وزیر امور خارجه ایران عصر روز گذشته -۲۲ تیرماه- به منظور شرکت در نشست سالانه مقامات عالیرتبه شورای اقتصادی - اجتماعی ملل متحد عازم نیویورک شد. تا پرونده یکی دیگر از تهدیدات تحریمی آمریکا فعلاً بسته شود. سوم تیرماه امسال وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد که رهبر انقلاب و «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه را در فهرست اشخاص حقیقی تحریمها قرار داده است. تصمیمی که از همان ابتدا مضحک و غیرقابل اجرا به نظر میرسید. تحریم رهبری که قصدی برای حضور در آمریکا نداشته و نخواهد داشت، نمیتوانست استراتژی عاقلانهای باشد همانطور که تحریم مذاکره کننده ارشد ایران آن هم زمانی که پیش از هر دورهای آمریکا پروپاگاندای مذاکره محور در جهان به پا کرده است؛ به دور از منطق و خرد بود.
به گزارش آفتابنیوز؛ هرچند این اقدام آمریکا واکنشهای بسیاری به دنبال داشت اما بیاعتنایی ظریف هم در نوع خود جالب بود. وزیر امورخارجه در واکنش به تحریم احتمالی خود گفته است: هر کسی که مرا میشناسد میداند من یا خانوادهام هیچ ملک و املاکی خارج از ایران نداریم. من شخصاً حتی یک حساب بانکی هم خارج از ایران ندارم. ایران همه زندگی من و یگانه جاییاست که به آن تعهد دارم. بنابراین هیچ مشکل شخصی با تحریمهای احتمالی ندارم.
به فاصله ۲۰ روز پس از اعلام تصمیم کاخ سفید؛ به نظر میرسد دونالد ترامپ و تیم همراه به اشتباه بودن اقدام خود پی بردهاند. خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه ۲۰ تیرماه به نقل از دو منبع آگاه در دولت آمریکا گزارش داده است که آمریکا موضوع تحریم ظریف را فعلاً از دستور کار خود خارج کرده و معلق نگه داشته است. هرچند تاکنون دلیل مشخصی برای این تصمیم اعلام نشده اما برخی این تعلیق را خواست «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا دانستهاند. به نظر میرسد شدت دوگانگی در سیاستهای اعمالی واشنگتن سبب شده حتی نزدیکترین افراد به ترامپ هم گاهی از تضاد موجود در آن به سخن آیند.
چرا ظریف تحریم میشود؟
تحریم اشخاص حقیقی، مقامها و مسئولان جمهوری اسلامی پرونده تازه ای در عرصه تعاملات دو کشور نیست. آمریکا چهار دهه مقامات ایرانی را به دلایل متنوع مورد تحریم قرار داده و ظریف تازهترین این فهرست بوده است. نکته قابل توجه درباره ظریف این است که تحریم وزیر امورخارجه کشوری مستقل و عضو جامعه ملل؛ قانونی و حقوقی و حتی عرفی نیست اما اینکه چرا آمریکا با وجود ادعای قانونمداری در نظام بین الملل تن به چنین اقدام غیرقانونی داده است میتواند دو پاسخ داشته باشد؛ پاسخ نخست در تناقضات رفتاری اشاره شده از سوی کاخ سفید است و پاسخ دوم ریشه در شخصیت و عملکرد خود ظریف دارد.
دیپلمات کهنه کار ایرانی بیش از هر مذاکره کنندهای، طرف مذاکره خود یعنی آمریکا را میشناسد. نزدیک به چهاردهه زیست و تحصیل در ایالات متحده آمریکا او را با لایههای مختلف سیاست ورزی این کشور آشنا کرده است. ظریف در یک سال گذشته کوشیده است پشت پرده تصمیمات در کاخ سفید را با معرفی «تیم B» علنی کند و تحلیلگران تحریم او را واکنشی به این تلاش عنوان میکنند. چهل سال حضور در مجامع بین المللی، ۶ سال وزارت و به سرانجام رساندن پرونده هستهای ایران، ظریف را به چهرهای جهانی با وجهه قابل قبول تبدیل کرده است. چهرهای که در داخل ایران هم محبوب است به گونهای که استعفایش میتواند تلاطم سیاسی به وجود آورد.
ظریف با وجود تمام فشارهای داخلی و خارجی طی ۶ سال مسئولیت خود، تلاش کرده است از مسیر دیپلماسی دور نشده و تسلیم ادبیات جنگطلبانه کاخ سفید نشود. تحریم ظریف به نوعی واکنش عصبی آمریکا به منطق و استدلال ظریف است. تنها در همین یک ماه گذشته تعاملات توییتری وزیر امورخارجه ایران؛ اجازه نداد تجاوز پهپادی آمریکا به حریم هوایی ایران با ادعاهای کاخ سفید روایت شده و به ابزاری برای فشار به ایران تبدیل شود.
دولت ترامپ طی سه سال عمر خود نشان داده است که رفتار متعادلی دست کم در سیاست خارجی خود ندارد؛ بر اساس همین رفتار، اعلام تحریم وزیر امور خارجه ایران و سپس تعلیق آن چندان جای تعجب ندارد. از سوی دیگر، اما میتوان در گمانه زنی دلایل تعلیق این تحریم را دقیقاً همان دلایل تحریم عنوان کرد. ظریف نماد دیپلماسی و کارکردهای آن دست کم در یک دهه گذشته است؛ محرومیت او که با نام «برجام» در جهان شناخته میشود دیگر تنها نماد تحریم یک شخص نیست بلکه نشانه آشکار تحریم دیپلماسی از سوی قدرتی است که خود را مدعی این اصل میداند. تحریم ظریف محبوب؛ آمریکا را بیش از پیش نزد مردم ایران منفور خواهد کرد و در نهایت نشان دهنده عجز واشنگتن برابر منطق ظریف است.
فصل جدید تناقضات تحریمی آمریکا علیه ایران
کاخ سفید با آغاز تحریمها علیه ایران، ادعا کرده که این تحریمها نه علیه مردم که علیه حکومت است اما محدودسازی ورود دارو و غذا به ایران چندان با این ادعا نمیخواند. از سوی دیگر ترامپ بارها ایران را به تنش در منطقه متهم کرده است در حالی که ناوگان دریایی آمریکا از هزاران کیلومتر دورتر از منطقه خلیج فارس، در این منطقه حاضر شده و تحرک نظامی دارند. در موضوع برجام هم آمریکا در حالی افزایش غنی سازی اورانیوم ایران را نقض برجام میداند که آغاز پروسه نقض برجام با خروج این کشور آغاز شد. تحریم ظریف هم تازهترین فصل از داستانهای تناقض آمریکایی است. که به نظر میرسد با صدور ویزای ظریف و حضور او در مقر سازمان ملل این فصل هم هرچند موقت اما به پایان رسیده است.
چرا ظریف تحریم نشد؟
نوذر شفیعی، تحلیلگر مسائل بینالملل نیز در یادداشتی نوشت: درباره چرایی تحریم نشدن محمدجواد ظریف توسط آمریکاییها دو دیدگاه کلی وجود دارد. بر اساس دیدگاه اول، خودداری آمریکاییها از تحریم وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به معنی تلاش ایالات متحده برای باز گذاشتن روزنه دیپلماسی است. از این تصمیم آمریکا میتوان نتیجه گرفت که آنها امیدوارند در آینده افقهای تازهای در روابط تهران و واشنگتن گشوده شود و با مذاکره، مشکلاتی که اکنون میان دو کشور وجود دارد حل و فصل شود. آنها امیدوارند این اتفاق از طریق دیپلماتهای ایرانی بهخصوص محمدجواد ظریف حادث شود و تلاشها برای از سرگیری مذاکرات توسط دیگر کشورها نظیر آلمان، ژاپن و فرانسه ناکام نماند.
دیدگاه دوم اما بر هراس آمریکاییها از بیاعتباری در مجامع جهانی تأکید دارد. بر اساس این دیدگاه، ایالات متحده نگران آسیب پذیری وجهه و آبروی خود است؛ چرا که اگر واشنگتن عالیترین مقام دیپلماتیک یک کشور را تحریم کند یعنی تمایلی به مذاکره و دیپلماسی ندارد. تحریم وزیر خارجه ایران باعث خواهد شد تا ادعاهای ایالات متحده مبنی بر آمادگی برای مذاکره بدون قید و شرط با ایران، دروغ به نظر برسد و افکار عمومی جهان در مقابل آمریکا موضع بگیرند. آمریکا تلاش زیادی دارد که به جهان نشان دهد، مذاکره اولویت اول آنها برای حل مسأله ایران است، اما تحریم ظریف به جهان ثابت خواهد کرد که این موضوع شعاری بیش نیست.
به نظر میرسد هر دو دیدگاه، صحیح و مبتنی بر حقیقت هستند. به خصوص دیدگاه دوم که با توجه به حساسیت موضوع ایران در مجامع عمومی، پیام تحریم ظریف برای دنیا این خواهد بود که آمریکاییها علاقهای به حل موضوع از طریق دیپلماتیک ندارند. بستن راه مذاکره به معنی باز گذاشتن راه جنگ و تحریم است. از سوی دیگر باید دانست، تصمیمگیری در آمریکا بوروکراسی خاص خود را دارد و هر کدام از دستگاهها و سازمانهای دخیل در موضوع حق اظهار نظر دارند و تصمیم نهایی با در نظر گرفتن آرا و نظرات انجام میشود.
به نظر میرسد به رغم آنکه آمریکا اعلام کرده بود که وزیر امور خارجه ایران را تحریم خواهد کرد، دیدگاه آن بخش از حاکمیت آمریکا که معتقد به دیپلماسی و حفظ چهره بینالمللی است، غالب شده و بر همین اساس واشنگتن فعلاً محمدجواد ظریف را تحریم نکرده است.
شکست اخیر آمریکا در نشست شورای حکام نیز تأثیری روی موضوع تحریم وزیر خارجه ایران توسط ایالات متحده نداشت. تحریم رهبر انقلاب اسلامی، تحریمهای اقتصادی و شکایت از ایران به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز همگی در راستای افزایش فشارها بر ایران هستند، تا جمهوری اسلامی بپذیرد امتیازاتی که آمریکا میخواهد به آنها بدهد. به طور کلی آمریکا در حالی که مدام فشارها علیه ایران را افزایش میدهد تلاش دارد تا وجهه جهانی خود را از دست ندهد و از سیاستمداران آمریکایی تصویری صلحطلب و متمایل به مذاکره بسازد.
آنطور که مردم آقای دکتر ظریف را شناخته اند؛ ایشان انسانی مومن و روشن ضمیر است که همیشه تلاش میکند بطور کامل از عقل و شعور خدادادی اش استفاده صحیح و بهینه کند. بنابراین در اکثر موارد موفق میشود با منطق و استدلال قاطع و ضحیح، امر درست را به طرف مقابل بقبولاند و علاوه بر مجاب کردن طرف مقابل، او را سر جایش بنشاند و اجازه ندهد حق و حقوقی از طرف خودی یا خودش ضایع شود. و این بسیار خوب است. کاش امثال ایشان در کشور بسیار می داشتیم.