این پسر جوان که هفته گذشته در محل کار خود دستگیر شد، روز گذشته در دادسرای جنایی تهران مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: من از شاکی عذرخواهی کرده و به او توضیح دادهام که نمیخواستم او را بدزدم و فقط میخواستم او را پیش خانوادهام ببرم تا شاید نظرش درباره ازدواج با من عوض شود.
پرونده این آدمربایی ۲۲ خرداد در دادسرای جنایی و پلیس آگاهی تهران مطرح شد و خانواده دختر جوانی با مراجعه به دادسرای جنایی اعلام کردند دخترشان که مدرک دکترا دارد و مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان است، از سوی یکی از همکارانش ربوده شده است.
ساعتی بعد دختر جوان به خانه بازگشت و به همراه خانوادهاش برای شرح ماجرا به مرجع قضائی رفت. دختر جوان درباره ماجرایی که برایش اتفاق افتاده بود، گفت: من کامران را که مهندس است و چند اختراع ثبتشده دارد، چهار سال پیش در شرکتم استخدام کردم و بعد از آن بهخاطر مسائل کاری چند سفر داخلی و خارجی با هم رفتیم و حتی یک سفر شیراز که رفته بودیم، او اجازه نداد هتل رزرو کنیم، چون خانوادهاش در شیراز زندگی میکردند و من را به خانه خودشان برد.
این دختر جوان در ادامه گفت: پس از مدتی کامران به من ابراز علاقه کرد و پیشنهاد ازدواج داد، اما من پیشنهاد را رد کردم و از او خواستم ماجرا را ادامه ندهد تا به همکاریمان خدشه وارد نشود، اما او همچنان به بهانههای مختلف پیشنهاد خود را مطرح میکرد.
در نهایت خانوادهام با او صحبت کردند و گفتند اگر به این رفتار ادامه دهد، من مجبور میشوم او را اخراج کنم. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه برای کاری به یکی از دفاتر پیشخوان دولت در غرب تهران رفتیم و پس از آنکه کارمان تمام شد، او ناگهان من را داخل ماشین خود هول داد و با تهدید چاقو خواست مقاومت نکنم. بعد هم از جاده قم به سمت شیراز به راه افتاد. در راه تلفن من چندبار زنگ خورد، اما، چون گوشی موبایلم داخل کیفم بود نتوانستم جواب بدهم. بعد متوجه شدم خانوادهام بهخاطر تأخیر من نگران شدهاند.
شاکی در ادامه توضیح داد او و پسر جوان در راه با هم درگیر شدهاند و او با مشت و لگد چند ضربه به کامران زده و شیشه ماشین پسر جوان هم بر اثر درگیری شکسته است. این دختر درباره رهایی خود از دست کامران نیز گفت: بعد از اینکه خانوادهام به من زنگ زدند و جواب ندادم، به کامران تلفن کردند و من وقتی متوجه شدم خانوادهام پشت خط هستند شروع به دادوفریاد کردم و آنموقع بود که خانوادهام فهمیدند چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم کامران مجبور شد من را به تهران برگرداند.
این شاکی گفت: کامران از من عذرخواهی کرد و گفت: قصد ربودن من را نداشته و میخواسته خودش و خانوادهاش با من صحبت کنند.
بازپرس جنایی با شنیدن این جزئیات دستور تحت تعقیب قرارگرفتن کامران را صادر کرد. در نهایت کامران هفته گذشته درحالیکه فکر میکرد ماجرا حلوفصل شده است به محل کار مشترک خود با شاکی مراجعه کرد و آنموقع بود که دستگیر شد.
روز گذشته کامران که در دادسرای جنایی حاضر شده بود، با ابراز پشیمانی بار دیگر تکرار کرد قصد آدمربایی نداشته، اما با توجه به شکایت مطرحشده و مدارک موجود، بازپرس دستور بازداشت او را برای تحقیقات بیشتر صادر کرد.