امروز انسانهایِ زیادی با نیاز معنوی مواجه هستند. نیاز معنوی، نیاز انسان به معنایِ زندگی است. نیاز به اینکه زندگی، پوچ و تکراری و انتخابهای ما بیهوده و عبث نباشند. هنگامی که انسانهای زیادی دچار نیاز معنوی و جستجوی معنا باشند، فروشندگان زیادی نیز پیدا میشوند که «تجارتِ معنویت» بهراه میاندازند! اگر جستجوگران معنویت، ابزاری برای اِفتراق بین معنویت اصیل و معنویت قلابی نداشتهباشند، بهراحتی بهدام سوداگرانی میافتند که کالای تقلّبیِ خود را به نام کالای اَصیل معرّفی میکنند و بهطور قطع همانطور که داروی اشتباه درد را میافزاید، معنویت قلابی نیز مشکلات انسان را پیچیدهتر میکند. بر این اساس، چند وجه افتراق مهم بین معنویت اصیل -که مولّد و شکوفاکنندهاست- و معنویت تقلّبی -که مخرّب و فریبنده است- ذکر میکنم.
معنویت مولّد، انسان را واقعگرا میکند. به او کمک میکند واقعیت زندگی را ببیند و با آن کنار بیاید. زندگی نیاز به برنامهریزی، پشتکار و ارزیابی دارد. دانشآموزی که قرار است در کنکور شرکت کند، نمیتواند اِهمال و سهلانگاری کند و امید به موفّقّیت داشتهباشد. چنین امیدی، ناشی از معنویت اصیل نیست. سادهلوحی و خیالبافی اگر رنگ و لعاب معنوی به خود بگیرد، چیزی جز معنویت مخرّب نیست. باوجود این با تمام برنامهریزیها، تلاشها و ارزیابیهای دقیق، برخی از حوادث و پیشامدهای زندگی پیشبینیشدنی نیستند.
بخشی از واقعگرایی زندگی، توانایی پذیرش «پیشبینینشدنیها» است. انسانی که معنویت مولّد را یافته باشد، تنبلی و کوتاهی نمیکند و انتظار ندارد چیزی را به دستآورد که برای آن تلاشی نکردهاست. هرگاه با وجود تلاش و برنامهریزی هوشمندانه، چیزی را که انتظار داشتهاست بهدست نیاورد، به حکمت الهی ایمان دارد و برآشفته و ناامید نمیشود، امّا در معنویتهای قلابی، به انسانها وعده داده میشود که از راههایی غیرمعمول و جادویی و معجزهآسا و با تلاش اندک، بهنتایج بزرگی دست خواهندیافت و به انسانها تضمین میدهند که این راهها بهطور قطع به موفّقّیت خواهند انجامید! معنویت واقعیتگریز، معنویت تقلّبی است.
معنویت مولّد، انسان را مسئول میکند. معنویت، پلّکانی نیست که هرچه درآن بالاتر بروی، مقام مهمتری کسب کنی. معنویت در انتخابهای لحظهبهلحظه ما تجلّی پیدا میکند. با هریک از انتخابهای زندگی، میتوانیم معنوی باشیم یا غیرمعنوی. انسانی که تا یکساعت قبل معنوی بوده، ممکن است با انتخاب این لحظه خود، غیرمعنوی شود! چنین دیدگاهی، زندگی را به صفحه یک بازیِ پرشکوه، آگاهانه و مسئولانه تبدیل میکند، امّا معنویت مخرّب، انسان را میفریبد!
معنویتهای قلابی، به انسانها وعده میدهند که با دریافت تعلیماتِ خاص، افراد میتوانند روزبهروز بر درجات بالاتر معنویت و عرفان قرار گیرند. این چنین باوری، انسانها را مغرور میکند و فرد تصوّر میکند که نسبت به یک سال گذشته، «معنویتر» و بالاتر است! چنین مدلی از معنویت، انسانها را عجول و حریص میکند و بدتر از همه، آنان دچار خودفریبی و غرور میشوند و تصوّر میکنند نسبت به کسانی که خارج از «حلقه تعلیمات» آنان قرار دارند، به خدا نزدیکترند!
معنویت مولّد، کارایی شغلی و اجتماعی انسان را بهتر میکند. کسی که برای زندگی معنا قائل است، به اجزای زندگی بیاعتنا نیست. او کارش را زیبا، تمیز و مرتّب انجام میدهد، امّا در معنویتهای قلابی، افراد به وظایف شغلی و اجتماعی خود کماعتنا میشوند. آنان تصوّر میکنند تنها مناسک و مراسم آنان است که ارزش معنوی دارد و وظایف شغلی اجتماعی دنیوی و دون هستند و آنها را فقط باید برای رفع تکلیف انجامداد!
هوشیار باشیم! بازار اجناس تقلّبی داغ است!