به گزارش نشریه لوبلاگ، همزمان با انتصاب «بوریس جاسون» به عنوان نخست وزیر انگلیس، نخستین دغدغه وی به جای "برگزیت" مدیریت بحران های غیرقابل پیش بینی با ایران است. توقیف کشتی بریتانیایی در تنگه هرمز توسط ایران چند روز پس از توقیف نفتکش ایرانی در تنگه جبل الطارق رخ داد و روابط تهران و لندن را دچار تنش کرده است. این موضوع در زمان نامناسبی رخ داد زمانی که انگلستان با همراهی آلمان و فرانسه با نا امیدی برای نجات برجام تلاش می کنند.
این نشریه نوشت، جنگ با ایران احتمالا آخرین چیزی است که جانسون به عنوان نخست وزیر به آن فکر می کند و مهم است که به سوی پیشگیری از جنگ و تقابل در خاورمیانه قدم بردارد. با توجه به شرایط نا بسامان این کشور دو مورد برگزیت جانسون باید همزمان با نمایش قدرت خود در کشورش، ارزش حضور دیپلماتیک خود را به شرکای اروپایی و آمریکایی خود اثبات کند.
ادعای انجام برخی اقدامات اخیر ایران در منطقه توسط غرب، باعث سرزنش دولت های اروپایی شده است. با این حال جانسون می داند که درگیری نظامی با ایران هیچ یک از این مشکلات را حل نخواهد کرد و تنها باعث بدتر شدن شرایط می شود.
اقدامات اخیر ایران در تنگه هرمز بی دلیل رخ نداده است، بلکه پاسخی به کمپین "فشار حداکثر" بر ایران بوده است؛ بریتانیا کشتی ایران را به اتهام نقض تحریم های سازمان ملل علیه روسیه توقیف کرد که به عقیده ایران این یک اقدام هماهنگ شده از طرف دولت آمریکا بوده است.
اگر این واقعا سناریوی از پیش تعریف شده توسط آمریکا بوده باشد، انگلیس با این اقدام راه را برای فروپاشی کامل توافق هسته ای و بروز جنگی تمام عیار در خاورمیانه هموار می سازد که به هیچ وجه به نفع خود انگلیس نیز نخواهد بود. در عوض جانسون باید به جای پیش گرفتن این مسیر فاجعه بار در گام نخست تنش ها بر سر توقیف دو کشتی را بر طرف کند و با مذاکره خواستار آزادی سریع دو کشتی و خدمه آن شود.
تهران نیز مایل به برطرف شدن مشکلات و بهبود شرایط دارد. این که سیاست های انگلیس به سمت سیاست های آمریکا سوق پیدا کند، اصلا به نفع ایران نخواهد بود. حمایت رئیس جمهوری آمریکا از جانسون می تواند باعث شود که وی نقش موثری برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن ایفا کند.
انگلیس باید علاوه بر این، عبور امن کشتی های تجاری از تنگه هرمز را تضمین کند. نفت کش انگلیسی "استینا ایمپرو" با رعایت نکردن اصل عبور بی ضرر از تنگه هرمز، امنیت تردد کشتیرانی در این منطقه را به خطر انداخت.
بریتانیا و شرکای اروپایی آن همچنین باید یک کنفرانس امنیتی دریایی در مجمع عمومی آینده سازمان ملل متحد - احتمالا در همکاری با عمان که یکی از چند کشورهای بی طرف در منطقه است، برگزار کند. دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که از تشدید تنش های ایران و آمریکا هراس دارند نیز می توانند در این کنفرانس حضور داشته باشند.
با در نظر گرفتن این خطر که حضور نظامی در حال افزایش در آبراهه های سیاسی می تواند باعث افزایش ناخواسته تنش ها شود، دولت های اروپایی نیز باید از ایران برای حضور در این کنفرانس دعوت کنند.
ایران و آمریکا در حال حاضر به دنبال راهی برای مذاکرات تازه هستند؛ اروپا باید با هدف کاهش تنش ها میان آنها میانجیگری کند. در این مورد جانسون باید از روابط شخصی خود با «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا استفاده کند. ترامپ به وضوح به دنبال راهی برای مذاکره با ایران است و جانسون و متحدان اروپاییش باید راهی برای مذاکرات مستقیم واشنگتن و تهران بیابد؛ اگر آمریکا محدودیت های صادرات نفت ایران را برای یک دوره معین محدود کند، فرصتی برای ایجاد دیپلماسی تازه ایجاد خواهد شد.
اروپا و آمریکا مشکلات فراوانی با ایران دارند که نیاز به حل و فصل دارد اما تا زمانی که چشم انداز مبارزه با ایران وجود دارد، شانس کمی برای پیشرفت در چنین مسئوله گسترده ای وجود دارد. انتصاب جانسون به قدرت، فرصتی برای انگلستان فراهم می کند تا حرکت های جدیدی را در راستای تلاش برای ترسیم یک مسیر بهتر ایجاد کند.