آفتابنیوز : آفتاب: تلویزیون رژیم صهیونیستی روز گذشته برای اولین بار تصاویری از حمله هواپیماهای این رژیم به نیروگاه هستهای عراق را پخش كرد. این حمله که در سال 1981 صورت گرفت مبتنی بر این باور بود که عراق درصدد دستیابی به تسلیحات هستهای است. تلآویو در این میان با چراغ سبز آمریکا، که در آن زمان دارای روابط سیاسی گرمی با عراق نبود، به نیروگاه تموز در 17 کیلومتری بغداد حمله کرد.
روابط آمریکا و عراق پس از مصالحه کمپدیوید و موضع منفی و شدید بغداد در برابر آن، که در نهایت انزوای مصر را در جامعه عرب به دنبال داشت، محدود شده و طرفین عملا روابط سیاسی خود را به حالت تعلیق درآوردند.
درسال 1982، یک سال پس از حمله اسراییل به نیروگاه هستهای عراق، بود که دونالد رامسفلد، نماینده ویژه ریگان در امور خاورمیانه به بغداد رفته و پس از بازگشت به واشنگتن خبر از یافتن متحدی جدید داد که میتوانست ایفاگر نقش سابق ایران در منطقه باشد.
رامسفلد در حالی که سفرش همزمان با استفاده عراق از تسلیحات شیمیایی در جنگ با ایران، شده بود و این اقدام حتی محکومیت جهانی را هم برای رژیم بعث به همراه آورده بود، چنین موضوعی را منکر شده و در نهایت موفق شد نظر مساعد سیاستمداران آمریکایی برای برقراری روابط دوستانه با عراق را جلب کند. حمایت آمریکا از عراق در جنگ تحمیلی و فراهم آوردن انبوه امکانات و اطلاعات نظامی برای متجاوزین با این واسطهگری رامسفلد آغاز شد.
دولت اسراییل اما با نمایش این فیلم به ظاهر مستند ۹۰دقیقهای، تداركات دوایر جاسوسی و ارتش اسراییل و همچنین جریان این حمله در تاریخ هفتم ژوئن ۱۹۸۱به مركز هستهای تموز را به دقت نشان میدهد.
در بخشی از این فیلم به وضوح نقش آمریکا را در حمله به تاسیسات هستهای عراق میتوان مشاهده کرد. هشت فروند هواپیمای اف - ۱۶ساخت آمریكای شركت كننده در این عملیات در ابتدا قرار بود به شاه سابق ایران تحویل داده شوند، اما پس از انقلاب به اسراییل منتقل شده و در نهایت برای این حمله از آنها بهره گرفته شد.
در بخشی از فیلم تصاویری از گروه هشت نفری خلبانان که چندین ماه مخفیانه پرواز دستهجمعی ، بویژه در ارتفاع كم و بر فراز قبرس و دریای سرخ را تمرین كرده بودند، نشان داده شده است. جوانترین خلبان گروه ، ایلان رامون بود كه به عنوان اولین فضانورد اسراییل در حادثه انفجار فضاپیمای «كلمبیا» آمریكا در سال ۲۰۰۳كشته شد.
پخش این فیلم پس از بیش از ربع قرن از حمله به نیروگاه هستهای عراق این پرسش را در اذهان تحلیگران سیاسی منطقه ایجاد کرده، که هدف تلآویو از این بازی تبلیغاتی چیست؟ یک کارشناس رسانهای در اینباره به آفتاب میگوید: در شرایطی که اسراییل در مورد انتشار اخبار و اسناد مرتبط با عملیات نظامی و یا اقدامات امنیتی خود «خست» بسیاری به خرج میدهد، افشای گشاده دستانه این تصاویر مستند قطعا هدفی را دنبال میکند.
به گفته وی این اهداف را میتوان در سطوح مختلف ارزیابی کرد. «در سطح داخلی میتوان مواردی چون تقویت روحیه جنگجویی شهروندان اسراییل، که به باور سیاستمداران آن برای حفظ موقعیت کشور ضروری است، ایجاد نوعی تصویر غرور آفرین و همراه با عظمت از ارتشی که نه تنها پس از شکست و ناتوانی در برابر حزبالله لبنان، بلکه حتی پیش از آن هم جذابیتهای خود را برای جوانان از دست داده و حتی معضل فرار سربازان تبدیل به بکی از دردسرهای جدی آن شده بود و بالاخره سرپوشگذاشتن بر رسواییهای اخیری که دامن دولت و کابینه امنیتی اسراییل را به دلیل ناتوانی در برخورد با تهدیدات امنیتی گرفته است، اشاره کرد».
اسراییل اما در ابعاد بینالمللی هم قطعا اهدافی را دنبال میکند. این کارشناس رسانهای سطح دوم اهداف اسراییل از پخش این فیلم را چنین برمیشمرد «اسراییلیها میدانستند که پخش این تصاویر چه انعکاس جهانی خواهد داشت. پخش آگاهانه این فیلم مستند هم در واقع با همین هدف صورت گرفت. تلآویو با این فیلم پیامی روشن را برای آمریکا و اروپا فرستاده است مبنی بر اینکه در صورت درنگ آنها در برخورد با مواردی که تهدیدی برای اسراییل تلقی میشوند، خود حاضر است وارد عمل شود».
زمان پخش این فیلم هم به مباحث زیادی دامان زده است. این کارشناس رسانهای در این مورد میگوید «اگر ایران را جدیترین دشمن و تهدید اسراییل از نگاه سیاستمداران این رژیم، فرض کنیم آنگاه نگاهی به روند حوادث در چند ساله اخیر نشان میدهد که چگونه هر زمان که ایران و غرب به یکدیگر نزدیک شدهاند و احتمال حل اختلافات به گونهای دیپلماتیک قوت گرفته اسراییلیها وارد بازی شده و سعی میکنند به هر نحو ممکن یا روند بازی را به نفع خود برهم بزنند و یا با ایجاد حادثهای زمینه را برای اختلاف بیشتر طرفین آماده سازند. در شرایط فعلی نیز قدرت گرفتن دموکراتها در عرصه سیاست خارجی آمریکا و اظهارات به مراتب مسالمتجویانهتر آنان در قبال کشورهایی که از نگاه جمهوریخواهان «نامطلوب» خوانده میشوند و برخی اقدامات عملی مانند سفر به سوریه و دیدار با اسد و یا پیشنهاد برخی اقدامات نمادین مانند دیدار با مقامات ایرانی، موجبات نگرانی محافل صهیونیستی را فراهم آورده است. انتشار این تصاویر هم تلاشی است برای متوجه کردن افکار عمومی نسبت به خطرات یک «کشور اسلامی هستهای» و اطمینان دادن به جامعه ساکنان اسراییل مبنی بر توانایی این رژیم در دفاع از خود در برابر تهدیدات احتمالی و هم نشانهای به کاخ سفید و سیاستمداران آمریکایی مبنی بر اینکه تلآویو درصورت درنگ آنان، منتظر نخواهد ماند».
نوعی تلاش برای آمادهسازی افکار عمومی برای تعرض احتمالی به ایران نیز پیامد چهارم این فیلم است. به گفته کارشناس مزبور، این فیلم از منظر پروپاگاندا در بطن خود حاوی این پیام است که ایران در صورت ادامه روند فعلی «طبیعتاً» باید در انتظار تکرار تجربه عراق باشد که لابد از حمله به اوزیراک آغاز شد و با اشغال این کشور در سال 2003 میلادی به پایان رسید!
اما آیا این نمایش تبلیغاتی را باید جدی گرفت؟ «این فیلم در همان ابعادی که ذکر شد و عمدتا برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی، در سطوح مختلف، باید مورد تحلیل قرار بگیرد و فراتر از آن حاوی ارزشی نیست. اما نکتهای که نباید از آن غافل شد پیامی است که این فیلم از زبان سران رژیم اسراییل خطاب به آمریکاییها در بر دارد. بدیهی است تحلیل محتوا و پرداختن به آن و اتخاذ راهکارهایی برای خنثی کردن طرحهای احتمالی دشمنان در حوزه وظایف مسئولان نظامی و امنیتی کشور است».