علیرضا رحیمی عضو هیأت رئیسه مجلس در یادداشتی نوشت: حضور ارزشمند سردار سرافراز سلیمانی در دفتر کار دکتر ظریف پس از تحریم ایشان حمایت عملی و کامل سردار سلیمانی از پیشران دیپلماسی کشور بود. این دلگرمی و همدلی خود نشانی از وحدت و همگرایی کامل حضور میدانی و دیپلماسی در مواجهه با امریکا در این عرصه سخت به شمار میرود.
گویا جماعتی در داخل همچنان برای شکست سیاستهای دولت و نظام در مواجهه با دشمنان در تلاش بیحاصل، آب درهاون میکوبند و به رغم حمایتهای علنی رهبری معظم انقلاب از تیم دیپلماسی دولت، ساز مخالفشان همچنان کوک است و بریده از واقعیات بینالمللی از مرز نقد و انتقاد عبور و به وادی توهین و شماتت افتادهاند. غافل از اینکه در عرصه بینالمللی همه افتخارات ما مدیون همگرایی دو خط حضور میدانی و پیشتازی دیپلماسی است. این مهم از هماهنگی و همدلی کامل فی مابین سردار سلیمانی و دکتر ظریف میسر شده است.
اگرچه کج فهمیها و انحرافات جماعتی در عرصههای مختلف و حساس بینالمللی هزینههای سنگینی به دوش نظام اسلامی گذاشته و در مواردی که از رهبری هزینه کردهاند نیز جفای به رهبری را شاهد بودهایم، اما اقتدار و قدرت دفاعی و دیپلماسی کشور امری نیست که به آسانی تحتالشعاع کینهتوزیهای داخلی و آتش افروزیهای خارجی قرار گرفته و متأثر از آن شود.
برجام پس از ۲۴ ماه مذاکره پر چالش اولین دستاورد آقای ظریف نبود. چه آنکه قطعنامه ۵۹۸ و تأمین حقوق حداکثری جمهوری اسلامی ایران در مواجهه دیپلماتیک با عراق بخشی دیگر از کارنامه پر افتخار ظریف است.
مقایسه میزان حملات مخالفان داخلی ظریف به ایشان با حملات به اسرائیل و نتانیاهو نشانگر غفلت و انحراف آشکار جماعتی در داخل است که در اوج نبرد بینالمللی کشور از پشت، خنجر به پیشران و قهرمانان عرصه دیپلماسی وارد میآورند؛ گاه در قالب گاندو و سریالهای تلویزیونی و گاه تیتر اول برخی رسانهها که قبل از همه شادی اسرائیل را از چنین حملاتی به تیم دیپلماسی و شخص دکتر ظریف در پی دارد. به مانند برجام که مخالفان داخلی هر روز یک مانع برای دولت در ناکامی برای بهرهگیری از منافع برجام ایجاد کردند زمینهساز تحریم ظریف توسط امریکا، اهانتها و فضاسازیهای رسانهای که در مواقعی لباس قانونی از قبیل: سؤال و تهدید به استیضاح به خود میگرفت، توسط جماعتی از مخالفان داخلی بود که به روشنی گرای تحریم ظریف را به دشمن مخابره کرد.