آیا قالیباف که اینروزها شیپور انتخابات را زودتر از هم جناحی هایش نواخته و در حال جمعکردن عِده و عُده خود برای تسخیر پارلمان است، خودش هم عزم و قصد پارلمان دارد یا همچنان به کمتر از صندلی پاستور قناعت نمیکند؟ آیا جبهه پایداری که اینروزها متحدشدنش با جماعت اصولگرایان محل بحث و نقد است و از الگوی انتخاباتی ویژه خودش سخن میگوید، میتواند اصولگرایان را وادار به پذیرش سرلیستی سعید جلیلی، نامزد اصلحشان در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ کند؟ و اصلاً آیا جلیلی حاضر به معامله بر سر انتخابات مجلس یازدهم با انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هست؟ اگرچه هنوز از اردوگاه اصولگرایی سخن یا تحلیلی مبنی بر چینش نیروها برای مجلس آینده بیرون نیامده، برخی شواهد گویای آن است که احتمالاً دوباره غلامعلی حدادعادل میدان دار بستن فهرست خواهد شد و در این صورت، خودش سرلیست قرار خواهد گرفت؛ با وجود این، محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، روز گذشته به نامه نیوز گفته است: «فکر میکنم در مقایسهای، تناسب آقای جلیلی با پارلمان بیشتر از آقای قالیباف است؛ کمااینکه تجربه آقای قالیباف در حوزه اجرا از پارلمان بیشتر است. از این جهت به نظر میآید انتخاب آقای سعید جلیلی از سوی پایداریها برای حضور در رقابت اسفند ۹۸، انتخابی درست و درخور توجه بوده و از تناسبی نیز برخوردار است».
قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، به تازگی درباره چگونگی انتخاب سعید جلیلی به عنوان کاندیدای اصلح برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گفته بود: «دو بار پایاننامه جلیلی را خواندیم و در نهایت او را بهعنوان گزینه اصلح انتخاب کردیم». این گزینه همچنان روی میز است و آمدن یا نیامدن او، به تمایل خودش بستگی دارد. ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه نیز بهتازگی گفته بود حضور «محمدباقر قالیباف» در انتخابات آتی مجلس، به اندازه جلیلی محتمل نیست. او گفته بود: «هنوز اطلاعات موثقی از افراد احتمالی برای شرکت در انتخابات به دستمان نرسیده است؛ اما احتمال آمدن آقای «سعید جلیلی» از احتمال حضور آقای «قالیباف» پررنگتر بوده است».
روزنامه صبح توس، چاپ خراسان، چندی قبل نوشته بود: شنیدهها حاکی از حضور احتمالی «محمدباقر قالیباف»، شهردار سابق تهران، در فهرست اصولگرایان حوزه انتخاباتی مشهد و کلات است که میتواند معادلات بسیاری از گروهها و جناحهای سیاسی را در استان و حتی کشور برای کسب کرسی ریاست مجلس بر هم بزند.شایعه ورود جلیلی و قالیباف به عرصه انتخابات مجلس، سال ۹۴ نیز مطرح بود؛ اتفاقی که رخ نداد. آن زمان احتمالاً هر دو به ۹۶ فکر میکردند، بهویژه قالیباف. در همان دوره ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب ایران اسلامی، در واکنش به دیدار محرمانهای که بین سعید جلیلی و مصباح یزدی در قم برگزار شد، گفته بود: «اصل دیدار خوب است و این دیدارها در واقع در گذشته هم بوده؛ اما چون نزدیک به ایام انتخابات است، دیدارها رنگ و بوی انتخاباتی پیدا میکند. آقای جلیلی در سفر به قم اگر با مصباح دیدار داشته، از طرفی با احمدی نژاد و تیم او هماهنگیهایی انجام داده باشد و از سوی دیگر هم آقایان مصباح یزدی، موحدی کرمانی و یزدی به عنوان جامعه روحانیت، جامعه مدرسین علمیه قم و مجموعه آقای مصباح یزدی باهم جلسه برگزار کردهاند؛ به اعتقاد من همه اینها قابل جمع نیست، چون با یکدیگر زاویه دارند».
وضعیت مانعة الجمعی که آن زمان رئوفیان از آن سخن میگفت، نهتنها هنوز از بین نرفته، بلکه حتی بیشتر نیز شده است؛ به طوری که تا اینجای کار، سه حزب پایداری که رهبر معنوی اش آیت الله مصباح است، مؤتلفه با ریاست بادامچیان و پیشرفت و عدالت ایران اسلامی به رهبری قالیباف، عزمی جدی برای داشتن سهم بیشتر از کرسیهای پارلمان به نفع حزب خود دارند و برخی مانند مؤتلفه، زمزمه ارائه فهرست حزبی هم کردهاند. رئوفیان آن زمان در پاسخ به این پرسش که آیا این امکان هست که جلیلی سرلیست جبهه پایداری باشد، گفته بود ممکن است به این نتیجه برسند که جلیلی سرلیست جبهه پایداری باشد؛ اما با توجه به اختلافاتی که در این مجموعه وجود دارد، ممکن است این اتفاق هم نیفتد.
آن زمان حضور سعید جلیلی در کمیسیون ویژه برجام در مجلس نیز این برداشت را ایجاد کرده بود که این اقدام مقدمهای برای حضور احتمالی در انتخابات مجلس دهم است. سعید جلیلی سابقه حضور در مجلس را ندارد و به نظر میرسد چندان هم برای این حضور بیمیل نباشد. همان زمان هم این بحث مطرح بود که حمایت از جلیلی به موضوعی دیگر نیز بستگی دارد و آن تمایل نداشتن برخی افراد مانند حدادعادل، برای سرلیست قرارگرفتن است؛ اتفاقی که نیفتاد و حداد عادل سرلیست ماند و جلیلی هم اصلاً وارد بازی انتخابات مجلس نشد.