آذر منصوری در یادداشتی نوشته است: پهلوی اول فکر میکرد با کشف حجاب اجباری میتواند جامعه ایران را مدرن کند. واکنشهایی از نوع مسجد گوهرشاد نیز نشان از عدم درک حکومت از مناسبات و باورهای زنان و مردان زمانه خود و عدم بهرسمیت شناختن حق شهروندان بود. متأسفانه بعد از انقلاب هم تصور شد با پوشش اجباری زنان میتوان جامعه ایران را اسلامی کرد و عفاف را ترویج داد، ولی واقعیتی که به آن در هیچیک از این دو دوره توجه نشده خواست خود زنان ایران بود. زن در هر دو رویکرد موجودی شد که دیگران میتوانند برای شخصیترین امور او که پوشش اوست، تصمیم بگیرند. صدا و سیما و تابلوهای شهرها و همایشهای متعدد و… در این چهل سال بر امتیاز حجاب و لزوم پوشش زنان جامعه طبق قانون و شرع اصرار کردند و خیال کردند با گشت ارشاد، میشود پوشش زنان را کنترل کرد اما در برابر این روشها، چیزی جز مقاومت دیده نشد و حالا آنچه اتفاق افتاده این است که حتی نوع مقاومتها تغییر کرده است.
زنان مخالف پوشش اجباری اعتراض خود را به این رویکردهای قهری، با همین پوشششان نشان میدهند. از مقاومت در برابر پوشش موی سر گرفته تا استفاده از چکمه و ساپورت… این وسط تنها سوالی هم که مطرح نمیشود این است که چرا مقاومتها در برابر اجبار حجاب روز به روز بیشتر میشود؟ تجربه روشهای قهری در ۴۰ سال گواه این است که زن ایرانی سعی کرده به معدلی از پوشش مطلوب برسد، اما وقتی این اعتراض به نمادی تبدیل میشود که حتی رنگ پرچم آن را بیرون از مرزهای ایران تعیین میکنند و به شکلی کاملاً آشکار به اهرمی برای فشار بر ایران و متأسفانه در پیوند با مخالفین ایران تغییر شکل میدهد، طبیعی است مناقشهای ویرانگر ایجاد شود. چه بخواهیم و چه نخواهیم غلبه رسانههای برونمرزی هر روز به این مناقشه دامن خواهد زد و بر واگراییها افزوده خواهد شد. چه باید کرد؟
به نظر میآید تنها راه رها شدن از این دوقطبی ویرانگر کنار گذاشتن روشهای قهری در مواجهه با پوشش زنان ایران باشد. چهبسا اگر گشت ارشادی نباشد، هیچ فیلمی از درگیری زنان ایران با مأموران نیروی انتظامی در رسانههای بینالمللی و شبکههای اجتماعی منتشر نخواهد شد. یعنی با کنار گذاشتن روشهای قهری از سوی ما اساساً دست براندازان خالی خواهد شد. در قانون نیز هیچ متر و اندازهای برای پوشش زنان ایران در نظر گرفته نشده است و به نظرم بهترین اقدام تطبیق قانون با فرهنگ، عرف و هنجارهای جامعه است.
نیازی نیست جایی اعلام شود پوشش زنان از این پس آزاد است؛ فقط کافی است مجموعه رویکردها و روشهای قهری در مواجهه با پوشش زنان از دستور کار خارج شود. بهطور قطع قاطبه زنان ایران پوششی خارج از عرف و هنجارهای جامعه امروز ایران را انتخاب نخواهند کرد، مشروط بر آنکه به حق انتخاب آنها احترام گذاشته شود. راهحل درازمدت اما تلاش برای رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان ایران است. به همین دلیل معتقدم هر قانونی در مواجهه با مسائل زنان ایران، باید برآیندی از خواست و مطالبه اکثریت زنان ایران باشد، ضمن اینکه قطعاً خواست اکثریت نمیتواند نافی حق اقلیت باشد، حتی اگر آن اقلیت یک نفر باشد، باید به حق انتخاب او نیز احترام گذاشته شود.
صحبت این بود که برخورد قهری خوب نیست.