بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:
بعد از گذشت شش سال عملکرد دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
شرایط کشور و مشکلاتی را که دولت با آن روبهرو بوده است باید در نظر گرفت. اما در نگاه کلی این نقد را مطرح میکنم که دولت از عقبه جریان اصلاحات که عامل پیروزیاش در ۹۲ و به ویژه سال ۹۶ بود، استفاده نکرد. به همین دلیل تعامل دولت با نهادهای اصلاحطلبی در حداقل است. با شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هیچ تعاملی ندارد و با فراکسیون امید تعاملی حداقلی و در مواقع نیاز مثل رأی اعتماد وجود دارد. این یکی از مهمترین چالشهای دولت است.
از سوی دیگر ناهماهنگی و برخورد جزیرهای در دولت احساس میشود و انسجامی که ضرورت موفقیت است، بهویژه در بخشهای اقتصادی دیده نمیشود. وزرا و دستگاهها بهصورت جزیرهای کار میکنند اما تعامل سازندهای که باید وجود داشته باشد، نیست. البته تحریمها و فضای خشن جنگ اقتصادی که به دولت تحمیل شده عاملی برای اجرائینشدن برنامههاست. اما در مجموع حتی غیر از فراکسیون امید و جریان اصلاحات دولت با مجلس به عنوان یک نهاد مؤثر تعامل نزدیکی ندارد. درحالیکه دولت میتواند از ظرفیتهای همه نهادهای کشور از جمله قوه مقننه استفاده کند.
دولت باید توجه بیشتری هم به شعارهای خود و وعدههایی که به مطالبات مردم داد، داشته باشد. واقعیت این است که مهمترین اولویت امروز ما بحث معیشت مردم است. در بخش اقتصادی جراحیهایی لازم است تا بتوانیم به مطالبات بپردازیم. به طور مثال در مورد یارانهها در جلسات مختلفی که با آقای روحانی داشتیم آمادگی بهمیدانآمدن فراکسیون امید برای حل مسئله را مطرح کردیم. بهویژه در آغاز دولت دوم ایشان این مسئله مطرح شد و گفتیم که ما حاضریم هزینه آن را بپردازیم. اما توزیع یارانهها همچنان با سبک دولت سابق دنبال میشود. اگر دولت در این مدت باقیمانده تعامل بیشتری با نهادهای مؤثر مثل مجلس و نهادهایی که عامل رویکارآمدنش بودند، داشته باشد توفیق بیشتری خواهد داشت.
بعد از گذشت شش سال، ائتلاف سال ۹۲ را چطور ارزیابی میکنید؟
سال ۹۲ ائتلافی رخ نداد و شاید بتوان گفت حمایت و حرکتی یکسویه شکل گرفت. حتی سال ۹۶ هم ائتلاف نکردیم و شاید یکی از بزرگترین خطاهای ما که دستاوردی هم برای اصلاحات نداشت، همین بود. سال ۹۲ تحت شرایطی آن تصمیم گرفته شد اما ایرادی که جوانها به ما میگیرند این است که سال ۹۶ وقتی تمام قد به میدان آمدیم، چه دستاوردی داشتیم؟ اگر ائتلاف میکردیم به نفع دولت هم بود. فرض کنید اگر ۱۰ وزارتخانه و ۱۵ استانداری جزء توافق میشد، نفرات را طرف مؤتلف، یعنی اصلاحطلبان معرفی میکرد و دست دولت بازتر میشد. اما این اشتباهی بود که مرتکب شدیم و باید در آینده توجه بیشتری داشته باشیم. ما اهل تعامل، همکاری و ائتلاف هستیم و باید به صورت شفاف از تجربه گذشته استفاده کنیم. اکنون هزینهها به حساب ما گذاشته میشود بدون اینکه بتوانیم دستاوردهای خودمان را ارائه دهیم.
درباره سال ۹۲ تا به حال کمتر به این سؤال پاسخ دادید اما بخشی از دغدغه سیاسی این سالها است. سال ۹۲ آقای هاشمی رد صلاحیت شد و با گذشت زمان بخش عظیمی از اصلاحطلبها معتقد بودند که باید سرمایه اجتماعی به سمت آقای روحانی برود. اما شما کنارهگیری نکردید و این موضع تا لحظات آخر هم پابرجا بود تا وقتی که آقای خاتمی از شما درخواست کرد.
مسیر و حرکت سال ۹۲ خلاف نظری بود که شما مطرح کردید. وقتی بنا شد که به یک نفر برسیم آقای خاتمی کارگروهی تشکیل داد و چهار کاندیدای اصلاحطلب در آن کارگروه حضور پیدا کردند. در آن مقطع آقای خاتمی گفتند که آقای روحانی را هم در این کارگروه قرار دهید. اما آقای روحانی نپذیرفت. نمیخواهم بیش از این موضوع را باز کنم اما دو روز آخر پیشنهادی مطرح شد که یکی از این دو نفر [عارف و روحانی] باید کنارهگیری کنند که شانس پیروزی بالا برود. اسم این کار ائتلاف نیست چراکه ائتلاف بر اساس برنامه است. من قبل از ورود جدی دو موضوع را مطرح کردم؛ اینکه با آقای خاتمی و هاشمی رقابت نخواهم کرد و از هر تصمیمی که آقای خاتمی بگیرد تمکین میکنم. در این مسیر حرکت کردم. شرایط کشور فعلا ایجاب نمیکند بیش از این موضوع را تحلیل کنیم و حتما در زمان دیگری به مسائل سال ۹۱ خواهم پرداخت. [کناره گیری] تصمیم بسیار سختی بود و از هر طرف میتوانست بازتابهایی منفی در جریان اصلاحات داشته باشد. قرار شد بیانیهای بدهیم و سمت و سوی خود را مشخص کنیم اما موضع صریحی نگیریم. اما بلافاصله بخشنامه کردیم که همه ستادها به سمت آقای روحانی بروند که پیامی تشکیلاتی داشت؛ پیامی هم چهارشنبهشب دادم که به زمان منع تبلیغات برخورد کرد. اما اگر سرمقاله را در روزنامه «بهار» نگاه کنید کاملا مشخص است که گفتهام مردم به فردی که اعتدال و توسعه را قبول دارد رأی خواهند داد.
سال ۹۴ تعدادی از اصلاحطلبان با محوریت شما به مجلس راه پیدا کردند. فکر میکنید در این سالها چقدر به اولویتها نزدیک شدید و چقدر مجلس توانست سیاستهای بهنگامی را اتخاذ کند؟
اگر سؤال به این صورت مطرح شود که آیا مجلس در جایگاهی که امام فرمودند در رأس امور قرار دارد و در تراز قانون اساسی کار میکند؛ پاسخ مثبت نیست. البته این موضوع معطوف به مجلس دهم نیست و به مجلسهای پیشین، بهویژه چند مجلس اخیر بازمیگردد. در مقایسه با مجالس گذشته مجلس دهم عملکرد خوبی داشته است. در حمایتهایی که از دولت داشت، توجه به امور زیربنایی و راهبردها ناموفق نبوده است. توانستیم بخشی از وعدههایی را که به مردم دادیم، دنبال کنیم و به نتیجه برسانیم. طبیعتا گزارش دقیقتری هم ارائه میشود، چراکه «برجا» میثاق ما با مردم است. در مجموع فراکسیون امید را فراکسیون موفقی میدانم؛ با وجود همه هجمههایی که بوده است. البته من از نقدهایی که عموما با هدف اصلاح و سازنده بوده استقبال میکنم. مردم باید بدانند که ما یک اقلیت تأثیرگذار هستیم نه اکثریت. البته در موضوعاتی که اهمیت زیادی داشته به صورت جدی دنبال کردیم و پیروز شدیم؛ برای مثال اگر اکثریت هیئت نظارت بر شوراها را به دست نمیآوردیم خیلی از اعضای شورای شهر کنونی رد صلاحیت میشدند. با وجود خیلی از مخالفتها تلاش کردیم و اکثریت را به دست آوردیم. برای اولینبار در دو دهه گذشته نمایندگان اصلاحطلب به هیئت نظارت بر مطبوعات راه پیدا کردند. در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب هم همین اتفاق افتاد و هر دو نماینده مجلس از فراکسیون امید بودند. از سوی دیگر در لوایحی که جزء بحثهای جدی و خواستههای دیرینه جامعه بود توانستیم موفق عمل کنیم؛ به طور مثال طرح تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی را که مسئلهای جدی بود، به نتیجه رساندیم. البته طرحهایی هم داشتیم که به دلیل اقلیتبودن در کمیسیونها و صحن هنوز معطل مانده است. مثل موضوع عفو عمومی که من مطرح کردم و بررسی فوریتدار آن سه یا چهار رأی کم آورد. در مجموع مسیر درستی را طی کردیم و با نگاه راهبردی که بر مبنای تفاهم، همدلی و شعار امید و آرامش بود در مجلس دهم عمل کردیم؛ یعنی تعامل حداکثری با فراکسیونهای دیگر مجلس که دستاوردهای خوبی داشته است.
به نظر میرسد روی بحث ائتلاف تأکید زیادی دارید. در حالی که آخرین پیام شما برای حضور در انتخابات هیئت رئیسه مجلس متفاوت بود. بعد از انتخابات هم گفتید که در انتخابات پیشرو از نیروهای اصلی اصلاحطلب استفاده خواهد شد.
نکته اول این است که ائتلاف باید شفاف باشد، نه مثل ۹۲ و ۹۶. در مجلس و انتخابات هیئترئیسه هم دوستانی که با لیست امید به مجلس رسیده بودند و در حرف از ائتلاف صحبت میکردند و در عمل شرط میگذاشتند. ائتلاف منهای رئیس، ائتلاف نیست. ائتلاف باید طراحی سازوکار برای همه جایگاهها باشد. نمیتوان در سال آخر رئیس و نواب را کنار گذاشت و برای جایگاههای دیگر ائتلاف کرد. باید زمانی درباره این چهار سال صحبت کنیم. در این چهار سال ما دست ائتلاف و همکاری را دراز کردیم و دوستان آن را قطع کردند. دوستانی که حتی با پشتوانه امید به مجلس راه پیدا کرده بودند. ما در همکاری با اصولگرایان در مجلس مشکلی نداشتیم و با کسانی که با لیست امید به مجلس راه پیدا کردند به مشکل خوردیم.
بر این اساس سیاست مواجهه با انتخابات ۹۸ ائتلافی خواهد بود؟
ائتلاف بعد از پیروزی است و ائتلاف قبل از پیروزی مربوط به تشکلهای درون جریان است؛ اتفاقی که اکنون رخ داده و شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نتیجه ائتلاف ما با همه احزاب فعال جریان اصلاحطلب است. با رقیب اما بعد از پیروزی و وزنکشی برای مشخصشدن سهم هر طرف، ائتلاف صورت میگیرد. اصل ائتلاف را نفی نمیکنیم و امروز هم آمادگی بحث با احزاب مرتبط با دولت و عضویت آنها در شورای عالی اصلاحطلبان را داریم. اشتباه ما در سال ۹۴ این بود که تصور کردیم با حامیان دولت ائتلاف میکنیم اما در عمل کل جریان اصلاحات با یک حزب ائتلاف کرد. قطعا نباید آن مسیر را دنبال کنیم.