکلات ایجاد شده در زندگی‌اش باشد یا نه.

او ادامه داد: البته در ایران که کارگران تشکل‌های کارگری قوی ندارند، به راحتی حق و حقوقشان پایمال می‌شود. با این حال در شرایط فعلی نیز تقویت تشکل‌های کارگری است که می‌تواند تا حدودی کارگران را در پیگیری و حل معضلاتشان یاری کند تا کارگر بعد از کار افتادگی دچار معضل بیکاری نشود.

خطای فردی و امکان سوءاستفاده کمیسیون‌های پزشکی

رئیس کانون سراسری انجمن‌های صنفی بازرسان ایمنی و بهداشت کار کشور تصریح کرد: با از کار افتادگی در جامعه کار مطرود می‌شود و به عنوان فرد نقص عضو شده نمی‌تواند به راحتی کاری پیدا کند، آنهم اگر توان انجام کار داشته باشد. در عین حال همین مسئله مشکلات اجتماعی و خانوادگی به دنبال خواهد داشت.

منصوری با اشاره به اینکه باید تا جای ممکن نقش خطاهای فردی و امکانهای سوءاستفاده در خصوص مستمری از کار افتادگی و تشخیص میزان آن در کارگران را ببندیم، گفت: هر عضو بدن که ممکن است از کارافتادگی آن باعث خلل در انجام کار شود، باید به صورت واقعی مورد سنجش قرار بگیرد. بر این اساس باید از سیستم‌های نوین یا تکنولوژی‌های روز دنیا استفاده کنیم و بر این اساس دیتاهایی را وارد نرم‌افزارهای تشخیص کنیم و از روی رده‌بندی‌ها با دقت مستمری از کار افتادگی تعیین شود.

وی افزود: ممکن است دو راننده از ناحیه پا آسیب ببینند، اما برای یک نفر ۴۰ درصد و برای دیگری ۲۰ درصد از کار افتادگی تعیین شود. خطای انسانی در چنین مواردی به سادگی اتفاق می‌افتد.

منصوری با اشاره به اینکه اگر تمام آیتم‌ها به دقت تعیین شود، هیچ حقی از هیچ کارگری ضایع نخواهد شد، بیان کرد: محاسبات و درصدهایی که برای از کار افتادگی در نظر گرفته می‌شود، در سالیان گذشته تغییری نکرده است. شاید مبلغی که ۵ یا ۶ سال پیش می‌دادیم الان هم داریم. چنین پولی شاید در همان میزان ایده‌آل محسوب می‌شده اما الان این رقم اصلاً ایده‌آل نیست و کسی را راضی نگاه نمی‌دارد.

او ادامه داد: فرد ترجیح می‌دهد با معضلات جسمی-حرکتی به کارش ادامه دهد اما از مبالغ از کار افتادگی استفاده نکند؛ چون مبلغ به غایت کمی در شرایط و مخارج کنونی است. اینجور کارگران معمولاً با وجود سختی و مشکلاتی که دارند، به دلیل مشکلات معیشتی در بازار کار غیررسمی کار می‌کنند. در عین حال در سوابق بیمه‌ای کارگر نیز ثبت می‌شود.

منصوری بیان کرد: کارفرما نیز خیلی دست به عصا حرکت می‌کند و ترجیح می‌دهد از کارگری که توانمندی از نظر جسمی دارد، از آن کارگر استفاده کند. کارگری که برای کارفرما هزینه بیمارستان ایجاد می‌کند و ضعف جسمی داشته باشد یا باعث حادثه‌ای در کار بشود، خیلی اوقات اخراج می‌شود و این از عواقب از کار افتادگی است. این است که کار و امنیت شغلی کارگران نیز تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

منصوری در پایان تصریح کرد: کارفرما وقتی می‌بیند کارگر نقصانی دارد ترجیح می‌دهد از فرد دیگری استفاده کند. درحالیکه همین کارگر در اثر کار زیاد برای کارفرمایان آسیب می‌بینند.

برخلاف کارفرما، کارگر تنها با فروش کار خود امرار معاش می‌کند. از کار افتادگی برای کارگران یعنی پروسه حذف شدن، نابود شدن و دور ریخته شدن. بندهای از کار افتادگی در قانون تأمین اجتماعی قرار بود تا اندک پشتوانه‌ای برای کارگران باشد. اما همچون دیگر قوانین حمایتی کارگران در کشور ما نه به درستی اجرا می‌شود و نه واقعاً به صورت فعلی کارآمد است. کارگر ترجیح می‌دهد که اگر به درجاتی هم توان کار کردن دارد، به کار کردن ادامه دهد. خیلی اوقات آنقدر این مستمری‌ها کم است که مجبور به اشتغال در بازارهای کار غیر رسمی می‌شود. ترس از آوارگی برای امرار معاش تبدیل به کابوس شبانه‌ای مداوم برای کارگران می‌شود.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین